clausal


وابسته به عبارت یا بند جمله (رجوع شود به: clause)

جمله های نمونه

1. The clausal information of a shell noun is an essential part of its usage.
[ترجمه گوگل]اطلاعات بند یک اسم پوسته بخش اساسی استفاده از آن است
[ترجمه ترگمان]اطلاعات clausal یک اسم پوسته بخش مهمی از کاربرد آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. One clausal chain, the top still has a precious stone, should be this statue.
[ترجمه گوگل]یک زنجیره بند، بالای آن هنوز یک سنگ قیمتی است، باید این مجسمه باشد
[ترجمه ترگمان]یک زنجیر clausal، که بالای آن یک سنگ با ارزش دارد، باید این مجسمه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The relative clause: it is defined as a clausal modifier, restrictive or non-restrictive, used to modify a preceding construction, most often a preceding noun or noun phrase.
[ترجمه گوگل]بند نسبی: به عنوان یک تعدیل کننده بند، محدود کننده یا غیر محدود کننده تعریف می شود که برای اصلاح ساختار قبلی، اغلب یک اسم یا عبارت اسمی قبل استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]عبارت نسبی: آن به عنوان یک تعدیل کننده نوری، محدود کننده یا غیر محدود تعریف می شود، که برای اصلاح ساختار قبلی، اغلب یک اسم یا عبارت قبلی، مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Clausal predicate is a special but normal sentence structure in the Chinese language which always exists in the history.
[ترجمه گوگل]محمول بند یک ساختار جمله خاص اما عادی در زبان چینی است که همیشه در تاریخ وجود دارد
[ترجمه ترگمان]clausal predicate یک ساختار ویژه اما معمولی در زبان چینی است که همیشه در طول تاریخ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Above service project is with clausal provision accurate.
[ترجمه گوگل]پروژه خدمات فوق با ارائه بند دقیق است
[ترجمه ترگمان]در بالای پروژه خدمات با ارائه دقیق ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Based on the Theory of Clausal Pivot and the Collocation Theory, the use and distribution of the relation markers of compound sentences are studied in this paper.
[ترجمه گوگل]در این مقاله بر اساس نظریه محوری بند و تئوری ترکیب، استفاده و توزیع نشانگرهای رابطه جملات مرکب مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]براساس نظریه of Pivot و نظریه collocation، استفاده و توزیع علایم مربوط به جملات مرکب در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Therefore, which are not very enough for reflecting the real complexity process and, lively and not clausal characteristics of rule's formation and order's spread.
[ترجمه گوگل]بنابراین، که برای انعکاس فرآیند پیچیدگی واقعی و ویژگی های زنده و غیر بند بندی شکل گیری و گسترش نظم کافی نیست
[ترجمه ترگمان]بنابراین، که به اندازه کافی برای منعکس کردن فرآیند پیچیدگی واقعی و نه ویژگی های clausal شکل گیری قانون و گسترش نظم کافی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. People believe that the American team will win the football game. Peter think so, but I believe not . clausal substitution.
[ترجمه گوگل]مردم بر این باورند که تیم آمریکا در بازی فوتبال پیروز خواهد شد پیتر اینطور فکر می کند، اما من باور نمی کنم جایگزینی بند
[ترجمه ترگمان]مردم بر این باورند که تیم آمریکایی برنده مسابقه فوتبال خواهد شد پیتر این طور فکر می کند، اما من باور نمی کنم جانشینی clausal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Why their pioneering work can lose overall situation, it is clausal problem certainly.
[ترجمه گوگل]این که چرا کار پیشگامانه آنها می تواند وضعیت کلی را از دست بدهد، قطعاً مشکل بند است
[ترجمه ترگمان]چرا کار پیشگام آن ها می تواند وضعیت کلی را از دست بدهد، قطعا مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This paper can be an attestation of the Theory of Clausal Pivot.
[ترجمه گوگل]این مقاله می‌تواند تأییدی بر نظریه محوری کلاوسال باشد
[ترجمه ترگمان]این مقاله می تواند تایید تیوری of Pivot باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As a grammatical device for the cohesion of discourse, ellipsis in both the Chinese language and English can be divided into nominal ellipsis, verbal ellipsis and clausal ellipsis.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک ابزار دستوری برای انسجام گفتمان، بیضی در هر دو زبان چینی و انگلیسی را می توان به بیضی اسمی، بیضی کلامی و بیضی بند تقسیم کرد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک وسیله دستوری برای انسجام گفتمان، ellipsis هم زبان چینی و هم زبان انگلیسی را می توان به ellipsis اسمی، ellipsis کلامی و clausal تقسیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the generation and comprehension process of message, grammatical metaphorical realization at the clausal level plays a vital role in the dynamic encoding of news reporting.
[ترجمه گوگل]در فرآیند تولید و درک پیام، تحقق استعاری دستوری در سطح بند نقشی حیاتی در رمزگذاری پویا گزارش‌های خبری ایفا می‌کند
[ترجمه ترگمان]در فرآیند تولید و درک مطلب، درک استعاری دستوری در سطح clausal نقش حیاتی در رمزگذاری پویای گزارش اخبار ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Husband, protect at you I gained flesh three, that clausal chain is some tight.
[ترجمه گوگل]شوهر، از تو محافظت کن، من بدن سه به دست آوردم، آن زنجیر بند کمی تنگ است
[ترجمه ترگمان]، شوهر، از تو محافظت کنه من سه تا گوشت بدست آوردم اون زنجیر clausal یکم تنگه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. According to the clauses, forms of contract rescission are theoretically divided into arranged rescission and legal rescission, and analyzed and defined in clausal sequences.
[ترجمه گوگل]طبق بندها، اشکال فسخ قرارداد از لحاظ نظری به فسخ ترتیبی و فسخ قانونی تقسیم می‌شوند و در توالی‌های شرطی تحلیل و تعریف می‌شوند
[ترجمه ترگمان]با توجه به شروط، اشکال فسخ قرارداد به لحاظ نظری به ابطال قرارداد و ابطال حقوقی تقسیم می شوند و در توالی clausal آنالیز و تعریف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The evaluative meanings of the character in the novel can be conveyed at lexical, grammatical and clausal levels either explicitly or implicitly.
[ترجمه گوگل]معانی ارزشی شخصیت در رمان را می‌توان در سطوح واژگانی، دستوری و جمله‌ای به صورت صریح یا ضمنی منتقل کرد
[ترجمه ترگمان]معانی ارزیابی شخصیت در این رمان را می توان به طور صریح یا تلویحا به سطوح واژگانی، گرامری و clausal منتقل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to a clause; pertaining to a part of a sentence which contains a subject and predicate (grammar)

پیشنهاد کاربران

بپرس