claptrap

/ˈklæptræp//ˈklæptræp/

آنچه که صرفا برای خوشایند تماشاگران و کف زدن آنها ارائه شود ولی ارزش واقعی نداشته باشد، نوشته یا نطق (و غیره) عوام پسند ولی کم ارزش، لاطائل، سخنی که برای ستایش دیگران بگویند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: insincere or pretentious talk or language.
مترادف: bombast, bunk, fustian, hokum
مشابه: affectation, baloney, blarney, bullshit, cant, frippery, humbug, jargon, pretension, quackery, rodomontade

جمله های نمونه

1. This is the claptrap that politicians have peddled many times before.
[ترجمه گوگل]این همان تله ای است که سیاستمداران قبلا بارها دستفروشی کرده اند
[ترجمه ترگمان]این the است که سیاستمداران بارها پیش از آن داشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. What is all this claptrap about a classless society and a citizens charter?
[ترجمه گوگل]این همه دست زدن در مورد جامعه بی طبقه و منشور شهروندان چیست؟
[ترجمه ترگمان]این همه claptrap درباره جامعه classless و منشور حقوق شهروندان چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The rest of the claptrap is just social control.
[ترجمه گوگل]مابقی دست زدن فقط کنترل اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]بقیه the فقط کنترل اجتماعی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What a load of claptrap!
[ترجمه گوگل]چه باری از کفگیر!
[ترجمه ترگمان]چه جور سخنرانی سخنرانی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You learn more in one week watching this claptrap than you do all year on education TV.
[ترجمه گوگل]شما در یک هفته با تماشای این تله‌بازی بیشتر از آنچه در تمام سال در تلویزیون آموزشی انجام می‌دهید، یاد می‌گیرید
[ترجمه ترگمان]شما در یک هفته بیش از هر سال در تلویزیون آموزشی این claptrap را تماشا می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This curry favour by claptrap attitude, nothing but is wants to attract the attention of others.
[ترجمه گوگل]این نفع کاری با نگرش دست زدن، چیزی جز این نیست که می خواهد توجه دیگران را به خود جلب کند
[ترجمه ترگمان]این کاری کاری با نگرش claptrap به نفع خود عمل می کند، چیزی نیست اما می خواهد توجه دیگران را جلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You only appreciate me curry favour by claptrap appearance, even off I force a smile camouflage.
[ترجمه گوگل]شما فقط با ظاهری که در دست می زنید از لطف کاری من قدردانی می کنید، حتی اگر به زور استتار لبخند بزنم
[ترجمه ترگمان]تو فقط از من لطف کردی که با ظاهر موعظه درست رفتار کردی، حتی اگر به زور لبخند می زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Don't believe that political claptrap.
[ترجمه گوگل]آن دست زدن های سیاسی را باور نکنید
[ترجمه ترگمان]اون سخنرانی سیاسی رو باور نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Don't believe a word of what he says. It's just a load of claptrap.
[ترجمه گوگل]یک کلمه از صحبت های او را باور نکنید این فقط یک بار کلاپتاپ است
[ترجمه ترگمان]حرفش را باور نکن این فقط یه بار سخنرانی هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Yet in the face of this particular story such sentiments can seem like pious claptrap.
[ترجمه گوگل]با این حال، در مواجهه با این داستان خاص، چنین احساساتی می تواند مانند یک کف زدن پارسا به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]با این حال، در چهره این داستان خاص، چنین احساساتی مثل claptrap مذهبی به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But what happens when the right-wing minority decides that they've had enough of this liberal claptrap about integration?
[ترجمه گوگل]اما چه اتفاقی می‌افتد وقتی اقلیت راست تصمیم می‌گیرد که به اندازه کافی از این کف زدن لیبرال در مورد ادغام خورده‌اند؟
[ترجمه ترگمان]اما چه اتفاقی می افتد وقتی که اقلیت جناح راست تصمیم می گیرد که به اندازه کافی از این claptrap لیبرال در مورد یکپارچه سازی برخوردار بوده اند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I wrote about Dickens and Hawthorne, having to re-read the latter and discovering anew my hatred for his old-school misogynist claptrap.
[ترجمه گوگل]من در مورد دیکنز و هاثورن نوشتم، مجبور شدم این دومی را دوباره بخوانم و دوباره نفرت خود را نسبت به کف زدن زن ستیز قدیمی او کشف کنم
[ترجمه ترگمان]در مورد دیکنز و هورن هورن نامه نوشتم و مجبور شدم دوباره آن را بخوانم و با کشف جدیدی از claptrap از آن زن از زن از آن زن از آن زن بیزار باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The products are really good. Without lofty tone as LV or claptrap as CD, Hermes is just steady-going and exquisite.
[ترجمه گوگل]محصولات واقعا خوب هستند بدون لحن بلند مانند LV یا claptrap مانند CD، هرمس یکنواخت و بدیع است
[ترجمه ترگمان]محصولات واقعا خوب هستند بدون لحن عالی به عنوان جلد منطقی و یا claptrap به عنوان سی دی، هرمس فقط ثابت و عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Or were all those insufferable lectures about "personal responsibility" when the bankruptcy bill was going through just so much claptrap?
[ترجمه گوگل]یا وقتی که لایحه ورشکستگی در حال گذراندن بود، همه آن سخنرانی‌های تحمل‌ناپذیر درباره «مسئولیت شخصی» این همه دست و پا زدن بودند؟
[ترجمه ترگمان]یا همه آن سخنرانی های تحمل ناپذیر در مورد \"مسئولیت شخصی\" هنگامی که لایحه ورشکستگی تا این حد مجاز خواهد بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• nonsense
if you describe something that someone says as claptrap, you mean that you think it is stupid or foolish; an informal word.

پیشنهاد کاربران

سخنانِ بابِ طبعِ دیگران
سخنانِ خوشایندِ دیگران
کار عوام پسندانه و کم ارزش
The term “claptrap” is a noun that refers to absurd or nonsensical talk or ideas. It is often used to describe contrived, foolish, or insincere talk. For example, it might be used to refer to statements that sound important but are actually stupid or foolish.
...
[مشاهده متن کامل]

صحبت ها یا ایده های پوچ یا بی معنی. اغلب برای توصیف صحبت های تصنعی، احمقانه یا غیر صادقانه استفاده می شود. برای مثال، ممکن است برای اشاره به جملاتی استفاده شود که مهم به نظر می رسند اما در واقع احمقانه یا ابلهانه هستند.
Don’t believe a word of what he says. It’s just a load of claptrap.
His entire speech was nothing but claptrap.
I’m tired of hearing all that claptrap about how hard her life is.

منابع• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/claptrap
هوچیگری
قصیده
مدح و ستایش
اگر مفید بود لطفا لایک کنید ❤️🙏🏻

بپرس