clear eyed

/ˈklɪrˈaɪd//klɪəaɪd/

پاک نظر، بصیر، دارای چشم یا بینایی خوب، دارای چشمان تیز، تیز چشم

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having bright eyes or sharp sight.

(2) تعریف: able to see things as they are; perceptive or realistic.

پیشنهاد کاربران

This term describes someone who has a clear and realistic understanding of a situation, without being influenced by emotions or biases.
کسی که درک روشن و واقع بینانه ای از یک موقعیت دارد، بدون اینکه تحت تأثیر احساسات یا سوگیری قرار گیرد.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
a journalist might be described as “clear - eyed” for their ability to report objectively on a controversial topic.
In a discussion about decision - making, someone might say, “We need to take a clear - eyed approach and consider all the facts. ”
A friend might compliment another by saying, “You have a clear - eyed view of the world and always see things as they are. ”

به معنی کاملا اگاه بدون شک و تردید هست به این جمله ی بایدن دقت کنید
we were clear eyed about this risk
ماکاملا به ریسک این موضوع اگاه بودیم
. دراینجا منظور اینه کاملا برموضوع و ریسک و شبهاتش اگاهی کامل داشتیم
( مسائل افغانستان )
کاملا آگاه روی یک قضیه بودن
روشن بین، با بصیرت، تیز بین
تیزبین، زیرک، آگاه از ابعاد مختلف موضوع
جاهای مختلف معانی متفاوتی میتونه داشته باشه

ترجمش توی یک عبارت سخته، صفتیه که اشاره به کسی داره که دیدگاه خیلی خوب از موضوعی داره.
to be clear eyed about something.
تیزبین، نکته سنج، موشکاف، بصیر
باهوش
چشمان بشاش
در ضمن پاک نظر اصلا معادل مناسبی برای این عبارت نیست.

بپرس