1. They might have been soldiers in civvies.
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است سربازان در شهرها بوده باشند
[ترجمه ترگمان]ممکن بود سربازان در لباس غیرنظامی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Sam! I didn't recognise you in civvies.
[ترجمه گوگل]سام! من تو را در سیووی ها نشناختم
[ترجمه ترگمان]! \"سم\" من شما را با لباس غیرنظامی تشخیص ندادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Civvies is a fictionalised account of ex-paratroopers trying to adjust to civilian life.
[ترجمه گوگل]سیوویز روایتی تخیلی از چتربازان سابق است که سعی می کنند خود را با زندگی غیرنظامی وفق دهند
[ترجمه ترگمان]civvies یک حساب fictionalised از سربازان چترباز سابق است که سعی می کنند خود را با زندگی مدنی تطبیق دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I prefer the earth in civvies.
[ترجمه گوگل]من زمین را در سیووی ها ترجیح می دهم
[ترجمه ترگمان]من زمین را در لباس غیرنظامی ترجیح می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I didn't realize he was a soldier because he was in civvies.
[ترجمه گوگل]من متوجه نشدم که او یک سرباز است، زیرا او در دوران تحصیل بود
[ترجمه ترگمان]متوجه نشدم که او یک سرباز است، چون در لباس غیرنظامی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. On a Saturday morning there were often more lads down the East End dressed in khaki than in civvies.
[ترجمه گوگل]در صبح روز شنبه، اغلب تعداد پسرانی که لباس خاکی پوشیده بودند در پایین ایست اند بیشتر بودند تا لباس های مدور
[ترجمه ترگمان]صبح روز شنبه، اغلب بچه ها از the شرقی که لباس خاکی پوشیده بودند، لباس خاکی پوشیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I was going places, thinking and doing things I would never dream of in city civvies.
[ترجمه گوگل]به جاهایی میرفتم، به کارهایی فکر میکردم و کارهایی را انجام میدادم که هرگز در شهرها آرزویشان را نمیکردم
[ترجمه ترگمان]داشتم به جاهایی می رفتم که فکر می کردم و کارهایی را انجام می دهم که هرگز در شهر civvies
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The early part of the week is the official business bit - clowns in civvies, smoke-filled rooms.
[ترجمه گوگل]اوایل هفته، کار رسمی است - دلقکها در اتاقهای سیووی، پر از دود
[ترجمه ترگمان]بخش اولیه این هفته، مته کاری رسمی است - دلقک با لباس شخصی، اتاق های پر از دود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She was sharp, she was demanding, she was disappointed when I said that was enough and changed back into my civvies.
[ترجمه گوگل]او تیزبین بود، خواستار بود، وقتی گفتم این کافی است ناامید شد و دوباره به زندگی من تغییر کرد
[ترجمه ترگمان]او نا امید شده بود، او نا امید شده بود، نا امید شده بود، وقتی که گفتم به اندازه کافی بود و دوباره لباس غیرنظامی خودم رو عوض کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. where social or political protest is seen as glorious warfare in civvies, there will be a rash of red-faced declaimers, soapboxes on every street.
[ترجمه گوگل]در جایی که اعتراض اجتماعی یا سیاسی به عنوان یک جنگ باشکوه در شهروندی تلقی میشود، در هر خیابان، انبوهی از مخالفان قرمز چهره، جعبههای صابون وجود خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]جایی که در آن اعتراضات اجتماعی و سیاسی به عنوان یک جنگ با شکوه دیده می شود، در هر خیابانی rash با چهره قرمز دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Everything worth watching in Iron Man 2 happens when the characters doff the armor and hang out in their civvies.
[ترجمه گوگل]هر چیزی که ارزش دیدن در Iron Man 2 را دارد زمانی اتفاق میافتد که شخصیتها زره را کنار میزنند و با همدیگر کنار میروند
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که ارزش دیدن در مرد آهنی را دارد ۲ وقتی اتفاق می افتد که شخصیت های زره را سوراخ می کنند و در لباس غیرنظامی خود آویزان می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید