1. Claque: a group of persons hired to applaud at a performance.
[ترجمه گوگل]Claque: گروهی از افراد استخدام شده برای تشویق در یک اجرا
[ترجمه ترگمان]claque: گروهی از افراد برای کف زدن در یک عملکرد استخدام شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. No wonder the loudest applause came from the claque.
[ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که بلندترین تشویق ها از سوی claque آمد
[ترجمه ترگمان]تعجبی نداشت که صدای کف زدن ها از the به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. City College boosters made a point of belittling the influence of Jeffries' personal claque.
[ترجمه گوگل]تقویتکنندگان سیتی کالج، تأثیر کلاه شخصی جفریس را کم اهمیت جلوه دادند
[ترجمه ترگمان]تقویت کننده های کالج شهر به این نکته اشاره دارند که نفوذ claque خصوصی Jeffries را کم اهمیت جلوه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But, just as he did during the campaign, Obama has relied on only a tiny claque of trusted aides for advice on the major decisions confronting him.
[ترجمه گوگل]اما، درست همانطور که در طول مبارزات انتخاباتی انجام داد، اوباما برای مشاوره در مورد تصمیمات مهمی که با او مواجه است، تنها به گروه کوچکی از دستیاران مورد اعتماد اعتماد کرده است
[ترجمه ترگمان]اما درست همان طور که در طی این مبارزه انتخاباتی انجام داد، اوباما تنها به یک دسته کوچک از دستیاران قابل اعتماد برای مشورت در مورد تصمیمات اصلی که با او مواجه هستند تکیه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Even on the set in Bangkok, he keeps to himself instead of leading the typical claque of assistants, stylists, photographers and publicists who trail after most Japanese celebrities.
[ترجمه گوگل]حتی در صحنه فیلمبرداری در بانکوک، او به جای رهبری دسته دستیاران، استایلیست ها، عکاسان و تبلیغاتی که بیشتر سلبریتی های ژاپنی را دنبال می کنند، خود را حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]حتی در این مجموعه در بانکوک، او به جای آن که دسته دسته دستیاران، متخصصین مد، عکاس و ناشران را که بعد از بسیاری از افراد مشهور ژاپنی رد می شوند، رهبری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید