clap hands

جمله های نمونه

1. A successful person expects a clapping hand, an ailing person expects an open hand. Anthony Liccione
[ترجمه گوگل]یک فرد موفق انتظار دست زدن دارد، یک فرد بیمار انتظار یک دست باز دارد آنتونی لیچیونه
[ترجمه ترگمان]یک فرد موفق انتظار یک دست دست زدن را دارد، یک فرد بیمار انتظار یک دست آزاد را دارد آنتونی Liccione
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Early birthdays were preserved in snapshots: round cakes blazing in the blackness, her own clapped hands in the high chair.
[ترجمه گوگل]تولدهای اولیه در عکس‌های فوری حفظ می‌شد: کیک‌های گردی که در تاریکی می‌سوختند، دست‌های او روی صندلی بلند
[ترجمه ترگمان]اوایل تولد، در قاب های عکس دیده می شد: کیک های حلقه ای که در تاریکی می درخشیدند و دسته ای خود را روی صندلی تکیه داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ella Fitzgerald - Clap Hands, Here Comes Charlie!
[ترجمه گوگل]الا فیتزجرالد - دست بزن، چارلی می آید!
[ترجمه ترگمان]، \"الا فیتزجرالد\"، دستا بالا! \" اینجا \" چارلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Come! Everybody, clap hands with me and let s sing out loud together!
[ترجمه گوگل]بیا! همه، با من دست بزنید و با هم با صدای بلند بخوانیم!
[ترجمه ترگمان]بیا! همه با من دست بزنند و با صدای بلند آواز بخوانند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Your music video frequency certainly lets the owner clap hands to call to cut off.
[ترجمه گوگل]فرکانس موزیک ویدیوی شما مطمئناً به مالک اجازه می دهد برای قطع تماس دست بزند
[ترجمه ترگمان]صدای موزیک شما مسلما اجازه میده که صاحب صدا دست به دست هم بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They have done a good job. Let's clap hands for them.
[ترجمه گوگل]آنها کار خوبی انجام داده اند برایشان دست بزنیم
[ترجمه ترگمان] کارشون رو خوب انجام دادن دست بزنیم بهشون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Prohibit to play to clap hands the game in classroom.
[ترجمه گوگل]بازی برای کف زدن بازی را در کلاس درس ممنوع کنید
[ترجمه ترگمان]Prohibit برای دست زدن به بازی در کلاس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To dance, clap hands, exalt, shout, skip, roll on, on.
[ترجمه گوگل]برای رقصیدن، دست زدن، بلند کردن، فریاد زدن، جست و خیز کردن، غلت زدن، ادامه دادن
[ترجمه ترگمان]رقص، دست زدن، گریه کردن، گریه کردن، شروع کن، ادامه بده، ادامه بده، ادامه بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To dance, clap hands, exalt, shout, skip, roll on, float on.
[ترجمه گوگل]برای رقصیدن، دست زدن، تعالی کردن، فریاد زدن، پرش، غلتیدن، شناور کردن
[ترجمه ترگمان]برای رقص، دست زدن، گریه کردن، گریه کردن، جست وخیز کردن، ادامه بده، ادامه بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Clap hands for our success!
[ترجمه گوگل]برای موفقیت ما دست بزنید!
[ترجمه ترگمان]! دستا بالا برای موفقیت ما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Let's clap hands for Peter.
[ترجمه گوگل]بیایید برای پیتر دست بزنیم
[ترجمه ترگمان]دست بزن برای پیتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wake up in the morning, with the closing eyes and the alarm clock music "right or wrong topic" I do exercise, give a stretch, kick legs and clap hands, it actually feels like still in the dream!
[ترجمه گوگل]صبح از خواب بیدار می شوم، با چشمان بسته و آهنگ زنگ ساعت "موضوع درست یا غلط" ورزش می کنم، کشش می دهم، پاها را لگد می زنم و دست ها را کف می زنم، در واقع احساس می کنم هنوز در رویا هستم!
[ترجمه ترگمان]بیدار شدن در صبح، با چشمان بسته و موسیقی ساعت زنگدار \"درست یا غلط\" من ورزش می کنم، پاهای خود را تکان می دهم و دست ها را تکان می دهم، در واقع مثل این است که هنوز در خواب است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• strike the hands together in applause, cheer

پیشنهاد کاربران

بپرس