clapboard

/ˈklæpˌbɔːrd//ˈklæpbɔːd/

معنی: توفال سقف
معانی دیگر: (در ساختمان های چوبی) تخته ی روکوبی یا روکار ساختمان (که لبه ی آنها را روی هم قرار می دهند و با میخ به دیوار می کوبند)، با تخته روکوبی کردن، تخته ی تقه، قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a long, narrow board, thicker along one horizontal edge than the other and used as an overlapped covering or siding for houses or buildings.
صفت ( adjective )
• : تعریف: pertaining to or made of clapboard.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: clapboards, clapboarding, clapboarded
• : تعریف: to cover or side with clapboards.

جمله های نمونه

1. Nailed over the doorway of the ramshackle clapboard frontage of the building was a large rectangular sign.
[ترجمه گوگل]تابلوی مستطیل شکل بزرگی بر روی درگاه جلوی تخته ی درهم ریخته ساختمان میخکوب شده بود
[ترجمه ترگمان]نمای عمارت سه طبقه عمارت، یک تابلوی بزرگ مستطیلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In little villages it is often a white clapboard building with a hip roof and a bell tower.
[ترجمه گوگل]در روستاهای کوچک اغلب یک ساختمان تخته‌ای سفید با سقف لگن و یک برج ناقوس است
[ترجمه ترگمان]در روستاهای کوچک اغلب یک ساختمان سفید با سقف باسن و یک برج ناقوس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There it is-an old clapboard farmhouse against a gray sky.
[ترجمه گوگل]در آنجا خانه مزرعه ای قدیمی در مقابل یک آسمان خاکستری است
[ترجمه ترگمان]یه خونه قدیمی قدیمی در مقابل یه آسمان خاکستری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Bushes weigh their meted dollops, and the boxy clapboard churches are drenched and cleansed by a piquant light from the east.
[ترجمه گوگل]بوته‌ها عروسک‌های خود را وزن می‌کنند، و کلیساهای تخته‌دار جعبه‌ای با نوری تند از شرق خیس و تمیز می‌شوند
[ترجمه ترگمان]Bushes (Bushes)dollops meted را وزن می کنند و کلیساهای boxy boxy از طرف شرق خیس و تمیز می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I wonder whether any of the clapboard houses I wander past is the house where it happened, where All killed herself.
[ترجمه گوگل]نمی‌دانم که آیا هیچ یک از خانه‌های تخته‌ای که در کنار آن سرگردان هستم، همان خانه‌ای است که در آن اتفاق افتاده است، جایی که همه خود را در آن کشتند
[ترجمه ترگمان]نمی دانم که آیا از آن خانه هایی که در گذشته پرسه می زنم، خانه ای است که در آن اتفاق افتاد، جایی که خودش را کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I drove to Anderson from Indianapolis, past clapboard houses and cornfields, to visit BI’s offices, located on a few discreet and highly secure floors above the local branch of KeyBank.
[ترجمه گوگل]از ایندیاناپولیس به اندرسون رفتم، از خانه‌های تخته‌ای و مزارع ذرت گذشتم تا از دفاتر BI دیدن کنم، که در چند طبقه با احتیاط و بسیار امن بالای شعبه محلی KeyBank واقع شده‌اند
[ترجمه ترگمان]من از ایندیاناپولیس، از کنار خانه های clapboard و مزارع ذرت، برای بازدید از دفاتر BI، در چند طبقه مناسب و امن بالاتر از شعبه محلی of، به سوی اندرسون رانندگی کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Liquid crystal display: Clapboard temperature curve, cry trapping temperature curve, sample temperature curve.
[ترجمه گوگل]نمایشگر کریستال مایع: منحنی دمای تخته، منحنی دمای به دام انداختن گریه، منحنی دمای نمونه
[ترجمه ترگمان]صفحه نمایش بلور مایع: منحنی دما clapboard، منحنی دما، منحنی دمای نمونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Increasing the height of the clapboard at the exit of the PCV lets the control characteristic from regulating to switching.
[ترجمه گوگل]افزایش ارتفاع clapboard در خروجی PCV باعث می شود تا مشخصه کنترل از تنظیم به سوئیچینگ بگذرد
