climbable

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of climb.

جمله های نمونه

1. The climbable mechanism with double-oscillating blocks and the computing method about related parameters are introduced.
[ترجمه گوگل]مکانیسم قابل صعود با بلوک های دو نوسان و روش محاسباتی در مورد پارامترهای مرتبط معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]مکانیزم climbable با بلوک های دارای نوسان مضاعف و روش محاسبه در مورد پارامترهای مربوط به آن معرفی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Is the mountain climbable?
[ترجمه گوگل]آیا کوه قابل صعود است؟
[ترجمه ترگمان]کوه \"climbable\" - ه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For the most part sited high above the sea, it is climbable at all times and offers easy access.
[ترجمه گوگل]در بیشتر قسمت هایی که در بالای دریا قرار دارد، همیشه قابل بالا رفتن است و دسترسی آسانی را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]برای مهم ترین قسمت، که در بالای سطح دریا قرار گرفته، در تمام زمان ها climbable بوده و دسترسی آسان به آن ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As a further safety measure, the screen must not be readily climbable by children.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک اقدام ایمنی دیگر، کودکان نباید به راحتی از صفحه نمایش بالا بروند
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک معیار ایمنی بیشتر، این صفحه نباید به آسانی توسط کودکان مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Low-angle water ice routes with short bulges up to 60 degrees. Still climbable with ten-point crampons .
[ترجمه گوگل]مسیرهای یخ آب با زاویه کم با برآمدگی های کوتاه تا 60 درجه هنوز هم با کرامپون ده نقطه ای قابل صعود است
[ترجمه ترگمان]مسیرهای آب با زاویه کم با bulges کوتاه تا ۶۰ درجه افزایش می یابد با این حال، هنوز هم با crampons ده امتیار climbable
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• surmountable, able to be climbed

پیشنهاد کاربران

بپرس