clearing house

/ˈklɪrɪŋ haʊs//ˈklɪrɪŋ haʊs/

معنی: انبار، موسسه تهاتری لندن
معانی دیگر: (بانکداری) دفتر پایاپای، مرکز تهاتر، اتاق پایاپای، موسسه ی تهاتری، موسسه ی توزیع، اداره ی مرکزی (برای گردآوری و پخش اطلاعات)، انبار یا اداره ی مشترک، سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند، موسسه تهاتری لندن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a central place where materials or information are collected or maintained, esp. for distribution.

(2) تعریف: an office where debts and claims are settled between institutions such as banks.

جمله های نمونه

1. publishers' clearinghouse
انبار پایاپای ناشران (که کتاب های روی دست مانده را در آن گردآوری و به فروش می رسانند)

2. The centre will act as a clearing house for research projects for former nuclear scientists.
[ترجمه گوگل]این مرکز به عنوان یک مرکز تسویه حساب برای پروژه های تحقیقاتی دانشمندان سابق هسته ای عمل خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این مرکز بعنوان یک خانه پاک سازی برای پروژه های تحقیقاتی دانشمندان هسته ای سابق عمل خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In return, the Clearing House nets 75 percent of the subscription fee, or more.
[ترجمه گوگل]در مقابل، اتاق تسویه 75 درصد از هزینه اشتراک یا بیشتر را خالص می کند
[ترجمه ترگمان]در عوض، خانه تمیز کردن ۷۵ درصد از هزینه اشتراک، یا بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The clearing house then matches long and short positions and assigns a short to make delivery to a long.
[ترجمه گوگل]سپس اتاق تسویه موقعیت‌های لانگ و شورت را مطابقت می‌دهد و برای تحویل به لانگ، یک شورت تعیین می‌کند
[ترجمه ترگمان]سپس خانه پاک سازی دارای موقعیت های بلند و کوتاه است و یک مدت زمان کوتاه را برای تحویل دادن به مدت زمان طولانی اختصاص می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The short informs the clearing house of these arrangements.
[ترجمه گوگل]کوتاه به اتاق پایاپای از این ترتیبات اطلاع می دهد
[ترجمه ترگمان]خلاصه، به این نتیجه رسید که خانه خالی از این مقدمات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. How efficient the place was - a model clearing house for death, turning out its yearly quota of corpses.
[ترجمه گوگل]چقدر این مکان کارآمد بود - نمونه ای از خانه های پاکسازی برای مرگ، که سهمیه سالانه اجساد را به دست می آورد
[ترجمه ترگمان]این مکان چقدر موثر بود - یک خانه تمیز برای مرگ، و سهمیه سالانه خود را از اجساد بیرون می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It also acted as a central store and clearing house for hops, organising the supply to the brewers.
[ترجمه گوگل]همچنین به عنوان یک فروشگاه مرکزی و خانه تسویه رازک عمل می کرد و عرضه آبجو را سازماندهی می کرد
[ترجمه ترگمان]همچنین به عنوان یک انبار مرکزی و یک خانه تمیز برای رازک عمل کرده و عرضه را به \"brewers\" سازماندهی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Because the clearing house is the counterparty to every transaction, it is also involved in the delivery process.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که اتاق پایاپای طرف مقابل هر معامله است، در فرآیند تحویل نیز دخالت دارد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که خانه پاک سازی the برای هر تراکنش است، در فرآیند تحویل نیز دخیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Out-of-hours trading is permitted by the clearing house and can account for up to a third of on-exchange trading.
[ترجمه گوگل]معاملات خارج از ساعات کاری توسط اتاق پایاپای مجاز است و می تواند تا یک سوم معاملات در بورس را تشکیل دهد
[ترجمه ترگمان]معاملات خارج از ساعت توسط خانه پاک سازی مجاز است و می تواند به یک سوم تجارت تبادل ارز تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The clearing house holds accounts for all the clearing members of the exchange.
[ترجمه گوگل]اتاق پایاپای حساب کلیه اعضای پایاپای بورس را در اختیار دارد
[ترجمه ترگمان]این خانه پاک سازی دارای حساب ها برای تمام اعضای پاک سازی این بورس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Exchange intends that the new clearing house will be jointly owned.
[ترجمه گوگل]بورس در نظر دارد که اتاق پایاپای جدید دارای مالکیت مشترک باشد
