classicism

/ˈklæsəˌsɪzəm//ˈklæsɪsɪzm/

معنی: سبک باستانی، پیروی از سبک های یونان وروم
معانی دیگر: اصول و ویژگی های هنر و ادب یونان و روم باستان (سبک رسمی و متوازن و ساده و مهار شده که معمولا با سبک رمانتیک مقایسه می شود)، کلاسیک گرایی، پیروی از اسلوب هنری و ادبی کلاسیک، دانش ادبیات و هنر یونان و روم کهن، سبک باستانی در ادبیات وهنر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: principles of art and literature based on those of ancient Greek and Roman culture. (Cf. romanticism.)

جمله های نمونه

1. Ingres and Delacroix were two famous exponents of Classicism.
[ترجمه گوگل]اینگر و دلاکروا دو شارح معروف کلاسیک گرایی بودند
[ترجمه ترگمان]دلا Ingres و Delacroix دو exponents معروف of بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is at this point that Todorov's' classicism, is projected towards postmodernism.
[ترجمه گوگل]در این نقطه است که کلاسیک گرایی تودوروف به سمت پست مدرنیسم فراخوانی می شود
[ترجمه ترگمان]در این نقطه است که classicism Todorov به سمت فرامدرن گرایی هدایت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His ring classicism has always argued so persuasively against excessive physical harm, his pride was beyond anything but a regal exit.
[ترجمه گوگل]کلاسیک گرایی حلقه ای او همیشه آنقدر متقاعد کننده علیه آسیب های فیزیکی بیش از حد بحث کرده است، غرور او فراتر از هر چیزی بود جز یک خروج سلطنتی
[ترجمه ترگمان]او همیشه به طرز متقاعد کننده ای در برابر آسیب های جسمی بیش از حد مورد بحث قرار گرفته بود، اما غرور او فراتر از چیزی جز یک خروج شاهانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Such a contrast between classicism and positivism seems rather generous to Beccaria.
[ترجمه گوگل]چنین تقابلی بین کلاسیک گرایی و پوزیتیویسم از نظر بکاریا سخاوتمندانه به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]چنین تضادی میان شیوه کلاسیک، و positivism به نظر می رسد نسبت به بکاریا با سخاوت به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Manet's break with classicism was threefold.
[ترجمه گوگل]گسست مانه از کلاسیک گرایی سه گانه بود
[ترجمه ترگمان]تعطیلات ما نه با سبک باستانی سه برابر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For instance, classicism furniture had better match massiness a few, a few darker compound look, as harmonious as historical atmosphere photograph.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، مبلمان کلاسیک بهتر است با انبوه بودن، چند ظاهر ترکیبی تیره‌تر، به همان اندازه عکس فضای تاریخی هماهنگ باشد
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، در صورتی که یک عکس فضای تاریخی هماهنگ باشد، مبلمان کلاسیک بهتر با چند تن، چند عکس مرکب تیره تر، تطابق بهتری داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The duality of classicism and romanticism - a peculiarity of Mendelssohn's piano music.
[ترجمه گوگل]دوگانگی کلاسیک و رمانتیسیسم - ویژگی موسیقی پیانوی مندلسون
[ترجمه ترگمان]The کلاسیک و romanticism - یکی از ویژگی های موسیقی پیانو مندلسون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Kant, unconsciously, had prejudice for classicism instead of romanticism, which represents Kant's real look.
[ترجمه گوگل]کانت، ناخودآگاه، به جای رمانتیسیسم، که نمایانگر نگاه واقعی کانت است، تعصب به کلاسیک داشت
[ترجمه ترگمان]کانت، که به طور ناخود آگاه، به جای احساساتی که نشان دهنده نگاه واقعی کانت است، به شیوه کلاسیک تعصب داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Neo - classical art held dear nature, classicism and imitation.
[ترجمه گوگل]هنر نئو کلاسیک طبیعت، کلاسیک و تقلید را گرامی داشت
[ترجمه ترگمان]هنر Neo، طبیعت عزیز، شیوه کلاسیک، و تقلید را در خود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Shu Bote living in classicism and romanticism of the transition period.
[ترجمه گوگل]شو بوته در کلاسیسم و ​​رمانتیسم دوره گذار زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]\"شو Bote\" در کلاسیک و romanticism در دوره گذار زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Classicism often derived its models from the ancient Greeks and Romans.
[ترجمه گوگل]کلاسیکیسم اغلب الگوهای خود را از یونانیان و رومیان باستان گرفته است
[ترجمه ترگمان]classicism اغلب مدل های خود را از یونانیان باستان و رومی ها گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This paper makes some explanations on New Classicism Painting in France with pictures and historical materials, and knowledge of iconology, sociology and psychology is adopt.
[ترجمه گوگل]این مقاله با تصاویر و مطالب تاریخی توضیحاتی در مورد نقاشی کلاسیک جدید در فرانسه ارائه می‌کند و دانش شمایل‌شناسی، جامعه‌شناسی و روان‌شناسی را به کار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]این مقاله برخی توضیحات در مورد نقاشی classicism جدید در فرانسه با تصاویر و مطالب تاریخی و دانش of، جامعه شناسی و روان شناسی به تصویب می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The French Neo - classicism architecture at the end of 18 th century was in a special historical era.
[ترجمه گوگل]معماری نئوکلاسیسیسم فرانسه در پایان قرن هجدهم در دوران تاریخی خاصی قرار داشت
[ترجمه ترگمان]معماری classicism نوین فرانسه در اواخر قرن ۱۸ میلادی در یک دوره تاریخی ویژه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In succession to classicism and modernism, post modernism becomes the instrument for the shift of aesthetics.
[ترجمه گوگل]به دنبال کلاسیک و مدرنیسم، پست مدرنیسم ابزاری برای تغییر زیبایی شناسی می شود
[ترجمه ترگمان]با جانشینی به سبک کلاسیک، سبک معماری و مدرنیسم، وسیله ای برای تغییر زیبایی شناسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This paper makes some explanations on New Classicism Painting in France with pictures and historical materials, and knowledge of iconology, sociology and psychology is adopted in this work.
[ترجمه گوگل]در این مقاله با تصاویر و مطالب تاریخی توضیحاتی در مورد نقاشی کلاسیک جدید در فرانسه ارائه شده است و دانش شمایل شناسی، جامعه شناسی و روانشناسی در این اثر اتخاذ شده است
[ترجمه ترگمان]این مقاله برخی توضیحات در مورد نقاشی classicism جدید در فرانسه با تصاویر و مطالب تاریخی و دانش of، جامعه شناسی و روان شناسی در این اثر اتخاذ کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سبک باستانی (اسم)
classicism

پیروی از سبک های یونان و روم (اسم)
classicism

انگلیسی به انگلیسی

• principles of classic literature and art; style of literature and art characterized by simplicity and balance
classicism is a style of art practised especially in the 18th century in europe. it has simple, regular forms and the artist does not attempt to express strong emotions.

پیشنهاد کاربران

a style in painting, sculpture, and building, based on particular standards in Greek and Roman art
کلاسیسیسم جنبش هنری و فرهنگی ویژه نیمه دوم قرن هفدهم در اروپاست. این جنبش مبتنی بر آفرینش آثار هنری و ادبی با الهام از هنر باستان یونان و روم، و بازگشت به اصول و ارزش های زیبایی شناسی آنان است.
...
[مشاهده متن کامل]

این جنبش تعریف دقیقی ندارد و در دانشنامه های مختلف از آن تعاریف گوناگون ذکر شده است. به طور کلی کلاسیسیسم عبارت است از عقیده طرفداران تقلید از نویسندگان و هنرمندان یونان باستان یا روم، و نویسندگان قرن هفدهم فرانسه است. این مکتب در مقابل باروک و رمانتیسم قرار می گیرد.
Poussin was a famous exponent of classicism.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/classicism• https://en.wikipedia.org/wiki/Classicism
classicism's : کلاسی سیسم
classicism's emphasis on imitation and idealization :تأکید کلاسسی سیسم بر تقلید و ایده ال سازی . . .
سبک کلاسیک

بپرس