1. the poet's clairvoyant revelations
رازگشایی های روشن بینانه ی آن شاعر
2. She went to see a clairvoyant who said he could communicate with her dead husband.
 [ترجمه گوگل]او به دیدن یک روشن بین رفت که گفت می تواند با شوهر مرده اش ارتباط برقرار کند 
[ترجمه ترگمان]رفت تا یه روشن بین رو ببینه که می گفت می تونه با شوهر مرده اش ارتباط برقرار کنه 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. A clairvoyant predicted that something terrible would happen to the President.
 [ترجمه گوگل]یک روشن بین پیش بینی کرد که اتفاق وحشتناکی برای رئیس جمهور رخ خواهد داد 
[ترجمه ترگمان]A پیش بینی کرد که حادثه ای وحشتناک برای رئیس جمهور به وقوع خواهد پیوست 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Oh, what a little clairvoyant spy I was!
 [ترجمه گوگل]آه، چه جاسوس روشن بینی کوچکی بودم! 
[ترجمه ترگمان]اوه، عجب جاسوس روشن بین هستم! 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. Clairvoyant Stephanie Stevens brings her supernatural insights to Borders Books.
 [ترجمه گوگل]استفانی استیونز روشنبین، بینشهای ماوراء طبیعی خود را در کتابهای مرزی آورده است 
[ترجمه ترگمان]clairvoyant استفانی استیونز، نگرش های ماورای طبیعی خود را به کتاب های بوردرز می آورد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. Patsy Kensit plays a clairvoyant cop who sees in her mind bits and pieces of crimes before they are committed.
 [ترجمه گوگل]پتسی کنسیت نقش یک پلیس روشنفکر را بازی میکند که قبل از ارتکاب جنایات، تکههایی از جنایات را در ذهن خود میبیند 
[ترجمه ترگمان] [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. He or she may be clairvoyant, a medium, and able to speak to the dead.
 [ترجمه گوگل]او ممکن است روشن بین، رسانه ای باشد و بتواند با مردگان صحبت کند 
[ترجمه ترگمان]شاید یک روشن بین باشد، یک متوسط، و می تواند با مرده ها صحبت کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Open a window that commercial port is clairvoyant China latter - day socioeconomic oneself.
 [ترجمه گوگل]دریچه ای را باز کنید که بندر تجاری خود چین اخیر - اجتماعی و اقتصادی است 
[ترجمه ترگمان]باز کردن یک پنجره که بندر تجاری، خود فرد اجتماعی - اقتصادی - امروزی چین را پیش بینی می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Those whom are clairvoyant have often come to understand past lives.
 [ترجمه گوگل]کسانی که بصیرت دارند اغلب زندگی های گذشته را درک کرده اند 
[ترجمه ترگمان]آن هایی که clairvoyant هستند اغلب برای درک زندگی گذشته آمده اند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. Above all, it requires clairvoyant souls, without solace.
 [ترجمه گوگل]مهمتر از همه، به روحهای روشنبین و بدون آرامش نیاز دارد 
[ترجمه ترگمان]بالاتر از همه، روح روشن بین می خواهد، بی آن که آرامش داشته باشد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. It considered to offer new academic tool and clairvoyant point of view for politics.
 [ترجمه گوگل]در نظر گرفته شد که ابزار جدید دانشگاهی و دیدگاه روشن بینانه برای سیاست ارائه دهد 
[ترجمه ترگمان]هدف از آن ارائه یک ابزار آموزشی جدید و نقطه نظر clairvoyant برای سیاست است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Whether is there clairvoyant glasses now?
 [ترجمه گوگل]آیا در حال حاضر عینک روشن بین وجود دارد؟ 
[ترجمه ترگمان]آیا اکنون عینک clairvoyant وجود دارد یا نه؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. And your sister has an idea about a clairvoyant librarian who uses her powers for evil.
 [ترجمه گوگل]و خواهر شما ایده ای در مورد یک کتابدار روشن بین دارد که از قدرت خود برای شر استفاده می کند 
[ترجمه ترگمان]و خواهرت یک ایده در مورد یک کتابدار clairvoyant داره که از قدرتش برای بدی استفاده می کنه 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. Both neither can be pervious to light cannot clairvoyant object is opacity .
 [ترجمه گوگل]هر دو نمی توانند در برابر نور قابل نفوذ باشند 
[ترجمه ترگمان]هر دوی این دو را نمی توان در نظر گرفت که نور قادر به پیروی از آن نیست 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. Those that are clairvoyant can read the scripts both non - ascending and ascending humans are now receiving.
 [ترجمه گوگل]آنهایی که روشن بین هستند می توانند فیلمنامه هایی را که هم اکنون انسان های غیرصعودی و صعودی دریافت می کنند بخوانند 
[ترجمه ترگمان]آن هایی که clairvoyant هستند می توانند the را بخوانند که در حال حاضر انسان های non و صعودی دریافت می شوند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید