city planning

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the study or practice of creating plans for the use of land and space in a city, including the development and location of roads, parks, residential and business areas, hospitals, stadiums, and the like.

جمله های نمونه

1. City planning treats the city as a unit, as an organic whole.
[ترجمه گوگل]برنامه ریزی شهری، شهر را به عنوان یک واحد، به عنوان یک کل ارگانیک در نظر می گیرد
[ترجمه ترگمان]برنامه ریزی شهر با شهر به عنوان یک واحد به عنوان یک کل ارگانیک عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He got a permit from the city Planning Department and leased 30 acres at Alameda Point, the former naval base.
[ترجمه گوگل]او از اداره برنامه ریزی شهر مجوز گرفت و 30 هکتار را در نقطه Alameda، پایگاه نیروی دریایی سابق اجاره کرد
[ترجمه ترگمان]او مجوز اداره برنامه ریزی شهر را دریافت کرد و ۳۰ هکتار زمین را در آلامدا پوینت، پایگاه نیروی دریایی سابق اجاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A series of meetings with the city planning authorities culminated in discussions during the spring and summer of 198
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از جلسات با مقامات برنامه ریزی شهری به بحث و گفتگو در بهار و تابستان 198 ختم شد
[ترجمه ترگمان]یک سری جلسات با مقامات برنامه ریزی شهر در بحث ها در طول بهار و تابستان ۱۹۸ به اوج خود رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It has also been endorsed by the city planning authority in the context of the Oxford Local Plan Review 1991-200
[ترجمه گوگل]همچنین توسط مقامات برنامه ریزی شهری در چارچوب بررسی طرح محلی آکسفورد 1991-200 تأیید شده است
[ترجمه ترگمان]همچنین توسط مقامات برنامه ریزی شهر در زمینه بررسی برنامه محلی آکسفورد در سال ۱۹۹۱ - ۲۰۰ مورد تایید قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The city Planning Commission recommended that the club be forced to pay a law-enforcement tax to help the department recover its costs.
[ترجمه گوگل]کمیسیون برنامه ریزی شهر توصیه کرد که باشگاه مجبور به پرداخت مالیات اجرای قانون شود تا به بخش کمک کند تا هزینه های خود را جبران کند
[ترجمه ترگمان]کمیسیون برنامه ریزی شهر توصیه کرده است که این باشگاه مجبور به پرداخت مالیات بر اجرای قانون برای کمک به اداره هزینه های خود شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She is a former member of the city Planning Commission.
[ترجمه گوگل]او عضو سابق کمیسیون برنامه ریزی شهری است
[ترجمه ترگمان]او عضو سابق کمیسیون برنامه ریزی شهر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. City Planning Law of the People's Republic of China.
[ترجمه گوگل]قانون برنامه ریزی شهری جمهوری خلق چین
[ترجمه ترگمان]قانون برنامه ریزی شهر جمهوری خلق چین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It can provide a reliable scientific basis for city planning and environmental comprehensive management.
[ترجمه گوگل]می تواند مبنای علمی قابل اعتمادی برای برنامه ریزی شهری و مدیریت جامع محیط زیست فراهم کند
[ترجمه ترگمان]آن می تواند پایه علمی قابل اتکا برای برنامه ریزی شهری و مدیریت جامع زیست محیطی فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Recent inductees and applicants include the Stockholm City Planning Committee Archives, the Benz patent of 188 and Autochthonous Ethnic Music of the Caucasus on CD-ROM.
[ترجمه گوگل]پذیرفته شدگان و متقاضیان اخیر عبارتند از: آرشیو کمیته برنامه ریزی شهر استکهلم، حق اختراع بنز 188 و موسیقی قومی قفقاز بر روی CD-ROM
[ترجمه ترگمان]inductees و applicants اخیر شامل آرشیو کمیته برنامه ریزی شهر استکهلم، ثبت Benz ۱۸۸ و autochthonous موسیقی قومی قفقاز بر روی سی دی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. CHAPTER IV IMPLEMENTATION OF CITY PLANNING.
[ترجمه گوگل]فصل چهارم اجرای برنامه ریزی شهری
[ترجمه ترگمان]اجرای برنامه ریزی شهر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There are also many problems in city planning.
[ترجمه گوگل]در شهرسازی نیز مشکلات زیادی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]مشکلات زیادی در برنامه ریزی شهر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In city planning, administrative right of discretion can be restricted by such measures as introducing the prejudication, division of powers, supervision and restriction, etc.
[ترجمه گوگل]در شهرسازی، حق اختیار اداری را می توان با اقداماتی از قبیل اعمال تعصب، تقسیم اختیارات، نظارت و محدودیت و محدود کرد
[ترجمه ترگمان]در برنامه ریزی شهری، حق اجرایی اختیار می تواند با چنین اقداماتی به عنوان معرفی the، تقسیم قدرت، نظارت و محدودیت، محدود شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I'm inquiring after any information the library might have on future city planning.
[ترجمه گوگل]من در حال پرس و جو هستم پس از هر گونه اطلاعاتی که کتابخانه ممکن است در مورد برنامه ریزی شهری آینده داشته باشد
[ترجمه ترگمان]من در حال تحقیق در مورد هر اطلاعاتی است که کتابخانه می تواند در برنامه ریزی شهر آینده داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• designing the physical layout of cities, planning the infrastructure of an urban area

پیشنهاد کاربران

City planning یا بخش برنامه ریزی شهری، فرایند طراحی و توسعه ی شهرها و مناطق شهری است. این فرایند شامل برنامه ریزی برای توسعه ی زیرساخت های شهری، مسکن، حمل و نقل عمومی، پارک ها و فضای سبز، تأمین آب و انرژی،
...
[مشاهده متن کامل]
مدیریت زباله و سایر موارد مرتبط با زندگی شهری می شود. این حوزه شامل جوانب اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و فرهنگی است و در نهایت به هدف ایجاد یک شهر مناسب برای زندگی و کار برای ساکنان منطقه مورد نظر می پردازد.

بپرس