circulated

جمله های نمونه

1. the news quickly circulated around the city
خبر به سرعت در شهر پراکنده شد.

2. this newspaper is circulated all over the country
این روزنامه در تمام کشور پخش می شود.

پیشنهاد کاربران

### معنی **"circulated"** ( صفت/فعل گذشته )
**۱. ( در مورد اطلاعات، خبر، پول و. . . ) پخش شده، منتشر شده، دست به دست گشته**
- مثال:
- *"A fake news story was widely circulated on social media. "*
...
[مشاهده متن کامل]

( یک خبر جعلی به طور گسترده در شبکه های اجتماعی **پخش شد**. )
- *"Rumors about the scandal have been circulating for weeks. "*
( شایعات درباره این رسوایی هفته هاست که **در حال پخش است**. )
**۲. ( در مورد خون، هوا و. . . ) به گردش درآمده، جریان یافته**
- مثال:
- *"The doctor checked to see if blood was properly circulating in his veins. "*
( دکتر بررسی کرد که آیا خون به خوبی در رگ هایش **در حال گردش** است. )
**۳. ( در مورد اسکناس، سکه و. . . ) در بازار رایج شده**
- مثال:
- *"Newly circulated banknotes have extra security features. "*
( اسکناس های تازه **منتشرشده** ویژگی های امنیتی بیشتری دارند. )
- - -
### تفاوت با کلمات مشابه:
- **Spread** → گسترش یافتن ( معمولاً برای بیماری ها یا اطلاعات ) .
- **Distributed** → توزیع شده ( برای کالا، منابع و. . . ) .
- **Circulated** → تاکید بر **گردش** بین مردم یا در یک سیستم.
- - -
### ترجمه فارسی بسته به متن:
- پخش شده
- منتشر شده
- گردش کرده
- دست به دست شده
- در جریان بوده

پخش کردن.
دست به دست شده
شناخته شده برای مردم
منتشر کردن
ابلاغ کردن
تخت مورداستفاده مناسب افراد درمعرض زخم بستر
گردش
ب جریان انداختن