clear the table

/klɪr ðə ˈteɪbəl//klɪr ðə ˈteɪbəl/

انگلیسی به انگلیسی

• vacate the table, vacate one's place; clean the table

پیشنهاد کاربران

✍️به صورت مجازی، "clear the table" می تواند به معنای شروع تازه یا حذف حواس پرتی ها برای تمرکز بر روی وظایف یا ایده های جدید باشد. این عبارت نشان دهنده یک صفحه تمیز است که در آن موارد یا نگرانی های قبلی دیگر وجود ندارند.
... [مشاهده متن کامل]

👇مثال؛
"Let’s clear the table of old projects so we can focus on our new goals.
""Before we discuss the new strategy, let’s clear the table of any unresolved issues. "

میز را جمع کن.
میز غذا را جمع کردن و تمیز کردن میز
تمیز کردن میز😐
مرتب کردن میز
مرتب کردن میز غذا
Clear تمیز
Table میز
Clean the table. تمیز کردن میز
میز غذا را جمع کردن
میز را تمیز کردن
تمیز کردن میز
جمع و جور کردن میز
میز را تمیز کن
تمیز کردم میز
تمیز کردن میز غذا
پاک کردن میز
جمع و تمیز کردن میز
تمیز کردن میز

تمیز کردن میز
جمع کردن میز
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس