clean cut

/ˈkliːnˈkət//kliːnkʌt/

تمیز و خوشپوش، آراسته، دارای لبه های صاف و واضح، خوش ساخت، خوش ریخت، واضح، روشن و آشکار، آسان فهم، صریح، مشخص

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having a neat, regular, well-defined shape or outline.

(2) تعریف: not shaggy or shabby; neat; wholesome.
مشابه: neat

- a clean-cut young executive
[ترجمه گوگل] یک مدیر جوان تمیز
[ترجمه ترگمان] یک مدیر جوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• having a clear and distinct form; clear, well-founded
someone who is clean-cut has a neat, tidy appearance.

پیشنهاد کاربران

صاف و اتوکشیده
بچه مثبت
در مورد ریش بمعنی: زدن ریش از ته، صاف و صوف کردن صورت، سه تیغه زدن ریش

بپرس