classifiable

/ˈklæsəˌfaɪəbl̩//ˈklæsɪfaɪəbl̩/

معنی: قابل طبقه بندی
معانی دیگر: قابل طبقه بندی

جمله های نمونه

1. The information was not easily classifiable.
[ترجمه گوگل]اطلاعات به راحتی قابل طبقه بندی نبود
[ترجمه ترگمان]این اطلاعات به آسانی قابل انتقال نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Firstly, it gives the classifiable explanation and deeply studied some typical channel estimation methods.
[ترجمه گوگل]در ابتدا، توضیح قابل طبقه‌بندی را ارائه می‌کند و برخی از روش‌های تخمین کانال معمولی را عمیقاً مورد مطالعه قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، این توضیح classifiable را می دهد و به طور عمیق برخی از روش های تخمین کانال معمولی را مطالعه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The appraising range, complex degree of geological environment, classifiable standard in appraising geologic hazards and its importance are expounded in this paper.
[ترجمه گوگل]محدوده ارزیابی، درجه پیچیده محیط زمین شناسی، استاندارد قابل طبقه بندی در ارزیابی خطرات زمین شناسی و اهمیت آن در این مقاله توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]دامنه ارزیابی، درجه پیچیده محیط زمین شناسی، استاندارد classifiable در ارزیابی خطرات زمین شناسی و اهمیت آن در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This book is not easily classifiable.
[ترجمه گوگل]این کتاب به راحتی قابل طبقه بندی نیست
[ترجمه ترگمان]این کتاب به راحتی قابل ویرایش نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Overall evaluation Benzoyl peroxide is not classifiable as to its carcinogenicity to humans (Group .
[ترجمه گوگل]ارزیابی کلی بنزوئیل پراکسید از نظر سرطان زایی برای انسان قابل طبقه بندی نیست (گروه
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، benzoyl peroxide به اندازه to نسبت به انسان ها متفاوت نیست (گروه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. NANOTECHNOLOGY'S use in science fiction takes many forms, classifiable by a number of measures.
[ترجمه گوگل]کاربرد نانوتکنولوژی در داستان های علمی تخیلی اشکال مختلفی دارد که با معیارهای مختلفی قابل طبقه بندی است
[ترجمه ترگمان]استفاده از دانش در داستان های علمی تخیلی به اشکال مختلفی نیاز دارد، که توسط تعدادی از معیارها ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mental illnesses were seen as distinct and classifiable, like physical diseases.
[ترجمه گوگل]بیماری های روانی مانند بیماری های جسمی متمایز و قابل طبقه بندی دیده می شدند
[ترجمه ترگمان]بیماری های روانی چون بیماری های جسمی متمایز و متمایز به نظر می آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The three-dimensional classifiable method of orthodontics and the database of similar cases are made, which provide a new idea to manage diagnostic class of orthodontics.
[ترجمه گوگل]روش طبقه بندی سه بعدی ارتودنسی و بانک اطلاعاتی موارد مشابه ساخته شده است که ایده جدیدی برای مدیریت کلاس تشخیصی ارتودنسی ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]روش classifiable سه بعدی orthodontics و پایگاه داده موارد مشابه ساخته شده اند، که یک ایده جدید را برای مدیریت کلاس تشخیصی orthodontics فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In addition to these two types of folds, however, we must mention another one, which is not easily classifiable as either anticline or syncline and is referred to as a monocline .
[ترجمه گوگل]علاوه بر این دو نوع چین، اما باید به چین دیگری اشاره کرد که به راحتی نمی توان آن را به عنوان تاقدیس یا ناودیس طبقه بندی کرد و از آن به عنوان یک تاقدیس یاد می شود
[ترجمه ترگمان]با این حال علاوه بر این دو نوع از چین ها، باید یکی دیگر از آن ها را ذکر کنیم که به راحتی به عنوان anticline یا syncline شناخته نمی شود و به عنوان a شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The butterfly separation technology is drawn in the separation of solid particles, and the processing method of sludge is given classifiable .
[ترجمه گوگل]فن آوری جداسازی پروانه در جداسازی ذرات جامد ترسیم شده است و روش پردازش لجن قابل طبقه بندی است
[ترجمه ترگمان]فن آوری جداسازی پروانه در جداسازی ذرات جامد رسم شده است و روش فرآوری لجن به صورت classifiable داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At the same time, the disadvantage of the ANN scale too large and the speed of classifiable identification too slow and so on are overcome too.
[ترجمه گوگل]در عین حال، نقطه ضعف مقیاس ANN بسیار بزرگ و سرعت شناسایی قابل طبقه بندی بسیار کند و غیره نیز برطرف می شود
[ترجمه ترگمان]در عین حال، نقطه ضعف مقیاس ANN بسیار بزرگ بوده و سرعت شناسایی classifiable خیلی کند است و بنابراین بر آن ها غلبه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This paper introduces the theory and algorithm of SVM at first. It proposes to use the SVM to decode FSK signal based on the classifiable character of SVM.
[ترجمه گوگل]این مقاله در ابتدا تئوری و الگوریتم SVM را معرفی می کند پیشنهاد استفاده از SVM برای رمزگشایی سیگنال FSK بر اساس کاراکتر قابل طبقه بندی SVM است
[ترجمه ترگمان]این مقاله، نظریه و الگوریتم SVM را در ابتدا معرفی می کند همچنین پیشنهاد شده است که از SVM برای رمزگشایی سیگنال FSK براساس ویژگی classifiable SVM استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Thirdly, it is necessary to change financing methods and use classifiable ways to manage the projects so that the realization in both obligations and risks can be stressed.
[ترجمه گوگل]ثالثاً، تغییر روش های تامین مالی و استفاده از روش های طبقه بندی شده برای مدیریت پروژه ها ضروری است تا بر تحقق تعهدات و ریسک ها تاکید شود
[ترجمه ترگمان]سوم اینکه، لازم است روش های تامین مالی را تغییر داده و از روش های classifiable برای مدیریت پروژه ها استفاده کنیم تا درک هر دو تعهدات و خطرات مورد تاکید قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Static electric and magnetic fields and extremely low-frequency electric fields are not classifiable as to their carcinogenicity to humans (Group .
[ترجمه گوگل]میدان‌های الکتریکی و مغناطیسی ساکن و میدان‌های الکتریکی بسیار کم فرکانس از نظر سرطان‌زایی برای انسان قابل طبقه‌بندی نیستند (گروه
[ترجمه ترگمان]میدان های الکتریکی و مغناطیسی ایستا و میدان الکتریکی بسیار پایین مثل to به انسان ها نیستند (گروه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابل طبقه بندی (صفت)
classifiable

انگلیسی به انگلیسی

• capable of being categorized

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : classify
✅️ اسم ( noun ) : classification
✅️ صفت ( adjective ) : classified / classifiable
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس