claimant

/ˈkleɪmənt//ˈkleɪmənt/

معنی: مدعی، مطالبه کننده
معانی دیگر: خواهان، خواستار، طلبکار، حق جوی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who makes a claim.

- The claimant needed to produce evidence to show that he had been wronged.
[ترجمه گوگل] مدعی نیاز به ارائه مدرکی داشت که نشان دهد به او ظلم شده است
[ترجمه ترگمان] مدعی نیاز به تولید مدرک برای نشان دادن اینکه به او توهین شده است، نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. If the claimant is still dissatisfied, the dispute goes to arbitration, where the engineer's decision can be reviewed.
[ترجمه گوگل]اگر مدعی همچنان ناراضی باشد، اختلاف به داوری می رود و در آنجا تصمیم مهندس قابل بررسی است
[ترجمه ترگمان]اگر مدعی هنوز ناراضی است، اختلاف به داوری ادامه می یابد، که در آن تصمیم مهندس می تواند مورد بررسی قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I can not pass water without a forgotten claimant reaching for what is his.
[ترجمه امید] من نمیتوانم آب بدهم مگر تشنه لب فراموش شده ای باشد که حقش را طلب کند.
|
[ترجمه حسین امیرحاجی] نمیتوانم پایم راروی حقی بگذارم که دیگری تقاضای رسیدن به آن را دارد. ( اینجا آب به معنی آب خوردنی نیست بلکه بصورت مجازی معنی حق و حقیقت و یا واقعیت را میرساند ) .
|
[ترجمه گوگل]من نمی توانم از آب بگذرم بدون اینکه مدعی فراموش شده به آنچه مال اوست دست دراز کند
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم بدون یک مدعی فراموش شده، از آب عبور کنم که برای چیزی که متعلق به او است دست بردارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If the Claimant was unable to use his return ticket then the cost of returning to the U. K. would be covered.
[ترجمه گوگل]اگر شاکی نتواند از بلیط رفت و برگشت خود استفاده کند، هزینه بازگشت به انگلستان پوشش داده می شود
[ترجمه ترگمان]اگر the قادر به استفاده از بلیت برگشت خود نبود، هزینه بازگشت به ایالات زیر صفر بود ک تحت پوشش قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. No costs can be awarded against the claimant.
[ترجمه گوگل]هیچ هزینه ای نمی توان علیه مدعی تعلق گرفت
[ترجمه ترگمان]هیچ هزینه ای در برابر مدعی دریافت نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And this can be proffered by claimant or defendant, before or after proceedings commence.
[ترجمه گوگل]و این می تواند توسط مدعی یا خوانده، قبل یا بعد از شروع رسیدگی، ارائه شود
[ترجمه ترگمان]و این را می توان با مدعی یا مدعی، قبل و یا بعد از شروع دادرسی ارائه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Claimant is insured under the policy.
[ترجمه گوگل]شاکی تحت بیمه نامه بیمه شده است
[ترجمه ترگمان]بیمه تحت سیاست بیمه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The claimant should then submit medical certificates for the duration of their absence from work.
[ترجمه گوگل]سپس متقاضی باید گواهی پزشکی را برای مدت غیبت خود از کار ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]سپس مدعی باید گواهی پزشکی را برای مدت غیبت آن ها ارسال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A claimant had a right of settlement in only one parish, originally in his or her father's place of birth.
[ترجمه گوگل]یک مدعی حق استقرار در یک محله را داشت که در اصل در محل تولد پدرش بود
[ترجمه ترگمان]مدعی بود که در یکی از ناحیه تعلق دارد و در اصل به عنوان محل تولد پدرش در یک ناحیه مسکن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I've never yet met a claimant who could afford a television licence.
[ترجمه گوگل]من هرگز مدعی را ندیده ام که بتواند مجوز تلویزیون را بخرد
[ترجمه ترگمان]من تا به حال مدعی هستم که مدعی خرید یک مجوز تلویزیونی هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The document communicating the decision advises the claimant of the right of appeal.
[ترجمه گوگل]سندی که تصمیم را ابلاغ می کند به مدعی حق تجدید نظر توصیه می کند
[ترجمه ترگمان]این سند در ارتباط با این تصمیم، به مدعی حق درخواست کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One of the problem is the bureaucracy the claimant have to face.
[ترجمه گوگل]یکی از مشکلات بوروکراسی است که مدعی باید با آن روبرو شود
[ترجمه ترگمان]یکی از این مشکلات بوروکراسی است که مدعی باید با آن روبرو شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The claimant Robison was a conscientious objector who had performed alternative service, as required by the draft law.
[ترجمه گوگل]رابیسون مدعی یک معترض وظیفه شناس بود که طبق پیش نویس قانون خدمات جایگزین انجام داده بود
[ترجمه ترگمان]مدعی Robison یک objector با وجدان بود که خدمت دیگری انجام داده بود، همان طور که پیش نویس این قانون مورد نیاز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is the renewed contract that the respondent claimant has no violation.
[ترجمه گوگل]این قرارداد تمدید شده است که مدعی خوانده تخلفی ندارد
[ترجمه ترگمان]این قرارداد جدید است که مدعی پاسخ دهنده فاقد هیچ گونه تخطی از آن می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was a claimant to the throne.
[ترجمه حسین امیرحاجی] وی مدعی سلطنت ( تخت و تاج ) بود.
|
[ترجمه گوگل]او مدعی تاج و تخت بود
[ترجمه ترگمان]او مدعی بود که به تخت سلطنت تعلق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A claimant is entitled to take civil action and commence criminal proceeding simultaneously.
[ترجمه گوگل]مدعی حق دارد دعوای مدنی و شروع دعوای کیفری را همزمان انجام دهد
[ترجمه ترگمان]مدعی حق دارد که اقدام مدنی انجام دهد و به طور همزمان اقدام به اقدام جنایی نماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مدعی (اسم)
assertion, claim, accuser, claimant, pretender, plaintiff, adversary, complainant, prosecutor, pretension, allegation, suitor

مطالبه کننده (اسم)
claimant

تخصصی

[حقوق] خواهان، مدعی

انگلیسی به انگلیسی

• one who asserts a right or title to something
a claimant is someone who asks to be given something which they think they are entitled to.

پیشنهاد کاربران

۱. مدعی. طلبکار ۲. خواهان
مثال:
From among those nearest in kinship to the claimants
از میان آنهایی که در خویشاوندی و قرابت به طلبکاران و مدعیان نزدیک ترین اند.
مدعی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : claim
✅️ اسم ( noun ) : claim / claimant / claimer
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
داعیه دار. [ ی َ / ی ِ ] ( نف مرکب ) صاحب داعیة. آرزومند. || مدعی .
مدعی، شاکی، خواهان
A person who makes a claim
All new claimants will receive an email requesting further identity verification.

بپرس