circumambulate

/sɜːrkəmˈæmbjəˌˌleɪt//ˌsɜːkəmˈæmbjʊleɪt/

معنی: دور چیزی گردیدن، بدور چیزی گشتن
معانی دیگر: پیاده روی کردن، (دور چیزی)گشتن، طواف کردن

مترادف ها

دور چیزی گردیدن (فعل)
circumambulate

بدور چیزی گشتن (فعل)
orb, circumambulate

انگلیسی به انگلیسی

• walk around (something); walk about; avoid, beat around the bush (slang)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : circumambulate
✅️ اسم ( noun ) : circumambulation
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس