مرتب کردن کمد - نظافت کمد
مرتب کردن کمد
فکر کنم به معنی 《 سفره ی دل رو خالی کردن 》باشه
( محتویات کابینت، قابلمه. . . ) ریختن بیرون و تمیزکردن
you clean out something such as a cupboard, room, or container, you take everything out of it and clean the inside of it thoroughly.
Mr. Wall asked if I would help him clean out the bins
... [مشاهده متن کامل]
آقای وال پرسید آیا من کمک خواهم کرد به او کابینت ها را را بریزیم بیرون تمیز کنیم
If you are using the same pan, clean it out
اگر داری از همین قابلمه استفاده می کنی. ( محتویاتش را ) بریز بیرون تمیزش کن
... [مشاهده متن کامل]
آقای وال پرسید آیا من کمک خواهم کرد به او کابینت ها را را بریزیم بیرون تمیز کنیم
اگر داری از همین قابلمه استفاده می کنی. ( محتویاتش را ) بریز بیرون تمیزش کن
وقتی خداوند گناهاهن کسی را ببخشد. یعنی پاک شدی
بخشیده شدی
بخشیده شدی
این یک اصلاح درمورد دور ریختن خاطرات بیهوده از ذهن هست
به نظر منم یعنی تمیز کردن کمد و جدا کردن وسایل مورد نیاز از وسایل قدیمی
به نظر من این یعنی تمیز کردن و انداختن لباسا یا چیزایی که لازمشون نداریم