clean shaven


ریش تراشیده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: hairless or without facial hair, as from recent shaving.
متضاد: bearded

انگلیسی به انگلیسی

• shaved smooth
a clean-shaven man does not have a beard or a moustache.

پیشنهاد کاربران

( صورت ) از ته تراشیده. بدون ریش و سبیل
مثال:
You look smarter when you are clean - shaven, though you are handsome with a beard, too.
وقتی ریشتان را از ته می تراشید شیک تر به نظر می رسید، گرچه با ریش هم خوش قیافه هستید.
شیش تیغه
Without a beard or moustache
bald
صورت کاملا اصلاح شده - سه تیغ
شیش تیغ
سه تیغ
بدون ریش و سبیل
ریش و سبیل سه تیغه شده
ریش تراشیده ( صاف و عاری از مو )

بپرس