cleanout


1- خالی و سپس تمیز کردن، تخلیه کردن، مرتب و پاکیزه کردن، 2- (خودمانی) لخت و پتی کردن، مفلس کردن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: to rid of money.

- He cleaned me out in the poker game.
[ترجمه گوگل] او مرا در بازی پوکر پاک کرد
[ترجمه ترگمان] اون منو توی بازی پوکر تمیز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to empty so as to clean.

جمله های نمونه

1. I've just given my room a good cleanout.
[ترجمه گوگل]من به تازگی اتاقم را تمیز کرده ام
[ترجمه ترگمان]همین الان به اتاقم یه cleanout خوب دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If the Socialists are tactful and want to win favour with the centre-right, there will be no clean-out in June.
[ترجمه گوگل]اگر سوسیالیست‌ها درایت داشته باشند و بخواهند طرفداران راست میانه را جلب کنند، در ژوئن هیچ پاکسازی وجود نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]اگر سوسیالیست ها مناسب باشند و بخواهند با این مرکز موافق باشند، در ماه ژوئن هیچ وقت پاک سازی نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The evaluating method of sputtering cleanout effect on metal target surface by volt-ampere characteristic of target cathode has been given, which provides effective approach to eliminate "t. . . "
[ترجمه گوگل]روش ارزیابی اثر پاکسازی کندوپاش بر روی سطح هدف فلزی توسط مشخصه ولت آمپر کاتد هدف ارائه شده است که رویکرد موثری برای حذف "t " ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]روش ارزیابی اثر cleanout بر روی سطح هدف فلز با مشخصه volt - آمپر از کاتد هدف داده شده، که رویکرد موثری را برای حذف \"t\" فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I have a file cleanout day scheduled in my tickler file or calendar for once or twice a year.
[ترجمه گوگل]من یک یا دو بار در سال یک روز پاکسازی فایل را در فایل تیکلر یا تقویم خود برنامه ریزی کرده ام
[ترجمه ترگمان]من یک روز برای یک یا دو بار در سال در پرونده tickler یا تقویم دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It time that you gave your room a cleanout.
[ترجمه گوگل]وقت آن است که اتاق خود را تمیز کنید
[ترجمه ترگمان]وقتش بود که اتاقت رو به \"cleanout\" می دادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I have a file cleanout day scheduled in my tickler file or calendar a year.
[ترجمه گوگل]من یک روز پاکسازی فایل را در فایل تیکلر یا تقویم خود در سال برنامه ریزی کرده ام
[ترجمه ترگمان]من یک روز cleanout در پرونده tickler یا تقویم دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Use to simple chemistry cleanout means to get rid of the begrime in the work-surface of heating exchanger, in order to improve its thermal efficiency of using process.
[ترجمه گوگل]پاکسازی شیمی ساده به معنای خلاص شدن از شر سطح کار مبدل حرارتی به منظور بهبود راندمان حرارتی فرآیند استفاده از آن است
[ترجمه ترگمان]استفاده از شیمی ساده به معنای خلاص شدن از شر begrime در سطح کار مبدل حرارتی به منظور بهبود راندمان حرارتی آن با استفاده از فرآیند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The evaluating method of sputtering cleanout effect on metal target surface by volt-ampere characteristic of target cathode has been given, which provides effective approach to eliminate. . .
[ترجمه گوگل]روش ارزیابی اثر پاکسازی کندوپاش بر روی سطح هدف فلزی توسط مشخصه ولت آمپر کاتد هدف ارائه شده است که رویکرد موثری برای حذف ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]روش ارزیابی اثر cleanout بر روی سطح هدف فلز با مشخصه volt - آمپر از کاتد هدف داده شده که روش موثری برای حذف آن فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Man hole cleanout shall be standard on 500 through 1500 gallon models.
[ترجمه گوگل]تمیز کردن سوراخ مرد باید در مدل های 500 تا 1500 گالن استاندارد باشد
[ترجمه ترگمان]cleanout (Man hole shall)باید در ۵۰۰ تا ۱۵۰۰ فوت مربع استاندارد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Equip the tank with cleanout doors and slope the bottom toward the doors.
[ترجمه گوگل]مخزن را به درهای پاک کننده مجهز کنید و پایین را به سمت درها شیب دهید
[ترجمه ترگمان]با دره ای شیشه ای و دره ای بسته به طرف در سرازیر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Man hole cleanout shall be standard on 500 through 1000 gallon models.
[ترجمه گوگل]تمیز کردن سوراخ مرد باید در مدل های 500 تا 1000 گالن استاندارد باشد
[ترجمه ترگمان]cleanout سوراخ انسان باید در ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ مدل گالن استاندارد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Must cleanout in time and sprayed the wound after defecate.
[ترجمه گوگل]باید به موقع تمیز شود و بعد از اجابت مزاج زخم را اسپری کرد
[ترجمه ترگمان]باید به موقع برسه و زخم رو بعد از دست شویی خراب کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Hand hole cleanout - provides easy access to the heater interior for inspection and cleaning.
[ترجمه گوگل]تمیز کردن سوراخ دستی - دسترسی آسان به داخل بخاری را برای بازرسی و تمیز کردن فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]سوراخ دستی: دسترسی آسان به گرم کن برای بازرسی و تمیز کردن را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mr. Wall asked if I would help him clean out the bins.
[ترجمه گوگل]آقای وال پرسید که آیا به او کمک خواهم کرد تا سطل ها را تمیز کند
[ترجمه ترگمان]آقای \"وال\" ازم خواست که کمکش کنم سطل هارو تمیز کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I've asked the children to clean out their drawers.
[ترجمه گوگل]از بچه ها خواسته ام که کشوهایشان را تمیز کنند
[ترجمه ترگمان]از بچه ها خواستم کشوها را تمیز کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. I hope you will clean out all those sticky old sweet papers and empty envelopes from your drawer this time.
[ترجمه گوگل]امیدوارم این بار آن کاغذهای شیرین چسبناک قدیمی و پاکت های خالی را از کشوی خود پاک کنید
[ترجمه ترگمان]امیدوارم این دفعه روزنامه های کهنه و empty را از کشوی میزت پاک کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. We'd better clean out the attic this week.
[ترجمه گوگل]بهتر است این هفته اتاق زیر شیروانی را تمیز کنیم
[ترجمه ترگمان]بهتره این هفته اتاق زیر شیروانی رو تمیز کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. We're clean out of food and drinks and the stores are shut.
[ترجمه گوگل]ما از مواد غذایی و نوشیدنی پاک هستیم و فروشگاه ها بسته هستند
[ترجمه ترگمان]ما از غذا و نوشیدنی خلاص شدیم و فروشگاه ها تعطیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Your room needs a good clean out.
[ترجمه گوگل]اتاق شما نیاز به تمیز کردن خوب دارد
[ترجمه ترگمان]اتاقت به تمیز کردن نیاز داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. I clean out all the grease and replace it with oil so it works better in very low temperatures.
[ترجمه گوگل]تمام چربی ها را پاک می کنم و روغن را جایگزین می کنم تا در دمای بسیار پایین بهتر عمل کند
[ترجمه ترگمان]من تمام روغن گریس را تمیز می کنم و آن را با روغن عوض می کنم تا در دماهای بسیار پایین بهتر عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. He asked her to help him clean out the stables.
[ترجمه گوگل]از او خواست تا به او کمک کند تا اصطبل را تمیز کند
[ترجمه ترگمان]از او خواست تا به او کمک کند تا اصطبل را تمیز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Clean out the leaves and other muck from your house gutters.
[ترجمه گوگل]برگ ها و دیگر گل و لای را از ناودان های خانه خود پاک کنید
[ترجمه ترگمان]برگ ها و بقیه کثافات را از فاضلاب خانه شما تمیز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Employees could not even clean out their drawers, water the plants or retrieve the family snapshots from their desks.
[ترجمه گوگل]کارمندان حتی نمی‌توانستند کشوهایشان را تمیز کنند، به گیاهان آبیاری کنند یا عکس‌های فوری خانواده را از روی میزشان بیرون بیاورند
[ترجمه ترگمان]کارمندان حتی نمی توانند کشوها را تمیز کنند، گیاهان را آب کنند و یا عکس های خانوادگی را از desks بازیابی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Nearly a quarter of men clean out their cars once a month whereas nearly three in four women do it less frequently.
[ترجمه گوگل]تقریباً یک چهارم مردان ماهیانه یک بار اتومبیل خود را تمیز می کنند در حالی که تقریباً از هر چهار زن سه نفر این کار را کمتر انجام می دهند
[ترجمه ترگمان]نزدیک به یک چهارم از مردان هر ماه خودروهای خود را تمیز می کنند در حالی که تقریبا هر سه زن این کار را کم تر انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. I must clean out this cupboard - it's absolutely full of junk.
[ترجمه گوگل]من باید این کمد را تمیز کنم - کاملاً پر از آشغال است
[ترجمه ترگمان]باید این قفسه را تمیز کنم - کاملا پر از آشغاله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Can we clean out the garage at last and buy for the long haul?
[ترجمه گوگل]آیا می توانیم بالاخره گاراژ را تمیز کنیم و برای مدت طولانی خرید کنیم؟
[ترجمه ترگمان]می شه بالاخره گاراژ رو تمیز کنیم و یه راه طولانی بخریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. That evening one of the Corporals made me clean out the crow's cage.
[ترجمه گوگل]آن شب یکی از سرجوخه ها مرا مجبور کرد قفس کلاغ را تمیز کنم
[ترجمه ترگمان]ان شب یکی از the مجبورم کرد که قفس کلاغ را تمیز کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] دریچه بازدید
[زمین شناسی] دریچه بازدید

انگلیسی به انگلیسی

• act of cleaning out; passage or opening that gives access to a place that needs cleaning from time to time
empty, remove contents

پیشنهاد کاربران

پاکسازی
To completely remove or take everything from a place, often referring to shoplifting or stealing.
برداشتن یا خالی کردن کامل همه چیز از یک مکان، اغلب به دزدی یا دزدی از مغازه اشاره دارد.
مثال؛
He cleaned out the store, taking all the valuable items.
...
[مشاهده متن کامل]

A person might say, “I’m going to clean out that shop and take everything I can. ”
In a discussion about theft, someone might mention, “Cleaning out a store is a serious crime with severe penalties. ”

- خالی و سپس تمیزکردن
- طرف رو لخت کردن ( دزدی یا بی پول کردن )
- تمیز کردن داخل چیزی
- خالی کردن داخل چیزی ( پاکسازی )
در اصطلاح سرقت و دزدی:
طرف رو لخت کردن
1. کاملا بی پول شدن 2. دزدی کردن
به معنی تمیز کردن داخل چیزی می باشد.
reza , clean up the closet please
رضا داخل کمد را تمیز کن لطفا
( در مورد پول و زندگی ) کاملا دست خالی شدن یعنی دیگه هیچ پولی نداره یا زندگیش پوچه

بپرس