clade

جمله های نمونه

1. A number of clades are still too poorly known to be included.
[ترجمه گوگل]تعدادی از کلادها هنوز خیلی ضعیف هستند که نمی‌توان آنها را گنجاند
[ترجمه ترگمان]تعدادی از clades هنوز خیلی ضعیف شناخته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Initially, research will look at designing antibodies against clade C, which could be used in a vaccine, he said.
[ترجمه گوگل]او گفت که در ابتدا، تحقیقات به طراحی آنتی بادی علیه کلاد C می پردازد که می تواند در یک واکسن استفاده شود
[ترجمه ترگمان]وی گفت که در ابتدا، تحقیقات به طراحی آنتی بادی در برابر clade C که می تواند در یک واکسن مورد استفاده قرار گیرد، نگاه خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The remaining species form a well-supported clade, which in turn can be divided into smaller groups.
[ترجمه گوگل]گونه های باقی مانده یک کلاد با پشتیبانی خوب را تشکیل می دهند که به نوبه خود می توانند به گروه های کوچکتر تقسیم شوند
[ترجمه ترگمان]بقیه گونه ها یک clade پشتیبانی شده را تشکیل می دهند که به نوبه خود را می توان به گروه های کوچک تر تقسیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In addition, Clade 2 contains clones only from the American soils, indicating that the geographic locations and soil characteristics may influence the types of terrestrial crenarchaeotal populations.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، Clade 2 حاوی کلون‌هایی است که فقط از خاک‌های آمریکا آمده‌اند، که نشان می‌دهد موقعیت‌های جغرافیایی و ویژگی‌های خاک ممکن است بر انواع جمعیت‌های کرنارکئوتال زمینی تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، clade ۲ شامل کلون های فقط از خاک آمریکا است و نشان می دهد که موقعیت جغرافیایی و ویژگی های خاک ممکن است بر انواع جمعیت های crenarchaeotal زمینی تاثیر بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A clade is a 'branch' and is a term used in the taxonomy of species.
[ترجمه گوگل]کلاد یک "شاخه" است و اصطلاحی است که در طبقه بندی گونه ها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]A شاخه ای است و اصطلاحی است که در طبقه بندی گونه ها به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Diagnoses a clade or monophyletic group.
[ترجمه گوگل]یک گروه کلاد یا مونوفیلتیک را تشخیص می دهد
[ترجمه ترگمان] یه گروه \"clade\" یا \"monophyletic\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But clade C accounts for around 90 per cent of HIV infections in India and South Africa, which together have some of the highest infection rates in the world, Chauhan said.
[ترجمه گوگل]چاوهان گفت، اما کلاد C حدود 90 درصد از عفونت های HIV را در هند و آفریقای جنوبی تشکیل می دهد که در مجموع دارای بالاترین نرخ عفونت در جهان هستند
[ترجمه ترگمان]چوهان گفت که اما clade سی در حدود ۹۰ درصد از ابتلا به اچ آی وی در هند و آفریقای جنوبی را شامل می شود که در کنار هم برخی از بالاترین میزان ابتلا به این بیماری در جهان را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Hinds Cave bone fell into Clade a group belonging solely to modern and ancient dogs.
[ترجمه گوگل]استخوان غار هیندز در گروهی از سگ‌های مدرن و قدیمی به کلید افتاد
[ترجمه ترگمان]استخوان غار هیندس به گروهی تعلق گرفت که تنها متعلق به سگ های مدرن و باستانی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A clade may contain many grades.
[ترجمه گوگل]یک کلاد ممکن است دارای نمرات زیادی باشد
[ترجمه ترگمان]A ممکن است حاوی نمرات زیادی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Despite being the basal member of the cynodont clade, they already showed some of the advanced mammalian characteristics, but Procynosuchids bore resemblance to the Therocephalians.
[ترجمه گوگل]علیرغم اینکه آنها عضو پایه کلاد سینودونت هستند، قبلاً برخی از ویژگی های پیشرفته پستانداران را نشان می دادند، اما پروسینوسوکیدها شباهت هایی به تروسفالیان داشتند
[ترجمه ترگمان]با وجود این که عضو اساسی of clade بود، آن ها قبلا برخی از ویژگی های پیشرفته تر پستاندار را نشان دادند، اما Procynosuchids شباهت زیادی به Therocephalians داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Taxonomy reveals a great deal about the evolutionary relationships among organisms. A clade is a taxonomic unit whose members are derived from a common ancestor.
[ترجمه گوگل]تاکسونومی اطلاعات زیادی در مورد روابط تکاملی بین موجودات نشان می دهد کلاد یک واحد طبقه بندی است که اعضای آن از یک اجداد مشترک مشتق شده اند
[ترجمه ترگمان]طبقه بندی، مقدار زیادی را در مورد روابط تکاملی میان موجودات زنده نشان می دهد A یک گروه طبقه بندی است که اعضایش از یک جد مشترک مشتق می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Clad organizes a tree of biological species, allowing the user to add scientific and popular names, origin, distribution, apomorphies and other information such as pictures or if the clade is extinct.
[ترجمه گوگل]Clad درختی از گونه‌های بیولوژیکی را سازماندهی می‌کند و به کاربر امکان می‌دهد نام‌های علمی و محبوب، منشاء، توزیع، آپومورفی‌ها و اطلاعات دیگر مانند تصاویر یا اگر کلاد منقرض شده است را اضافه کند
[ترجمه ترگمان]ملبس به سازماندهی یک درخت از گونه های زیستی، به کاربر اجازه می دهد تا نام های علمی و مشهور، مبدا، توزیع، apomorphies و دیگر اطلاعات مانند تصاویر و یا اگر the منقرض شده باشد را اضافه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The NJ and MP trees showed that B. patulus was separated into an independent clade.
[ترجمه گوگل]درختان NJ و MP نشان دادند که B patulus به یک کلاد مستقل جدا شد
[ترجمه ترگمان]درخت های NJ و MP نشان دادند که B patulus به یک clade مستقل تقسیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The divergence in skull form seen in tyrannosaurines indicates that the skull in this clade had a wide range of adaptive morphotypes.
[ترجمه گوگل]واگرایی در شکل جمجمه که در تیرانوزارین ها مشاهده می شود نشان می دهد که جمجمه در این کلاد دارای طیف گسترده ای از مورفوتیپ های تطبیقی ​​است
[ترجمه ترگمان]واگرایی در شکل جمجمه دیده می شود که در tyrannosaurines دیده می شود نشان می دهد که جمجمه در این clade دامنه وسیعی از morphotypes تطبیقی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] کلاد (دیرین شناسی): شاخه ای در انتهای آکتین یک اسکلت ابریدیام که ممکن است/ می تواند آکتین های مجاور را به هم متصل کند. نیز ببینید: proclade/ opisthoclade/ mesoclade. (تکامل): یک گروه از آرایه های زیستی یا گونه ها که دارای خصوصیات مشترک به ارث رسیده از یک نیای مشترک هستند.

انگلیسی به انگلیسی

• group of organisms that are classified together as descendants of a common ancestor (biology)

پیشنهاد کاربران

viral clade
سویه ویروس
clade ( علوم گیاهی )
واژه مصوب: تبارشاخه
تعریف: مجموعه ای از آرایه های زیستی یا گونه ها که در خصوصیاتی با یکدیگر سهیم اند که آنها را از یک نیای مشترک به ارث برده اند
هم نیا
تبار_ دودمان

بپرس