1. This is the claptrap that politicians have peddled many times before.
[ترجمه گوگل]این همان تله ای است که سیاستمداران قبلا بارها دستفروشی کرده اند
[ترجمه ترگمان]این the است که سیاستمداران بارها پیش از آن داشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. What is all this claptrap about a classless society and a citizens charter?
[ترجمه گوگل]این همه دست زدن در مورد جامعه بی طبقه و منشور شهروندان چیست؟
[ترجمه ترگمان]این همه claptrap درباره جامعه classless و منشور حقوق شهروندان چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The rest of the claptrap is just social control.
[ترجمه گوگل]مابقی دست زدن فقط کنترل اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]بقیه the فقط کنترل اجتماعی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. What a load of claptrap!
5. You learn more in one week watching this claptrap than you do all year on education TV.
[ترجمه گوگل]شما در یک هفته با تماشای این تلهبازی بیشتر از آنچه در تمام سال در تلویزیون آموزشی انجام میدهید، یاد میگیرید
[ترجمه ترگمان]شما در یک هفته بیش از هر سال در تلویزیون آموزشی این claptrap را تماشا می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This curry favour by claptrap attitude, nothing but is wants to attract the attention of others.
[ترجمه گوگل]این نفع کاری با نگرش دست زدن، چیزی جز این نیست که می خواهد توجه دیگران را به خود جلب کند
[ترجمه ترگمان]این کاری کاری با نگرش claptrap به نفع خود عمل می کند، چیزی نیست اما می خواهد توجه دیگران را جلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You only appreciate me curry favour by claptrap appearance, even off I force a smile camouflage.
[ترجمه گوگل]شما فقط با ظاهری که در دست می زنید از لطف کاری من قدردانی می کنید، حتی اگر به زور استتار لبخند بزنم
[ترجمه ترگمان]تو فقط از من لطف کردی که با ظاهر موعظه درست رفتار کردی، حتی اگر به زور لبخند می زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Don't believe that political claptrap.
[ترجمه گوگل]آن دست زدن های سیاسی را باور نکنید
[ترجمه ترگمان]اون سخنرانی سیاسی رو باور نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Don't believe a word of what he says. It's just a load of claptrap.
[ترجمه گوگل]یک کلمه از صحبت های او را باور نکنید این فقط یک بار کلاپتاپ است
[ترجمه ترگمان]حرفش را باور نکن این فقط یه بار سخنرانی هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Yet in the face of this particular story such sentiments can seem like pious claptrap.
[ترجمه گوگل]با این حال، در مواجهه با این داستان خاص، چنین احساساتی می تواند مانند یک کف زدن پارسا به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]با این حال، در چهره این داستان خاص، چنین احساساتی مثل claptrap مذهبی به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But what happens when the right-wing minority decides that they've had enough of this liberal claptrap about integration?
[ترجمه گوگل]اما چه اتفاقی میافتد وقتی اقلیت راست تصمیم میگیرد که به اندازه کافی از این کف زدن لیبرال در مورد ادغام خوردهاند؟
[ترجمه ترگمان]اما چه اتفاقی می افتد وقتی که اقلیت جناح راست تصمیم می گیرد که به اندازه کافی از این claptrap لیبرال در مورد یکپارچه سازی برخوردار بوده اند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I wrote about Dickens and Hawthorne, having to re-read the latter and discovering anew my hatred for his old-school misogynist claptrap.
[ترجمه گوگل]من در مورد دیکنز و هاثورن نوشتم، مجبور شدم این دومی را دوباره بخوانم و دوباره نفرت خود را نسبت به کف زدن زن ستیز قدیمی او کشف کنم
[ترجمه ترگمان]در مورد دیکنز و هورن هورن نامه نوشتم و مجبور شدم دوباره آن را بخوانم و با کشف جدیدی از claptrap از آن زن از زن از آن زن از آن زن بیزار باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The products are really good. Without lofty tone as LV or claptrap as CD, Hermes is just steady-going and exquisite.
[ترجمه گوگل]محصولات واقعا خوب هستند بدون لحن بلند مانند LV یا claptrap مانند CD، هرمس یکنواخت و بدیع است
[ترجمه ترگمان]محصولات واقعا خوب هستند بدون لحن عالی به عنوان جلد منطقی و یا claptrap به عنوان سی دی، هرمس فقط ثابت و عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Or were all those insufferable lectures about "personal responsibility" when the bankruptcy bill was going through just so much claptrap?
[ترجمه گوگل]یا وقتی که لایحه ورشکستگی در حال گذراندن بود، همه آن سخنرانیهای تحملناپذیر درباره «مسئولیت شخصی» این همه دست و پا زدن بودند؟
[ترجمه ترگمان]یا همه آن سخنرانی های تحمل ناپذیر در مورد \"مسئولیت شخصی\" هنگامی که لایحه ورشکستگی تا این حد مجاز خواهد بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید