cliff

/ˈklɪf//klɪf/

معنی: تخته سنگ، صخره
معانی دیگر: پرتگاه، صخره ی بلند و پرشیب (معمولا بر فراز ساحل)، تندان، خرسنگ، کوهپاره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a high, steep or overhanging surface of rock or earth.
مترادف: precipice
مشابه: bluff, crag, drop-off, escarpment, ledge, palisade, promontory, shelf, steep

جمله های نمونه

1. a bold cliff
صخره ی دماغه مانند

2. a sheer cliff
یک صخره ی عمودی

3. he fell over the cliff
از روی صخره افتاد.

4. a cottage perched on the cliff
کلبه ای بر روی صخره قرار داشت.

5. he crashed the car against a cliff and died
ماشین را به صخره زد و کشته شد.

6. he stood on the edge of a cliff and raised his arms toward god
او بر لبه ی پرتگاه ایستاد و دست های خود را به سوی خدا دراز کرد.

7. he went to the brink of the cliff
او تا دم (لبه ی) صخره پیش رفت.

8. the rat was hiding in a crevice under a cliff
موش در شکاف زیر تخته سنگی پنهان شده بود.

9. From his position on the cliff top, he had a good view of the harbour.
[ترجمه گوگل]از موقعیت خود در بالای صخره، دید خوبی به بندر داشت
[ترجمه ترگمان]از موقعیت خود روی صخره، منظره خوبی برای لنگرگاه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Her car swerved and plunged off the cliff.
[ترجمه گوگل]ماشینش منحرف شد و از صخره به پایین پرت شد
[ترجمه ترگمان]اتومبیل چرخی زد و از صخره پایین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The athlete broke an arm while climbing a cliff.
[ترجمه گوگل]این ورزشکار هنگام بالا رفتن از صخره دستش شکست
[ترجمه ترگمان]ورزش کار در حالی که از صخره بالا می رفت یک دستش را شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Cliff thinks he knows everything under the sun.
[ترجمه گوگل]کلیف فکر می کند که همه چیز زیر آفتاب را می داند
[ترجمه ترگمان]کلیف فکر می کنه که اون همه چیزو زیر خورشید می دونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Pointing down to the bottom of the cliff, Mary showed us the dangerous rocks.
[ترجمه گوگل]مری با اشاره به پایین صخره سنگ های خطرناک را به ما نشان داد
[ترجمه ترگمان]با اشاره به پایین صخره، مری صخره خطرناک را به ما نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The cascade falls over a tall cliff.
[ترجمه گوگل]آبشار بر فراز یک صخره بلند سقوط می کند
[ترجمه ترگمان]آبشار از بالای صخره ای بلند سقوط می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The cliff drops away at that point.
[ترجمه گوگل]صخره در آن نقطه دور می شود
[ترجمه ترگمان]صخره در آن نقطه سقوط می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. We can see the cliff that beetles over the sea.
[ترجمه گوگل]ما می توانیم صخره ای را ببینیم که سوسک روی دریا می چرخد
[ترجمه ترگمان] ما میتونیم صخره رو ببینیم که روی دریا سوسک ها رو نگاه میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تخته سنگ (اسم)
slate, rock, crag, boulder, slab, bowlder, cliff

صخره (اسم)
rock, cliff, roach

تخصصی

[عمران و معماری] تندان - دیواره
[زمین شناسی] تخته سنگ، صخره

انگلیسی به انگلیسی

• male first name; family name
bluff, headland, very steep rocky hill
a cliff is a high area of land with a very steep side, especially one next to the sea.

پیشنهاد کاربران

ساحل صخره ای با دیواره ی بسیار بلند و پرتگاه طور
A cliff is a steep, high face of rock or earth. It is typically formed by erosion or geological faulting and can be found along coastlines, near mountains, or in any area where the land is elevated. Cliffs can range in size from small outcroppings to massive walls of rock that extend for miles. They often provide habitats for unique plant and animal species and can be popular destinations for outdoor activities like hiking and rock climbing. However, cliffs can also be dangerous, and caution should always be exercised when near them.
...
[مشاهده متن کامل]

صخره یک صفحه شیب دار و بلند از سنگ یا زمین است. معمولاً در اثر فرسایش یا گسل های زمین شناسی ایجاد می شود و می توان آن را در امتداد خطوط ساحلی، نزدیک کوه ها یا در هر منطقه ای که زمین مرتفع است، یافت. صخره ها می توانند از نظر اندازه از برونزدهای کوچک گرفته تا دیواره های سنگی عظیم که کیلومترها امتداد دارند متفاوت باشد. آنها اغلب زیستگاه گونه های گیاهی و جانوری منحصر به فرد را فراهم می کنند و می توانند مقصدهای محبوبی برای فعالیت های خارج از منزل مانند پیاده روی و صخره نوردی باشند. با این حال، صخره ها نیز می توانند خطرناک باشند، و در نزدیکی آنها همیشه باید احتیاط کرد.

Towering cliffs
صخره های بسیار بلند
cliff ( n ) ( klɪf ) =a high area of rock with a very steep side, often at the edge of the ocean, e. g. We walked along the cliff path.
cliff
cliff vesting
حق مالکیت یک باره
تخته سنگ، پرتگاه
پَرتگاه به صخره هایی اطلاق می شود که دارای سطح با شیب زیاد مرتفع یا عمیق باشد. این قبیل زمین چهرها در اثر فرسایش در طول مدت زمان طولانی در اثر هوازدگی یا جریان های آبی به وجود می آید
برج ترانگو مرتفعترین پرتگاه دیواره ای عمود جهان می باشد که در کشور پاکستان قرار دارد که پرتگاه آن در ارتفاع ۶٬۲۸۰ متری از سطح دریا قرار دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

می دونیم که stone میشه سنگ و Rock هم میشه صخره. Cliff هم میشه صخره. ولی صخره های خیلی بزرگ و مرتفع که معمولا در کنار آب هستن و مرز آبی دارن
تعریف این واژه به همراه مثال :
🔴 a steep rock face, especially at the edge of the sea
◀️ "a coast path along the top of rugged cliffs"
البته پرتگاه توی فارسی میشه :
جای بلندی که احتمال پرت شدن از آن وجود دارد.

صخره مرجانی==> coral reef
این همون صخره های مرتفع کنار اقیانوسه
پرتگاهی که در کنار دریا هست نه کوه
اقا رک و راست پرتگاه
صخره های مرجانی!
پرتگاه
صخره
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس