clement

/ˈklemənt//ˈklemənt/

معنی: مهربان، ملایم، رئوف، بخشاینده، رحیم، رحمان
معانی دیگر: با گذشت، با مروت، شفیق، بخشایشگر، (آب و هوا) ملایم، معتدل، لطیف، اسم خاص مذکر (مخفف آن: clem - مونث آن: clementine و clementina)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: clemently (adv.)
(1) تعریف: inclined to be merciful or forgiving; lenient.
متضاد: barbarous, harsh
مشابه: easy, lenient, sparing

- He was a clement man, but this was beyond his ability to forgive.
[ترجمه گوگل] او مرد مهربانی بود، اما این فراتر از توانایی او برای بخشش بود
[ترجمه ترگمان] اون یه آدم کلمنت بود، اما این فراتر از توان اون بود که منو ببخشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: not very hot, cold, or stormy; mild; temperate.
متضاد: inclement
مشابه: fair, mild, moderate, temperate

- They took advantage of the clement weather.
[ترجمه گوگل] آنها از آب و هوای خوب استفاده کردند
[ترجمه ترگمان] آن ها از آب و هوای آلمان استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a clement master who freed his slaves
ارباب با مروتی که بردگان خود را آزاد کرد.

2. ghamsar's clement weather in summertime
هوای ملایم قمصر در تابستان

3. It's very clement for the time of year.
[ترجمه گوگل]برای زمان سال بسیار مناسب است
[ترجمه ترگمان]در آن زمان سال خیلی مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One of the early popes, Clement was a convert from paganism.
[ترجمه گوگل]یکی از پاپ های اولیه، کلمنت از بت پرستی گرویده بود
[ترجمه ترگمان]پاپ، یکی از نخستین پاپ ها، تبدیل به دین مسیحیت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lozano claimed that motorcycle driver Clement Lloyd was trying to run him down.
[ترجمه گوگل]لوزانو مدعی شد که راننده موتور سیکلت کلمنت لوید قصد داشت او را زیر پا بگذارد
[ترجمه ترگمان]Lozano ادعا کرد که راننده موتورسیکلت، کلمنت Lloyd سعی داشت او را پایین بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It's dangerous work but for men like Clement, summer firefighting is an important source of income.
[ترجمه گوگل]این کار خطرناکی است اما برای مردانی مانند کلمنت، آتش نشانی تابستان منبع درآمد مهمی است
[ترجمه ترگمان]کار خطرناکی است، اما برای مردانی مثل کلمنس، آتش نشانی تابستان منبع مهمی از درآمد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conservatism went into relative eclipse. while Labour under Clement Attlee was able to wield influence in the coalition government.
[ترجمه گوگل]محافظه کاری به کسوف نسبی رفت در حالی که حزب کارگر تحت رهبری کلمنت آتلی توانست در دولت ائتلافی نفوذ داشته باشد
[ترجمه ترگمان]Conservatism به کسوف نسبی رفت در حالی که رهبر حزب کارگر در زمان کلمنس هفتم توانست نفوذ خود را در دولت ائتلافی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Not a particularly clement Saturday either.
[ترجمه گوگل]شنبه هم خیلی خوب نیست
[ترجمه ترگمان]نه به خصوص در روز شنبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Enter Clement Clarke Moore, country gentleman.
[ترجمه گوگل]کلمنت کلارک مور، نجیب زاده روستایی وارد شوید
[ترجمه ترگمان]پاپ کلمنت کلارک مور را وارد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Clement set a high value on his work, often astonishing customers by his charges.
[ترجمه گوگل]کلمنت ارزش بالایی برای کار خود قائل بود و اغلب مشتریان را با هزینه های خود شگفت زده می کرد
[ترجمه ترگمان]کلمنت ارزش زیادی را در کارش تعیین کرد، و اغلب با اتهامات خود مشتریان را متعجب ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When Clement Attlee became Prime Minister in 194 he was no enthusiast of atomic weapons, but that programme proceeded.
[ترجمه گوگل]هنگامی که کلمنت آتلی در سال 194 نخست وزیر شد، علاقه ای به سلاح های اتمی نداشت، اما این برنامه ادامه یافت
[ترجمه ترگمان]هنگامی که کلمنس هفتم به مقام نخست وزیری رسید، هیچ علاقه ای به سلاح های اتمی نداشت، ولی این برنامه ادامه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Clement combined his highly positive evaluation of culture with a severe puritanism towards any concessions to polytheistic myth and cult.
[ترجمه گوگل]کلمنت ارزیابی بسیار مثبت خود از فرهنگ را با یک پیوریتانیسم شدید نسبت به هرگونه امتیاز به اسطوره و فرقه شرک آمیز ترکیب کرد
[ترجمه ترگمان]کلمنس، ارزیابی بسیار مثبت خود از فرهنگ را با پارسایی شدیدی نسبت به هر گونه امتیازاتی به افسانه و آئین مسیح ترکیب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Origen Clement was a convert from paganism.
[ترجمه گوگل]اوریگن کلمنت از بت پرستی گرویده بود
[ترجمه ترگمان]اوریجن تغییر دین از بت پرستی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Perhaps, as Clement Attlee once said of a minister he was sacking, they are simply not up to the job.
[ترجمه گوگل]شاید، همانطور که کلمنت آتلی یک بار در مورد وزیری که در حال برکناری او بود گفت، آنها به سادگی نمی توانند این کار را انجام دهند
[ترجمه ترگمان]شاید، همان طور که کلمنت Attlee زمانی از وزیری که اخراج شده بود گفته بود، آن ها به سادگی این کار را انجام نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مهربان (صفت)
good, humane, compliant, tender, kind, friendly, affable, merciful, gentle, compassionate, complaisant, affectionate, mellow, meek, amiable, soft, benignant, big-hearted, charitable, benign, mild, gracious, placable, clement, condescending, couth, good-natured, kind-hearted, good-hearted, kindly, well-disposed, warm-hearted, obliging, open-armed, open-hearted, tender-hearted

ملایم (صفت)
good-tempered, easy, calm, quiet, moderate, gentle, meek, soft, peaceful, downy, smooth, benign, mild, bland, clement, sedate, lenient, good-natured, temperate, peaceable

رئوف (صفت)
gracious, clement

بخشاینده (صفت)
clement

رحیم (صفت)
humane, merciful, compassionate, clement, pitiful

رحمان (صفت)
clement

انگلیسی به انگلیسی

• merciful, lenient; mild, tender

پیشنهاد کاربران

۱. بخشاینده. بخشایشگر. ۲. رئوف. مهربان ۳. معتدل. ملایم
مثال:
indeed he is all - clement
به راستی او بسیار بخشاینده و مهربان و رئوف است.
🌐 کلماتی کاربردی برای بیان هوای مطلوب و دلپذیر:
✅ calm – very little wind
✅ clear – no clouds, rain, etc.
✅ clement – pleasant because it is neither very hot nor very cold
✅ cloudless – no clouds in the sky
...
[مشاهده متن کامل]

✅ equable – does not change very much
✅ fair – pleasant and not raining
✅ fine – sunny and not raining
✅ pleasant – dry and neither very hot nor very cold
✅ still – without wind
✅ temperate – a temperate climate or region is never extremely hot or extremely cold
✅ windless – without any wind
منبع: www. writerswrite. co. za

مهربان ، بخشنده ، رحمان ، رحیم

بپرس