cited

/ˈsaɪt//saɪt/

(verb transitive) ذکر کردن، اتخاذ سند کردن، گفتن

جمله های نمونه

1. the passages cited by him . . .
قطعاتی که او نقل قول کرده بود . . .

2. to prove his point, he cited several scientific articles
او برای اثبات نکته ی خود به چندین مقاله ی علمی استناد کرد.

انگلیسی به انگلیسی

• quoted; referenced to

پیشنهاد کاربران

یاد می شود ( یکی دیگه از معنی های اون هست )
They are often cited as the most intelligent of all domestic dogs
مذکور
گذشته فعلcite به معنی استناد کردن
درج کردن - ثبت
ذکر شده - اشاره شده
محل رجوع شده - ارجاع شده - مرجع

بپرس