[ترجمه ترگمان]بورس قصد دارد که خانه پاک سازی جدید به طور مشترک اداره شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At present, the region acts as a clearing house and Lothian region gives the college a great deal of autonomy.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، این منطقه به عنوان یک خانه تسویه حساب عمل می کند و منطقه Lothian به کالج خودمختاری زیادی می دهد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، این منطقه به عنوان یک خانه پاک سازی عمل می کند و منطقه Lothian به این دانشگاه خودمختاری زیادی می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The firm has acted as a clearing house for information on plantations, charcoal and gasifiers for years.
[ترجمه گوگل]این شرکت سال‌ها به‌عنوان یک اتاق تسویه برای اطلاعات مربوط به مزارع، زغال‌سنگ و گازی‌کننده‌ها عمل کرده است
[ترجمه ترگمان]شرکت به عنوان یک خانه پاک سازی برای اطلاعات مربوط به کشت گندم، زغال و gasifiers برای سال ها عمل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Arrangements will include a clearing house to help match staff with vacancies and special provisions for retraining.
[ترجمه گوگل]ترتیبات شامل یک اتاق تسویه برای کمک به تطبیق کارکنان با جاهای خالی و مقررات ویژه برای بازآموزی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]ترتیباتی شامل یک خانه پاک سازی برای کمک به هماهنگی کارکنان با مشاغل خالی و مقررات ویژه برای آموزش مجدد خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Without the advantage of mobile clearinghouse personnel, the majority of clearinghouses have no option but to adopt this method.
[ترجمه گوگل]بدون مزیت پرسنل تهاتر سیار، اکثر اتاق های تهاتر چاره ای جز اتخاذ این روش ندارند
[ترجمه ترگمان]بدون استفاده از پرسنل موسسه تهاتری داده ها، اکثر of هیچ گزینه ای جز اتخاذ این روش ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. There are no formal ties between the national clearinghouses but they maintain regular contact, and exchange information, newsletters and materials.
[ترجمه گوگل]هیچ ارتباط رسمی بین دفاتر تهاتر ملی وجود ندارد، اما آنها به طور منظم تماس دارند و اطلاعات، خبرنامه ها و مطالب را مبادله می کنند
[ترجمه ترگمان]هیچ ارتباط رسمی بین the ملی وجود ندارد اما آن ها ارتباط منظمی را حفظ می کنند و اطلاعات، خبرنامه ها و مطالب را مبادله می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The national clearinghouses co-operate to some extent but largely through exchanges of information and teaching material.
[ترجمه گوگل]دفاتر تسویه حساب ملی تا حدودی اما عمدتاً از طریق مبادله اطلاعات و مواد آموزشی همکاری می کنند
[ترجمه ترگمان]The ملی تا حدودی به کار خود ادامه می دهند اما تا حد زیادی از طریق تبادل اطلاعات و مطالب آموزشی هم کاری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The three national clearinghouses illustrate different approaches to the problem.
[ترجمه گوگل]سه اتاق تهاتر ملی رویکردهای متفاوتی را برای این مشکل نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]این سه حزب ملی رویکردهای متفاوتی برای این مشکل دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. International co-operation between clearinghouses Clearinghouses were set up primarily to overcome the isolation of individual practitioners within their own national boundaries.
[ترجمه گوگل]همکاری بین‌المللی بین اتاق‌های تسویه اتاق‌های تسویه در درجه اول برای غلبه بر انزوای تمرین‌کنندگان فردی در داخل مرزهای ملی خود ایجاد شدند
[ترجمه ترگمان]هم کاری بین المللی بین clearinghouses Clearinghouses در درجه اول برای غلبه بر انزوای افراد حرفه ای منفرد در مرزه ای ملی خود راه اندازی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Although it is desirable for the clearinghouses to be able to distribute or lend material, it is not essential.
[ترجمه گوگل]اگرچه مطلوب است که اتاق های تهاتر بتوانند مواد را توزیع یا وام دهند، اما ضروری نیست
[ترجمه ترگمان]اگرچه مطلوب است که the قادر به توزیع یا وام دادن به مواد باشد، اما ضروری نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. This chapter concentrates on these three national clearinghouses already established, and is based on a longer paper on the subject.
