circulator


انتشاردهنده

جمله های نمونه

1. The design of MMW H-plane Y-junction waveguide circulator is given in this paper.
[ترجمه گوگل]طراحی سیرکولاتور موجبر اتصال Y-صفحه MMW در این مقاله آورده شده است
[ترجمه ترگمان]طراحی موجبر MMW H - B با اتصال Y در این مقاله ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Massage the aged regularly for better blood circulator.
[ترجمه گوگل]برای گردش خون بهتر افراد مسن را مرتب ماساژ دهید
[ترجمه ترگمان]ماساژ را به طور منظم ماساژ دهید تا خون بهتر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Circulator Fans feature a pull chain switch.
[ترجمه گوگل]فن های سیرکولاتور دارای کلید زنجیر کششی هستند
[ترجمه ترگمان]Circulator طرفداران یک کلید زنجیره کشش را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This paper describes the microstrip Y-junction circulator of X-band Doppler Radar, its working principle, engineering design and experimental results.
[ترجمه گوگل]این مقاله سیرکولاتور میکرواستریپ اتصال Y رادار داپلر باند ایکس، اصل کار، طراحی مهندسی و نتایج تجربی آن را شرح می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به توصیف ساختار مایکرواستریپ Y - نقطه اتصال باند داپلر باند X، اصل کار آن، طراحی مهندسی و نتایج تجربی می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The third port of the circulator is connected with an adjustable short piston or a high Q frequency stabilization cavity.
[ترجمه گوگل]سومین پورت سیرکولاتور با یک پیستون کوتاه قابل تنظیم یا یک حفره تثبیت کننده فرکانس Q بالا متصل می شود
[ترجمه ترگمان]دهانه سوم the با پیستون کوتاه قابل تنظیم یا محفظه تثبیت فرکانس بالا متصل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The relationship between the high peak power junction circulator and the bias magnetic field is described and a method to improve the temperature characteristic of this circulator is given.
[ترجمه گوگل]رابطه بین سیرکولاتور اتصال با توان بالا و میدان مغناطیسی بایاس توضیح داده شده و روشی برای بهبود مشخصه دمایی این سیرکولاتور ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]رابطه بین نقطه اتصال قدرت پیک بالا و میدان مغناطیسی بایاس توضیح داده می شود و روشی برای بهبود مشخصه دمایی این circulator داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. However, the drawback of the rectangular waveguide ferrite circulator lies in the integration difficulty with other planar circuits, which restrict its applications in HMIC and MMIC.
[ترجمه گوگل]با این حال، اشکال گردشگر فریت موجبر مستطیلی در دشواری ادغام با مدارهای مسطح دیگر است که کاربردهای آن را در HMIC و MMIC محدود می کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، عیب فریت فریت (circulator circulator)به سختی در مشکل ادغام با مدارهای مسطح دیگر قرار دارد که کاربردهای آن را در HMIC و MMIC محدود می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A new kind of variating-polarization circulator on the principle of nonreciprocal variating polarization is introduced in this paper.
[ترجمه گوگل]نوع جدیدی از چرخش قطبش متغیر بر اساس اصل قطبش متغیر غیر متقابل در این مقاله معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]نوع جدیدی از پلاریزاسیون دوگانه در اصل پلاریزاسیون variating در این مقاله معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A microstrip integrated Y-junction circulator of 8mm band has been developed.
[ترجمه گوگل]یک میکرواستریپ یکپارچه سیرکولاتور Y-junction با باند 8 میلی متری ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]یک خط مایکرواستریپ با اتصال Y با اتصال Y یک باند ۸ mm توسعه داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Simple algorithms and design formulae for circulator wave digital filters are given.
[ترجمه گوگل]الگوریتم های ساده و فرمول های طراحی برای فیلترهای دیجیتال موج سیرکولاتور ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]الگوریتم های ساده و فرمول های طراحی برای فیلترهای دیجیتال موج circulator ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The sample temperature is controlled with a fluid circulator.
[ترجمه گوگل]دمای نمونه با یک سیرکولاتور سیال کنترل می شود
[ترجمه ترگمان]دمای نمونه با یک circulator مایع کنترل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The microwave ferrite circulator is an important non - reciprocal component for radar and microwave system.
[ترجمه گوگل]سیرکولاتور فریت مایکروویو یک جزء مهم غیر متقابل برای رادار و سیستم مایکروویو است
[ترجمه ترگمان]فریت circulator microwave یک جز non مهم برای سیستم رادار و مایکروویو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With Jones matrix, the main performances of the reflective circulator are analyzed theoretically.
[ترجمه گوگل]با ماتریس جونز، عملکردهای اصلی سیرکولاتور بازتابی به صورت تئوری تحلیل می‌شوند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از ماتریس جونز، عملکردهای اصلی of بازتابنده از لحاظ نظری تحلیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A fast interlock circuit has been inserted into the RF system in order to protect the circulator.
[ترجمه گوگل]یک مدار اینترلاک سریع به منظور محافظت از سیرکولاتور در سیستم RF قرار داده شده است
[ترجمه ترگمان]یک مدار interlock سریع به منظور حفاظت از the وارد سیستم RF شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] گرداننده، چرخاننده
[زمین شناسی] انتشار دهنده

انگلیسی به انگلیسی

• distributor; one that moves from place to place; person or thing that circulates

پیشنهاد کاربران

پرستار سیرکولر ( دست نشسته ) ، عضوی از تیم غیر استریل جراحی

بپرس