clansman

/ˈklænzmən//ˈklænzmən/

معنی: عضو خانواده، عضو قبیله یا طایفه
معانی دیگر: عضو قبیله یا ایل، (امریکا - c بزرگ) عضو دسته ی نژاد پرستان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: clansmen
• : تعریف: a male member of a clan.

جمله های نمونه

1. Will you call on your clansmen to fight with us?
[ترجمه گوگل]آیا از قبیله خود می خواهید با ما بجنگند؟
[ترجمه ترگمان]با ما تماس می گیرید که با ما بجنگید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Every clansman was determined to outdo the Campbells in display, and looked to his finery.
[ترجمه گوگل]هر طایفه ای مصمم بود که از کمپبل های نمایش داده شده پیشی بگیرد و به تزئینات او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]هر clansman مصمم بود از کمبل ها جلو بگیرد و به زرق و برق خودش نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. When a Hmong dies, his fellow clansmen beat out a dirge on ceremonial drums, announcing his departure for the afterworld.
[ترجمه گوگل]وقتی یک همونگ می میرد، هم قبیله هایش با صدایی بر طبل های تشریفاتی می کوبند و خروج او را به دنیای آخرت اعلام می کنند
[ترجمه ترگمان]وقتی که a می میرد، fellow عزا سرود عزا را بر فراز طبل ها به صدا درمی آورد و عزیمت خود را به the اعلام می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Understanding, the clansmen joined grimly in the chorus.
[ترجمه گوگل]با درک، افراد قبیله با خشم به گروه کر پیوستند
[ترجمه ترگمان]فهم و فهم، the در گروه سرود با جدیت به هم پیوستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Often, before the arrival of the hunters, somebody tipped off the clansmen that the authorities were on the way.
[ترجمه گوگل]اغلب، قبل از ورود شکارچیان، شخصی به افراد قبیله هشدار می داد که مقامات در راه هستند
[ترجمه ترگمان]اغلب قبل از رسیدن شکارچیان، کسی از clansmen که اولیای امور در راه بودند، خبر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He would be a lantern to his clansmen, and lightning striking at his enemies.
[ترجمه گوگل]او برای قبیله‌هایش فانوس بود و صاعقه به دشمنانش می‌خورد
[ترجمه ترگمان]او فانوسی به چشم می خورد و رعد و برق به دشمنان خود می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Because killing a clansman is a crime against the earth goddess, Okonkwo must take his family into exile for seven years in order to atone.
[ترجمه گوگل]از آنجا که کشتن یک طایفه جنایتی علیه الهه زمین است، اوکونکو باید خانواده خود را به مدت هفت سال به تبعید ببرد تا کفاره بدهد
[ترجمه ترگمان]چون کشتن یک clansman جنایت علیه الهه زمین است، Okonkwo باید به مدت هفت سال خانواده اش را به تبعید ببرد تا کفاره آن را بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A genealogy, the testimony clansman generation inheritance One photo, keep you eternal memory A pair of jade hand, opened your beauty secrets!
[ترجمه گوگل]یک شجره نامه، شهادت نسل قبیله وراثت یک عکس، یادت را جاودانه نگه دارد یک جفت دست یشم، راز زیبایی تو را باز کرد!
[ترجمه ترگمان]یک شجره نامه، شهادت میراث نسل آینده، یک عکس، یک جفت دست یشم سبز را نگه می دارد، اسرار زیبایی شما را باز می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Ling Ling brings the green wooden clansman to disperse immediately and enter into the city.
[ترجمه گوگل]لینگ لینگ طایفه چوبی سبز را می آورد تا فوراً پراکنده شود و وارد شهر شود
[ترجمه ترگمان]لینگ Ling چوبی را برای پراکنده کردن فوری و ورود به داخل شهر می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Can we be surnamed what does the clansman do for diligent Hu?
[ترجمه گوگل]آیا می‌توانیم نام خانوادگی داشته باشیم که طایفه برای هو کوشا چه می‌کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا ما می توانیم بگوییم که clansman برای هو کردن با پشت کار چه کار می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There is, venerable sir, a clansman from Avanti named Isidatta, an unseen friend of mine, who has gone forth. Have you ever seen him?
[ترجمه گوگل]جناب بزرگوار، یک طایفه ای از آوانتی به نام ایسیداتا، یکی از دوستان غیبی من است که بیرون رفته است آیا تا به حال او را دیده اید؟
[ترجمه ترگمان]این آقا، آقای محترم، یکی از دوستان Avanti named که یکی از دوستان ناپیدا من است که بیرون رفته است تا حالا دیدیش؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The blue color wooden clansman do not give difficulty to me because I am other families person, instead they extremely encourage me to participate the competition.
[ترجمه گوگل]قبایل چوبی رنگ آبی برای من مشکلی ایجاد نمی کند زیرا من یک خانواده دیگر هستم، در عوض به شدت مرا تشویق به شرکت در مسابقه می کنند
[ترجمه ترگمان]The چوبی رنگ آبی برای من مشکل ایجاد نمی کنند چون من یک فرد دیگر هستم، به جای آن شدیدا به من کمک می کنند تا در این رقابت شرکت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The blue color clansman have not produced excessively many surprised because of ours appearance, but all reveals the plain smiling face, and makes a welcome the appearance.
[ترجمه گوگل]قبایل رنگ آبی بیش از حد به دلیل ظاهر ما شگفت زده نشده اند، اما همه چهره خندان را نشان می دهند و ظاهر را مورد استقبال قرار می دهند
[ترجمه ترگمان]رنگ آبی clansman به خاطر ظاهر ما خیلی متعجب نشده است، اما همه نشان می دهند که لبخند ساده و روشن دارد و ظاهر خوشایندی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The imperial clansman Su Nu's family members got a severe penality in the reign of Emperor Yongzheng because they believed piously in Catholism.
[ترجمه گوگل]اعضای خانواده قبیله امپراتوری سو نو در دوره سلطنت امپراتور یونگ ژنگ مجازات شدیدی دریافت کردند زیرا آنها با تقوا به کاتولیسم اعتقاد داشتند
[ترجمه ترگمان]اعضای خانواده clansman Su Su s در دوران سلطنت امپراطور Yongzheng شدیدی داشتند، زیرا به piously ایمان داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Then complete clansman wears business suit, make tie, await that momently arrival.
[ترجمه گوگل]سپس طایفه کامل کت و شلوار تجاری می پوشد، کراوات می بندد، منتظر ورود لحظه ای باشید
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، clansman کامل لباس تجاری می پوشد، کراوات می بندد، منتظر رسیدن momently می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عضو خانواده (اسم)
clansman

عضو قبیله یا طایفه (اسم)
clansman, tribesman

انگلیسی به انگلیسی

• male member of a clan (family, tribe)

پیشنهاد کاربران

بپرس