civilly

/ˈsɪvəli//ˈsɪvəli/

معنی: مودبانه
معانی دیگر: باادب، ازروی ادب

جمله های نمونه

1. he was angry but he answered civilly
عصبانی بود ولی مودبانه پاسخ داد.

2. The man nodded civilly to Sharpe, then consulted a notebook.
[ترجمه گوگل]مرد با تمسخر به شارپ سر تکان داد و سپس با یک دفترچه مشورت کرد
[ترجمه ترگمان]مرد با ادب سر تکان داد و بعد با یک دفترچه یادداشت مشورت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She greeted him civilly but with no sign of affection.
[ترجمه گوگل]او به طور متمدنانه به او سلام کرد، اما هیچ نشانی از محبت نداشت
[ترجمه ترگمان]با ادب و ادب به او سلام کرد، اما هیچ اثری از مهر و محبت دیده نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The nonpartisan, nonviolent and civilly disobedient El Barzon has been hit with mass arrests of its leaders.
[ترجمه گوگل]ال بارزون غیر حزبی، خشونت‌پرهیز و نافرمان مدنی با دستگیری‌های دسته جمعی رهبرانش ضربه خورده است
[ترجمه ترگمان]کمیته بیطرف، غیرخشونت آمیز و مودبانه آل Barzon با دستگیری های جمعی رهبران آن برخورد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. D'Aubigny rose, greeted us civilly and indicated we should sit with him.
[ترجمه گوگل]داوبینی برخاست، به ما سلام کرد و به ما اشاره کرد که باید با او بنشینیم
[ترجمه ترگمان]دارتین یان برخاست و با ادب و ادب به ما سلام کرد و گفت که باید پهلوی او بنشینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Miss Crawford civilly wished him an early promotion.
[ترجمه گوگل]خانم کرافورد به طرز متمدنانه ای برای او آرزوی ارتقای زودهنگام کرد
[ترجمه ترگمان]دوشیزه کرافرد با ادب و نزاکت زودتر از او ترفیع گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mrs. John Dashwood said nothing; but her husband civilly hoped that she would not be settled far from Norland.
[ترجمه گوگل]خانم جان داشوود چیزی نگفت اما شوهرش به طور متمدن امیدوار بود که او دور از نورلند مستقر نشود
[ترجمه ترگمان]خانم جان Dashwood چیزی نگفت، اما شوهرش مودبانه امیدوار بود که از Norland دور نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To instruct all court personnel to act civilly toward attorneys, parties, and witnesses.
[ترجمه گوگل]به کلیه پرسنل دادگاه دستور دهد که نسبت به وکلا، طرفین و شهود رفتار مدنی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]به همه پرسنل دادگاه دستور دهید با نزاکت به سمت وکیل، احزاب، و شاهدان عمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mrs. Rushwouth civilly took a hint.
[ترجمه گوگل]خانم Rushwouth متمدنانه اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]خانم Rushwouth با ادب راهنمایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. John Dashwood said nothing; but her husband civilly hoped that she would not be settled far from Norland.
[ترجمه گوگل]جان داشوود چیزی نگفت اما شوهرش به طور متمدن امیدوار بود که او دور از نورلند مستقر نشود
[ترجمه ترگمان]جان Dashwood چیزی نگفت، اما شوهرش با ادب و نزاکت امیدوار بود که از Norland دور نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He treats his former wife civilly.
[ترجمه گوگل]او با همسر سابقش رفتاری متمدنانه دارد
[ترجمه ترگمان]با همسر سابقش با ادب رفتار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Over the past few weeks they'd been rubbing along fairly civilly, though not without the occasional spark flying between them.
[ترجمه گوگل]در طول چند هفته گذشته آنها نسبتاً متمدنانه با هم ساییده بودند، البته نه بدون جرقه های گاه به گاه بین آنها
[ترجمه ترگمان]طی چند هفته گذشته، با ادب و نزاکت تمام با ادب و نزاکت به آن ها دست داده بودند، اما نه بدون کوچک ترین جرقه در بین آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Propagator of wanton recklessly caused by personal injury should be held civilly liable.
[ترجمه گوگل]تبلیغ کننده بی احتیاطی ناشی از آسیب شخصی باید از نظر مدنی مسئول شناخته شود
[ترجمه ترگمان]اعمال وحشیانه ای که ناشی از آسیب شخصی است باید به صورت مودبانه در دسترس قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The person conceals assets which could be converted or seized civilly to pay taxes owed.
[ترجمه گوگل]شخص دارایی هایی را که می تواند به صورت مدنی برای پرداخت مالیات های بدهکار تبدیل یا توقیف شود، پنهان می کند
[ترجمه ترگمان]شخص دارایی هایی را پنهان می کند که می تواند به طور مناسب با نزاکت اداره شود و مالیات پرداخت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مودبانه (قید)
civilly, mannerly

انگلیسی به انگلیسی

• mannerly, politely, courteously

پیشنهاد کاربران

مدنی، در ارتباط با حقوق مدنی، چیزی که به حقوق مدنی مرتبط باشد

بپرس