1. The county clerk has traditionally performed civil marriages.
[ترجمه گوگل]منشی شهرستان به طور سنتی ازدواج مدنی انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]این شهرستان به طور سنتی ازدواج های مدنی را انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Last month, we enacted legislation to allow civil marriage ceremonies for domestic partners in San Francisco.
[ترجمه گوگل]ماه گذشته، ما قانونی را تصویب کردیم که اجازه برگزاری مراسم ازدواج مدنی را برای شرکای خانگی در سانفرانسیسکو می دهد
[ترجمه ترگمان]ماه گذشته، ما قانونی را تصویب کردیم تا به مراسم ازدواج مدنی برای شرکای خانگی در سان فرانسیسکو اجازه دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Canada introduces the Civil Marriage Act, making Canada the fourth country to sanction same-sex marriage .
[ترجمه گوگل]کانادا قانون ازدواج مدنی را معرفی می کند و کانادا را به چهارمین کشوری تبدیل می کند که ازدواج همجنس گرایان را تحریم می کند
[ترجمه ترگمان]کانادا قانون ازدواج مدنی را مطرح می کند و کانادا را چهارمین کشوری می سازد که ازدواج همجنس گرایان را تصویب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Partners unable to enter into a civil marriage, and their children, lack basic legal protections taken for granted by married couples, " Assembly Speaker Sheldon Silver said.
[ترجمه گوگل]شلدون سیلور، رئیس مجلس، گفت: شرکایی که قادر به ازدواج مدنی نیستند و فرزندانشان فاقد حمایت های قانونی اولیه هستند که توسط زوج های متاهل بدیهی است
[ترجمه ترگمان]شلدون سیلور سخنگوی مجلس گفت که شرکای نمی توانند وارد یک ازدواج مدنی شوند و فرزندان آن ها، فاقد حمایت های قانونی اساسی برای زوج های متاهل هستند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Posts on the resulting civil marriage is also Posted son, named Xi paste.
[ترجمه گوگل]پست ها در نتیجه ازدواج مدنی نیز پسر، به نام خمیر خی ارسال شده است
[ترجمه ترگمان]پست در رابطه با ازدواج مدنی منتج به عنوان خمیر Xi نیز در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. As a civil marriage as a legal act must not only meet the legal requirements are the real elements, Elements of the form would need to be satisfied, not with the effectiveness of legal marriage.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که ازدواج مدنی به عنوان یک عمل حقوقی نه تنها باید الزامات قانونی را برآورده کند، بلکه عناصر واقعی نیز باید رعایت شود، نه با اثربخشی ازدواج قانونی
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک ازدواج مدنی به عنوان یک عمل قانونی نباید تنها الزامات قانونی را برآورده کند، عناصر شکل باید ارضا شوند، نه با اثربخشی ازدواج قانونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The court said that a statute limiting the civil marriage to one between a man and a woman violated Iowa's constitution and must be declared void.
[ترجمه گوگل]دادگاه گفت که قانونی که ازدواج مدنی را به ازدواج بین یک مرد و یک زن محدود می کند، قانون اساسی آیووا را نقض می کند و باید باطل اعلام شود
[ترجمه ترگمان]دادگاه اعلام کرد که قانونی که ازدواج مدنی را بین یک مرد محدود می سازد و یک زن قانون اساسی آیووا را نقض می کند و باید بی اعتبار تلقی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Civil marriage registration inquiries should be general to file the marriage registration office of the original query.
[ترجمه گوگل]استعلام ثبت ازدواج مدنی باید به صورت کلی باشد تا دفتر ثبت ازدواج درخواست اصلی را ثبت کند
[ترجمه ترگمان]پرس و جوهای ثبت ازدواج مدنی باید عمومی باشد تا دفتر ثبت ازدواج نامه های پرس و جو اصلی را ثبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The civil marriage also requires the presences to two witnesses.
[ترجمه گوگل]ازدواج مدنی نیز مستلزم حضور دو شاهد است
[ترجمه ترگمان]ازدواج مدنی همچنین نیاز به حضور دو شاهد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This article focus on proceeding from reality and in the field of civil marriage law which played a certain how to use the reference.
[ترجمه گوگل]این مقاله بر اساس واقعیت و در زمینه قانون ازدواج مدنی که نحوه استفاده از مرجع را ایفا می کند، تمرکز دارد
[ترجمه ترگمان]این مقاله بر پیشرفت از واقعیت و در زمینه قانون ازدواج مدنی تمرکز دارد که مشخص می کند چگونه از مرجع استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It's safe to say that neither the dramas of our family, nor its triumphs, could have been possible without the simultaneously radical and conservative occasion of my parents' civil marriage in Iowa.
[ترجمه گوگل]به جرات می توان گفت که نه درام های خانواده ما، و نه پیروزی های آن، بدون برگزاری هم زمان رادیکال و محافظه کارانه ازدواج مدنی والدینم در آیووا امکان پذیر نبود
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که نه نمایشنامه های خانوادگی ما و نه پیروزی های آن، بدون آن موقعیت رادیکال و محافظه کارانه ازدواج مدنی پدر و مادرم در لوا، ممکن است وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. However, Kelly Lin confirmation, she said: "Who says I amin Taipei civil marriage ?"
[ترجمه گوگل]با این حال، کلی لین تایید کرد، او گفت: "چه کسی می گوید من ازدواج مدنی تایپه هستم؟"
[ترجمه ترگمان]با این حال، کلی لین تایید می کند: \"چه کسی می گوید که من ازدواج مدنی تایپه را خواهم گفت؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I have come to believe that this is a question of fairness and of equal protection under the law, and that a civil union is not equal to civil marriage .
[ترجمه گوگل]من به این باور رسیده ام که این یک مسئله انصاف و حمایت یکسان تحت قانون است و اتحادیه مدنی برابر با ازدواج مدنی نیست
[ترجمه ترگمان]من به این نتیجه رسیده ام که این یک سوال از انصاف و حمایت برابر از قانون است، و اینکه یک اتحادیه مدنی برابر با ازدواج مدنی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Far in the Ming and Qing Dynasties, the Datong area will have a civil marriage in the happy married, Keijublessing, Takako birth when the custom of giving red eggs.
[ترجمه گوگل]دور در سلسله مینگ و چینگ، منطقه Datong ازدواج مدنی در متاهل خوشبخت، Keijublessing، تولد تاکاکو که رسم دادن تخم مرغ قرمز داشته باشد
[ترجمه ترگمان]در دودمان مینگ و کینگ، ناحیه Datong ازدواج مدنی را در ازدواج سعادتمند، Keijublessing، Takako، و رسم اعطای تخم مرغ قرمز آغاز خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید