circulatory system

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a system in the body made up of the heart, blood vessels, blood, and lymph vessels that carries blood and lymph around the body.

- Circulatory system health problems include strokes, anemia, and heart attacks.
[ترجمه hani] دستگاه گردش خون
|
[ترجمه گوگل] مشکلات سلامتی سیستم گردش خون شامل سکته مغزی، کم خونی و حملات قلبی است
[ترجمه ترگمان] مشکلات سلامتی سیستم گردش خون شامل سکته، کم خونی و حملات قلبی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Diseases of the circulatory system - including heart attacks - are Britain's biggest killer at 29794 deaths last year.
[ترجمه گوگل]بیماری های سیستم گردش خون - از جمله حملات قلبی - با 29794 مرگ در سال گذشته بزرگترین قاتل بریتانیا هستند
[ترجمه ترگمان]بیماری های سیستم گردش خون - از جمله حملات قلبی - بزرگ ترین قاتل بریتانیا در مرگ ۲۹۷۹۴ سال گذشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The findings, the scientists claim, suggest the beast's circulatory system was more advanced than that of reptiles, and supports the hypothesis that many dinosaurs were warm-blooded animals.
[ترجمه گوگل]دانشمندان ادعا می‌کنند که یافته‌ها نشان می‌دهد که سیستم گردش خون این جانور از خزندگان پیشرفته‌تر بوده است و از این فرضیه حمایت می‌کند که بسیاری از دایناسورها حیوانات خونگرم بودند
[ترجمه ترگمان]یافته ها، دانشمندان ادعا می کنند که سیستم گردش خون حیوان پیشرفته تر از دیگر خزندگان است و از این فرضیه که بسیاری از دایناسورها حیواناتی خون گرم بودند، پشتیبانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They knew that with the women's shared circulatory system, the risk was great.
[ترجمه گوگل]آنها می‌دانستند که با سیستم گردش خون مشترک زنان، این خطر بزرگ است
[ترجمه ترگمان]آن ها می دانستند که با سیستم گردش خون مشترک زنان، خطر بسیار زیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Human Life Line, is to Say: the organ circulatory system, national Life Line.
[ترجمه گوگل]خط زندگی انسان، این است که بگوییم: سیستم گردش خون اندام، خط زندگی ملی
[ترجمه ترگمان]خط زندگی انسان، عبارت است از: سیستم گردش خون ارگان، خط زندگی ملی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Adopt and have the black filtering black circulatory system of water pneumatically.
[ترجمه گوگل]سیستم گردش خون سیاه و سفید را به صورت پنوماتیکی فیلتر کنید
[ترجمه ترگمان]سیستم گردش خون سیاه و سیاه of را در پیش بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An artificial kidney powered by the circulatory system could be the first implantable device to replace kidney donation and dialysis, scientists say.
[ترجمه گوگل]دانشمندان می گویند کلیه مصنوعی که از سیستم گردش خون تغذیه می کند می تواند اولین وسیله کاشتنی باشد که جایگزین اهدای کلیه و دیالیز می شود
[ترجمه ترگمان]دانشمندان می گویند که یک کلیه مصنوعی که با سیستم گردش خون کار می کند می تواند اولین دستگاه قابل کاشت برای جایگزینی کلیه و دیالیز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The flow of blood through the circulatory system of an organism.
[ترجمه گوگل]جریان خون از طریق سیستم گردش خون یک موجود زنده
[ترجمه ترگمان]جریان خون از طریق سیستم گردش خون یک ارگانیسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Episode Cycle: respiratory and blood circulatory system are introduced.
[ترجمه گوگل]چرخه اپیزود: سیستم تنفسی و گردش خون معرفی می شود
[ترجمه ترگمان]چرخه اپیزود: سیستم گردش خون و خون معرفی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Keeping your circulatory system in working order, by, say, avoiding cigarettes and saturated fat, lessens the onslaught of age-related damage to the brain.
[ترجمه گوگل]سالم نگه داشتن سیستم گردش خون، مثلاً با اجتناب از سیگار و چربی های اشباع شده، هجوم آسیب های ناشی از افزایش سن به مغز را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]داشتن سیستم گردش خون در ترتیب کار، با استفاده از سیگار و چربی اشباع شده، هجوم آسیب مربوط به سن به مغز را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The circulatory system is the primary means of feeding the crystalline cells and detoxifying the form.
[ترجمه گوگل]سیستم گردش خون وسیله اصلی تغذیه سلول های کریستالی و سم زدایی فرم است
[ترجمه ترگمان]سیستم گردش خون ابزار اصلی تغذیه سلول های بلوری و تشکیل فرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Once it reaches the circulatory system, it flume ride to the central nervous system.
[ترجمه گوگل]هنگامی که به سیستم گردش خون می رسد، به سمت سیستم عصبی مرکزی حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که به سیستم گردش خون می رسد، ناودان به سیستم عصبی مرکزی می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The female hormonal cycle is finely synchronized with the circulatory system and lymphatic drainage in particular.
[ترجمه گوگل]چرخه هورمونی زنانه به طور خاص با سیستم گردش خون و تخلیه لنفاوی هماهنگ است
[ترجمه ترگمان]چرخه هورمونی خانم به طور دقیق با سیستم گردش خون و drainage لنفاوی هماهنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Other organisms show evidence for muscular activity and so presumably a nervous system, as well as the inferred presence of a circulatory system.
[ترجمه گوگل]سایر ارگانیسم ها شواهدی برای فعالیت عضلانی و احتمالاً یک سیستم عصبی و همچنین وجود سیستم گردش خون استنباط شده نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]ارگانیسم های دیگر شواهدی را برای فعالیت عضلانی و احتمالا یک سیستم عصبی و نیز حضور استنباط شونده یک سیستم گردش خون نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The only solution to increasing size would be to have oxygen pumped through the body via a circulatory system.
[ترجمه گوگل]تنها راه حل افزایش اندازه، پمپاژ اکسیژن از طریق سیستم گردش خون در بدن است
[ترجمه ترگمان]تنها راه حل برای افزایش اندازه، داشتن اکسیژن پمپ شده از بدن از طریق سیستم گردش خون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• blood-pumping system of the body (which includes the heart, blood vessels and lymphatic vessels involved in the circulation of the blood and lymph)

پیشنهاد کاربران

دستگاه گردش خون: ( اسم ) سیستمی از شریان ها و ورید ها همراه با قلب که باعث گردش خون در بدن می شود.
سیستم گردش خون به رگهاوارسال به تمام نقاط بدن.
سیستم گردش خون
شبکه گردش خون

بپرس