[ترجمه ترگمان]افزایش ارتفاع of در خروجی of اجازه می دهد که مشخصه کنترل از تنظیم به کلیدزنی منتقل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Depend on your requirement, we add clapboard in each drawer, without adding any charges.
[ترجمه گوگل]بسته به نیاز شما، ما در هر کشو تخته بند اضافه می کنیم، بدون اینکه هزینه ای اضافه کنیم
[ترجمه ترگمان]در هر کشو، بدون اضافه کردن هر گونه اتهام، clapboard را به هر کشو اضافه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Housed in a weathered 19th-century clapboard house, it has four comfy rooms; one room is dedicated to the Yankees baseball team, while the other three have Latino themes .
[ترجمه گوگل]این خانه در یک خانه چوبی قرن نوزدهمی فرسوده قرار دارد و دارای چهار اتاق راحت است یک اتاق به تیم بیسبال Yankees اختصاص داده شده است، در حالی که سه اتاق دیگر دارای تم های لاتین هستند
[ترجمه ترگمان]این خانه دارای چهار اتاق راحت است؛ یک اتاق به تیم بیسبال یانکی ها اختصاص دارد، در حالی که سه اتاق دیگر دارای مضامین لاتینی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There is a clapboard among casing, right an electric machinery.
[ترجمه گوگل]یک تخته کفگیر در میان بدنه، درست یک ماشین الکتریکی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک clapboard در بین casing وجود دارد، درست یک دستگاه الکتریکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I remember the shabby little clapboard house we all grew up in. But it had an enviable nice little plot with a kitchen garden bordered by lilac bushes.
[ترجمه گوگل]یادم می‌آید خانه‌ای که همه ما در آن بزرگ شدیم
[ترجمه ترگمان]من اون خونه قدیمی رو که توش بزرگ شدیم رو یادمه اما این نقشه بسیار خوب و بسیار خوب بود با باغی که در کنار بوته یاس بنفش قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The volute and the clapboard of the structure were designed carefully to meet the requirement of the mass flow rate of the bleeding flow and to establish a proper flow field around the clapboard.
[ترجمه گوگل]پیچ و تخته سازه با دقت طراحی شده است تا نیاز نرخ جریان جرمی جریان خون ریزی را برآورده کند و یک میدان جریان مناسب در اطراف تخته گیره ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]طرح حلزونی و the سازه با دقت طراحی شدند تا نیاز به نرخ جریان جرمی جریان خون و ایجاد یک میدان جریان مناسب در اطراف the را برآورده سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Today, the cobblestoned streets are lined with defeated clapboard houses that look as if the spirit’s been sucked right out of them.
[ترجمه گوگل]امروز، خیابان‌های سنگفرش‌شده با خانه‌های تخته‌ای شکسته‌ای پوشیده شده‌اند که انگار روح از آن‌ها بیرون کشیده شده است
[ترجمه ترگمان]امروزه خیابان های cobblestoned با خانه های clapboard درهم کوبیده شده اند که به نظر می رسد روح به سمت راست کشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. instead these clapboard houses made me think of the slave quarters of 19th century cotton plantations across America's southern states.
[ترجمه گوگل]در عوض، این خانه‌های تخته‌ای من را به یاد محله‌های بردگان مزارع پنبه قرن نوزدهم در سراسر ایالت‌های جنوبی آمریکا انداخت
[ترجمه ترگمان]در عوض این خانه های clapboard باعث شد تا من به مناطق برده مزارع پنبه قرن ۱۹ در ایالات جنوبی آمریکا فکر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

توفال سقف (اسم)
clapboard

انگلیسی به انگلیسی

• narrow wooden board used to cover the outer walls of buildings
clapboard consists of long, narrow pieces of wood which are used to make houses or fixed onto the outside walls of a house to protect it from the weather; used in american english.

پیشنهاد کاربران

بپرس