hope in a hopeless situation. در فارسی: "امید فراتر از امید" یعنی ادامه دادن به امید داشتن حتی وقتی همه چیز نشان می دهد که امیدی نیست؛ نوعی ایمان یا آرزوی عمیق در دل ناامیدی کامل.
... [مشاهده متن کامل]
1 She hoped beyond hope that her lost cat would find its way home, despite the freezing weather. با وجود سرمای شدید، او هنوز در دل ناامیدی امیدوار بود که گربه ی گمشده اش راه خانه را پیدا کند.
2 He hoped beyond hope that the last - minute surgery would save his father's life. او با وجود تمام نشانه های منفی، هنوز امید داشت که عمل جراحی در آخرین لحظه جان پدرش را نجات دهد.
3 We hoped beyond hope that the final appeal would overturn the unfair verdict. در حالی که همه امیدها از بین رفته بود، هنوز امید داشتیم که درخواست نهایی رأی ناعادلانه را لغو کند.
4 The villagers hoped beyond hope for rain as their crops withered under the scorching sun. روستاییان با وجود خشکسالی شدید، هنوز به باران امید بسته بودند در حالی که محصولشان زیر آفتاب سوزان خشک می شد.
5 She hoped beyond hope that he would forgive her, even though years had passed in silence. با گذشت سال ها سکوت، او هنوز در دلش امیدوار بود که او ببخشدش.
6 They hoped beyond hope that the missing hikers would be found alive in the mountains. با وجود گذشت روزها، آن ها هنوز امید داشتند که کوهنوردان گمشده زنده پیدا شوند.
7 He hoped beyond hope that his small startup would survive the financial crisis. او در میان بحران مالی شدید، به شکلی معجزه آسا امیدوار بود که استارتاپ کوچکش دوام بیاورد.
8 Even after the rejection, she hoped beyond hope that her art would one day be recognized. حتی پس از رد شدن آثارش، هنوز امید داشت که روزی هنر او به رسمیت شناخته شود.
9 I hoped beyond hope that the message I sent had reached her before she left the country. در دل ناامیدی، امیدوار بودم پیامی که فرستادم قبل از رفتنش به دستش رسیده باشد.
10 We hoped beyond hope that the old tree, struck by lightning, would sprout new leaves again. در دل طبیعت سوخته، هنوز امید داشتیم که آن درخت کهنه که صاعقه به آن خورده بود، دوباره برگ بدهد.
Example: They hoped beyond hope / hoped against hope that their child would recover. — با وجود تمام ناامیدی ها، هنوز امید داشتند که فرزندشان بهبود یابد.
امید داشتن