• (2)تعریف: a specific courteous act. • مترادف: courtesy • متضاد: incivility • مشابه: amenity, beneficence, cordiality, favor, generosity, urbanity
جمله های نمونه
1. they treated the old lady with civility and respect
آنان نسبت به پیرزن با ادب و احترام رفتار کردند.
2. i hope next time he will have enough civility not to barge in before knocking
امیدوارم بار دیگر آنقدر ادب داشته باشد که در نزده داخل نشود.
3. Civility costs nothing.
[ترجمه فرحان] نزاکت هیچ هزینه ایی ندارد
|
[ترجمه گوگل]مدنیت هیچ هزینه ای ندارد [ترجمه ترگمان]Civility هیچ هزینه ای ندارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Please have the civility to knock before you enter next time.
[ترجمه Hosseini] لطفا مودب باشید و دفعه بعد قبل از ورود در بزنید.
|
[ترجمه گوگل]لطفاً قبل از ورود به دفعه بعد، متانت را داشته باشید [ترجمه ترگمان]لطفا قبل از اینکه دفعه بعدی وارد شوید ادب را رعایت کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He greeted us with civility.
[ترجمه گوگل]با متانت از ما استقبال کرد [ترجمه ترگمان]با ادب و نزاکت از ما استقبال کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. You should show more civility to your host.
[ترجمه گوگل]شما باید ادب بیشتری به میزبان خود نشان دهید [ترجمه ترگمان]تو باید بیشتر از این ادب رو به میزبان نشون بدی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He made no attempt at any civility, and left Elizabeth to do the talking.
[ترجمه گوگل]او هیچ تلاشی برای رفتار متمدنانه انجام نداد و الیزابت را ترک کرد تا صحبت کند [ترجمه ترگمان]الیزابت اصلا ادب و نزاکت نشان نداد، و الیزابت را تنها گذاشت تا حرف بزند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He was capable of acknowledging defeat with decent civility.
[ترجمه گوگل]او قادر به اعتراف به شکست با تمدن شایسته بود [ترجمه ترگمان]او قادر بود با ادب و نزاکت رفتار کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Random acts of civility do appear to be at an all-time low.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد اقدامات تصادفی متمدنانه در پایین ترین حد خود قرار دارند [ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که رفتار و نزاکت تصادفی در تمام مدت کوتاه باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The annual meeting must be conducted with civility.
[ترجمه گوگل]جلسه سالانه باید با مدنیت برگزار شود [ترجمه ترگمان]جلسه سالانه باید با نزاکت انجام شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Ordinary civility was an uphill battle for him.
[ترجمه گوگل]مدنیت معمولی برای او نبرد سختی بود [ترجمه ترگمان]ادب و نزاکت معمولی برای او یک جنگ بزرگ بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Disagreements are resolved with a level of civility that would make Miss Manners proud.
[ترجمه گوگل]اختلافات با سطحی از متانت حل می شود که باعث افتخار خانم منرز می شود [ترجمه ترگمان]Disagreements با ادب و نزاکت تمام تصمیم گرفته اند که ادب و نزاکت را رعایت کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. While assuming a pose of utmost civility and cordiality, Caroline is relentless in her campaign to undermine me.
[ترجمه گوگل]در حالی که کارولین نهایت متانت و صمیمیت را به خود می گیرد، در کمپین خود برای تضعیف من بی امان است [ترجمه ترگمان]کارولین با کمال ادب و نزاکت تمام سعی کرد خودش را از این مبارزه منصرف کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Dave starts with his usual civility.
[ترجمه گوگل]دیو با مدنیت همیشگی خود شروع می کند [ترجمه ترگمان]دیو با ادب همیشگی اش شروع به صحبت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• politeness, courtesy, graciousness civility is behaviour which is polite but not very friendly.
پیشنهاد کاربران
↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید: 📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم civ/civi 📌 این ریشه، معادل "citizen" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "citizen" مربوط هستند. ... [مشاهده متن کامل]
📂 مثال: 🔘 civil: relating to ‘citizen’ affairs 🔘 civilian: a person who is a ‘citizen’ and not in the military 🔘 civic: pertaining to the duties or activities of a ‘citizen’ 🔘 civilize: to bring order and culture befitting a ‘citizen’ society 🔘 civilization: the stage of human social development characterized by organized ‘citizen’ life 🔘 civility: the quality of being courteous and polite as expected of a ‘citizen’ 🔘 incivility: lack of courtesy or politeness among ‘citizens’
مصدر civilization به معنای تمدن است Civilized یعنی تمدن یافته، متمدن شده در نتیجه واژه Civility از همین خانواده بایستی معنایی پیرامون تمدن و متمدن بودن بدهد! اگر مفید بود لطفا لایک کنید ❤️🙏🏻