1. the passages cited by him . . .قطعاتی که او نقل قول کرده بود . . .2. to prove his point, he cited several scientific articlesاو برای اثبات نکته ی خود به چندین مقاله ی علمی استناد کرد.
یاد می شود ( یکی دیگه از معنی های اون هست ) They are often cited as the most intelligent of all domestic dogsمذکورگذشته فعلcite به معنی استناد کردندرج کردن - ثبتذکر شده - اشاره شدهمحل رجوع شده - ارجاع شده - مرجع+ عکس و لینک