[ترجمه گوگل]این فصل بر روی این سه اتاق تسویه ملی که قبلاً تأسیس شده‌اند، تمرکز دارد و بر اساس مقاله طولانی‌تری در این زمینه است
[ترجمه ترگمان]این فصل بر روی این سه فرهنگ ملی که قبلا تاسیس شده اند تمرکز دارد و بر پایه یک مقاله دیگر در مورد موضوع استوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. But the national clearinghouses, if they are to remain national services, need much more substantial funding.
[ترجمه گوگل]اما تهاترهای ملی، اگر بخواهند خدمات ملی باقی بمانند، به بودجه بسیار بیشتری نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]اما the ملی، اگر قرار باشد که خدمات ملی خود را حفظ کنند، به بودجه بسیار بیشتری نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. It is part of the function of the clearinghouses to gather this unreported information - systematically if possible.
[ترجمه گوگل]جمع آوری این اطلاعات گزارش نشده - در صورت امکان به صورت سیستماتیک - بخشی از عملکرد اتاق های پایاپای است
[ترجمه ترگمان]این بخشی از تابع of برای جمع آوری این اطلاعات گزارش نشده - به صورت سیستماتیک در صورت امکان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Nevertheless, the clearinghouse personnel are heavily involved in running conferences under the sponsorship or organization of other bodies.
[ترجمه گوگل]با این وجود، پرسنل اتاق پایاپای به شدت در برگزاری کنفرانس ها تحت حمایت یا سازماندهی سایر ارگان ها مشارکت دارند
[ترجمه ترگمان]با این وجود، کارکنان موسسه تهاتری به شدت در کنفرانس های اجرایی تحت حمایت و یا سازمان نهاده ای دیگر درگیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. A clearinghouse settles trades between holders and writers and credits profits or losses.
[ترجمه گوگل]یک اتاق پایاپای معاملات بین دارندگان و نویسندگان را تسویه می کند و سود یا زیان را اعتبار می دهد
[ترجمه ترگمان]یک موسسه تهاتری معاملات بین صاحبان سهام و نویسندگان را حل می کند و سود یا ضرر را تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Geosciences clearinghouse uses metadata to navigate and discover distributed datasets according to the user query requests.
[ترجمه گوگل]خانه تسویه علوم زمین از فراداده برای پیمایش و کشف مجموعه داده های توزیع شده با توجه به درخواست های درخواست کاربر استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]موسسه تهاتری داده ها را برای جهت یابی و کشف مجموعه داده های توزیع شده با توجه به درخواست های پرس و جوی کاربر استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. He runs the lab's NEO clearinghouse, which looks nothing a Hollywood depiction of a planetary - defense headquarters.
[ترجمه گوگل]او دفتر تهاتر NEO آزمایشگاه را اداره می کند، جایی که به نظر نمی رسد تصویر هالیوود از یک ستاد دفاع سیاره ای باشد
[ترجمه ترگمان]او NEO موسسه تهاتری NEO همراه را اداره می کند، که هیچ توصیف هالیوودی از مقر اصلی دفاع از سیاره را به نظر نمی رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. The biggest clearinghouse is the Options Clearing Corporation in the United States.
[ترجمه گوگل]بزرگترین اتاق تهاتر، شرکت تسویه اختیارات در ایالات متحده است
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین موسسه تهاتری گزینه پاک سازی گزینه ها در ایالات متحده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انبار (اسم)
lodge, store, agglomeration, tender, seraglio, cellar, storeroom, storehouse, repository, arsenal, garner, depot, sluice, repertory, clearing house, depository, thesaurus, entrepot, stockroom, godown

موسسه تهاتری لندن (اسم)
clearing house

تخصصی

[صنعت] اتاق تهاتر،شرکتى که چکها را نقد مى نماید،اطاق پایاپاى
[حقوق] اتاق تهاتر

انگلیسی به انگلیسی

• institution maintained by banks where accounts and mutual claims are settled
a clearing house is an organization which collects, sorts, and distributes information.
a clearing house is also a central bank which deals with all the transactions between the banks that use its services.
place where mutual claims and accounts are settled; agency for classifying and distributing

پیشنهاد کاربران

مرکز مبادله
اتاق پایاپای
مرکز اطلاعات
اتاق پردازش

بپرس