civil law

/ˈsɪvəlˈlɑː//ˈsɪvəllɔː/

معنی: عرف
معانی دیگر: (حقوق) قانون مدون (در مقابل قانون عرف: common law که در کشورهای انگلوساکسون بیشتر مورد استفاده است)، حقوق مدنی (در برابر: جزایی)، قانون مدنی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: civil-law (adj.)
(1) تعریف: the section of law that deals with the rights of the citizens, as distinct from laws that regulate criminal acts, military personnel, or international trade.

(2) تعریف: an ancient Roman body of laws that applied to the private citizens of Rome.

(3) تعریف: any system of law formulated from the ancient Roman system, as distinct from church law or common law.

جمله های نمونه

1. The lecturer said that civil law was different from criminal law.
[ترجمه گوگل]استاد گفت قانون مدنی با حقوق جزا فرق دارد
[ترجمه ترگمان]سخنران گفت که قانون مدنی متفاوت از قانون جزایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The lecturer continued that civil law was different to criminal law.
[ترجمه گوگل]استاد ادامه داد که قانون مدنی با حقوق جزا متفاوت است
[ترجمه ترگمان]سخنران ادامه داد که قانون مدنی با قوانین جنایی متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You have a remedy in civil law.
[ترجمه گوگل]شما در قانون مدنی راه حلی دارید
[ترجمه ترگمان]شما چاره ای جز اصلاح قانون مدنی ندارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The more formal civil law tradition requires international service to be initiated by specified officials.
[ترجمه گوگل]سنت رسمی تر قانون مدنی ایجاب می کند که خدمات بین المللی توسط مقامات مشخص آغاز شود
[ترجمه ترگمان]سنت حقوق مدنی بیشتر به خدمات بین المللی نیاز دارد تا توسط مقامات مشخص آغاز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The civil law deems that the victim did not intend.
[ترجمه گوگل]قانون مدنی معتقد است که قربانی قصد نداشته است
[ترجمه ترگمان]قانون مدنی تشخیص می دهد که قربانی قصد این کار را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Many civil law systems find room for oral evidence at the eventual hearing.
[ترجمه گوگل]بسیاری از سیستم‌های حقوق مدنی در جلسه استماع نهایی جایی برای شواهد شفاهی پیدا می‌کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سیستم های حقوق مدنی برای دریافت شواهد شفاهی در جلسه دادرسی نهایی، اتاق پیدا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A legal duty should in civil law be the counterpart of a legal right.
[ترجمه گوگل]یک تکلیف قانونی در قانون مدنی باید همتای یک حق قانونی باشد
[ترجمه ترگمان]یک وظیفه قانونی باید در حقوق مدنی، طرف مقابل یک حق قانونی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His court was not only one of civil law but dealt sometimes with criminal justice.
[ترجمه گوگل]دادگاه او نه تنها یکی از دادگاه های حقوق مدنی بود، بلکه گاهی به عدالت کیفری نیز رسیدگی می کرد
[ترجمه ترگمان]دادگاه او نه تنها یک قانون مدنی بود بلکه گاهی با عدالت کیفری نیز برخورد می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The civil law, mainly through the torts of trespass and private nuisance, also had a role to play.
[ترجمه گوگل]قانون مدنی، عمدتاً از طریق تخلفات غیر قانونی و مزاحمت خصوصی، نیز نقشی ایفا می کرد
[ترجمه ترگمان]قانون مدنی، که عمدتا از طریق مسئولیت آزار و اذیت و مزاحمت شخصی ناشی می شود، نیز نقشی در ایفا ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The civil law provides a framework for the redress of individual grievances.
[ترجمه گوگل]قانون مدنی چارچوبی را برای رسیدگی به شکایات فردی فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]قانون مدنی چارچوبی برای جبران خسارات فردی فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The purpose of the civil law is to compensate; it is the function of the criminal law to punish.
[ترجمه گوگل]هدف قانون مدنی جبران خسارت است وظیفه قانون جزا مجازات است
[ترجمه ترگمان]هدف قانون مدنی جبران آن است؛ این وظیفه مجازات کیفری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The civil law position is less problematical.
[ترجمه گوگل]موضع قانون مدنی کمتر مشکل ساز است
[ترجمه ترگمان]وضع قانون مدنی قابل پیش بینی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At civil law reasonable force may be used to evict a trespasser.
[ترجمه گوگل]طبق قانون مدنی می توان از نیروی معقول برای اخراج متجاوز استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]در قانون مدنی، ممکن است برای بیرون راندن a مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At civil law, in fact, he has no right in personam either.
[ترجمه گوگل]در قانون مدنی، در واقع، شخصاً حقی ندارد
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، در قانون مدنی هم حق ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Normal practice in civil law countries is very different.
[ترجمه گوگل]رویه عادی در کشورهای قانون مدنی بسیار متفاوت است
[ترجمه ترگمان]اعمال عادی در کشورهای حقوق مدنی بسیار متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عرف (اسم)
habit, practice, custom, tradition, consuetude, civil law, common law, praxis, secular law, temporal law

تخصصی

[حقوق] حقوق مدنی

انگلیسی به انگلیسی

• laws which regulate private matters (as opposed to criminal or military matters); method of lawmaking that began in ancient rome
civil law is the part of a country's set of laws which is concerned with the private affairs of citizens, such as marriage and property ownership, rather than crime.

پیشنهاد کاربران

بپرس