1. the clarinet has a compass of three-and-a-half octaves
دامنه ی صدای قره نی سه و نیم اکتاو است.
2. The bass clarinet forms a solid bass for the woodwind group.
 [ترجمه گوگل]کلارینت باس یک باس جامد برای گروه بادی چوبی تشکیل می دهد 
[ترجمه ترگمان]کلارینت باس یک رگه محکم برای گروه سازه ای بادی تشکیل می دهد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. The clarinet, flute, saxophone and bassoon are all woodwind instruments.
 [ترجمه گوگل]کلارینت، فلوت، ساکسیفون و باسون همگی سازهای بادی چوبی هستند 
[ترجمه ترگمان]کلارینت، فلوت، saxophone و باسون همه سازه ای بادی هستند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. She plays the clarinet in a swing band.
 [ترجمه گوگل]او در یک گروه سوئینگ کلارینت می نوازد 
[ترجمه ترگمان]او کلارینت را در یک گروه تاب می نوازد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. He learned to play the clarinet at the age of ten.
 [ترجمه گوگل]او در ده سالگی نواختن کلارینت را آموخت 
[ترجمه ترگمان]نواختن کلارینت را در سن دهسالگی آموخت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. The quintet had been transcribed for clarinet and piano.
 [ترجمه گوگل]این پنج نفر برای کلارینت و پیانو رونویسی شده بود 
[ترجمه ترگمان]این قطعه برای کلارینت و پیانو رونویسی شده بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. The oboe and the clarinet have got certain features in common.
 [ترجمه گوگل]ابوا و کلارینت ویژگی های مشترک خاصی دارند 
[ترجمه ترگمان]کلارینت و کلارینت ویژگی های خاصی دارند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. I encourage oboe and clarinet players to use plenty of vibrato.
 [ترجمه گوگل]من نوازندگان ابوا و کلارینت را تشویق می کنم که از ویبراتو زیاد استفاده کنند 
[ترجمه ترگمان]من oboe و کلارینت را تشویق می کنم تا از مقدار زیادی vibrato استفاده کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. His boots are laced up like a clarinet with knotted string.
 [ترجمه گوگل]چکمه های او مانند کلارینت با بند گره دار بسته شده است 
[ترجمه ترگمان]چکمه های او مثل قره نی با نخ گره دار شده 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. Clarinet, tenor saxophone. b. New Orleans. 3 March 1906; d. 27 June 1980.
 [ترجمه گوگل]کلارینت، ساکسیفون تنور ب نیواورلان 3 مارس 1906; د 27 ژوئن 1980 
[ترجمه ترگمان]Clarinet، saxophone، saxophone ب نیواورلئان ۳ مارس ۱۹۰۶؛ d ۲۷ ژوئن ۱۹۸۰ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. The tone of the clarinet in this register must be heard and retained in the mind.
 [ترجمه گوگل]لحن کلارینت در این رجیستری باید شنیده شود و در ذهن حفظ شود 
[ترجمه ترگمان]لحن کلارینت در این دفتر باید شنیده شود و در ذهن حفظ شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. I really wanted to play that clarinet.
 [ترجمه گوگل]من خیلی دوست داشتم آن کلارینت را بنوازم 
[ترجمه ترگمان]من واقعا می خواستم با کلارینت بازی کنم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Alto and soprano saxophones, clarinet, flute. b Baltimore.
 [ترجمه گوگل]ساکسیفون آلتو و سوپرانو، کلارینت، فلوت ب بالتیمور 
[ترجمه ترگمان]Alto و سوپرانو saxophones، کلارینت، فلوت ب بالتیمور 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. His particular specialism was the bass clarinet.
 [ترجمه گوگل]تخصص خاص او کلارینت باس بود 
[ترجمه ترگمان]آهنگ خاص او صدای بم صدای بم بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید