1. There is a dangerous circularity about this argument.
[ترجمه فاطمه] در این استدلال دور خطرناکی وجود دارد.|
[ترجمه شهرام] در این استدلال، دوری خطرناک وجود دارد.|
[ترجمه شیوا] همه جانبگی خطرناکی در این استدلال وجود دارد. ( فکر میکنم مناسبترین معادل معنایی برای سیرکیولاریتی همه جانبه بودن باشه )|
[ترجمه گوگل]یک دایره ای خطرناک در مورد این استدلال وجود دارد[ترجمه ترگمان]در این بحث a خطرناکی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. If one is to avoid this simple circularity, then one must explain standing for in terms of some natural relation between particulars.
[ترجمه گوگل]اگر میخواهیم از این دایرهای ساده اجتناب کنیم، باید موضعگیری را برحسب رابطهای طبیعی بین جزئیات توضیح دهیم
[ترجمه ترگمان]اگر قرار است یکی از این circularity ساده اجتناب کند، پس باید توضیح داد که از نظر برخی رابطه طبیعی بین جزئیات ایستاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر قرار است یکی از این circularity ساده اجتناب کند، پس باید توضیح داد که از نظر برخی رابطه طبیعی بین جزئیات ایستاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The circularity of this process poses a challenge for theories about the origins of life.
[ترجمه گوگل]دایره ای بودن این فرآیند، نظریه های مربوط به منشأ حیات را با چالش مواجه می کند
[ترجمه ترگمان]The این فرآیند، چالشی برای تئوری های مربوط به منشا زندگی مطرح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The این فرآیند، چالشی برای تئوری های مربوط به منشا زندگی مطرح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Thrown when a circularity has been detected while initializing a class.
[ترجمه گوگل]زمانی پرتاب می شود که یک دایره در حین مقداردهی اولیه یک کلاس شناسایی شده باشد
[ترجمه ترگمان]پاشیدن زمانی که یک circularity هنگام راه اندازی یک کلاس تشخیص داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پاشیدن زمانی که یک circularity هنگام راه اندازی یک کلاس تشخیص داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Its root tuber has multilayer concentric circularity similar to "annual ring lines" at the initial stages of development, and grows and enriches at the same year.
[ترجمه گوگل]غده ریشه آن دارای دایره ای چندلایه متحدالمرکز شبیه به "خطوط حلقه سالانه" در مراحل اولیه رشد است و در همان سال رشد می کند و غنی می شود
[ترجمه ترگمان]tuber ریشه آن multilayer متحد المرکز مشابه به \"خطوط حلقه سالانه\" در مراحل اولیه توسعه دارد، و در همان سال رشد و تقویت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]tuber ریشه آن multilayer متحد المرکز مشابه به \"خطوط حلقه سالانه\" در مراحل اولیه توسعه دارد، و در همان سال رشد و تقویت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The resulting circularity does not, of course, make the arguments wrong or even ineffectual.
[ترجمه گوگل]چرخش حاصل، البته، استدلال ها را اشتباه یا حتی بی اثر نمی کند
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که عدم قطعیت منجر به اشتباه و یا حتی بی اثر کردن آن ها نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که عدم قطعیت منجر به اشتباه و یا حتی بی اثر کردن آن ها نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In addition, the circularity estimated by a numerical analysis method is used as the benchmark for comparison.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، دایره ای تخمین زده شده با روش تحلیل عددی به عنوان معیار مقایسه استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]به علاوه، تخمین زده شده توسط روش تحلیل عددی به عنوان معیار مقایسه استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به علاوه، تخمین زده شده توسط روش تحلیل عددی به عنوان معیار مقایسه استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The method of equivalency slope circularity approaching was presented for this.
[ترجمه گوگل]روش هم ارزی دایره ای شیب برای این ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]روش of equivalency که نزدیک می شد برای این نشان داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش of equivalency که نزدیک می شد برای این نشان داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A kind of simple manual rolling circularity die was introduced.
[ترجمه گوگل]نوعی قالب دایره ای نورد دستی ساده معرفی شد
[ترجمه ترگمان]یک نوع کتابچه راهنمای ساده که به صورت دستی شکل می گیرد، معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک نوع کتابچه راهنمای ساده که به صورت دستی شکل می گیرد، معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Ontology cannot be used to describe Chuang-tzu since the logistic characteristic of ontology is inconsistent with Chuang-tzu's "circularity".
[ترجمه گوگل]هستی شناسی نمی تواند برای توصیف چوانگ تزو استفاده شود زیرا ویژگی لجستیک هستی شناسی با "دایره بودن" چوانگ تزو سازگار نیست
[ترجمه ترگمان]هستی شناسی را نمی توان برای توصیف Chuang - tzu به کار برد چون مشخصه منطقی هستی شناسی با \"circularity\" متناقض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هستی شناسی را نمی توان برای توصیف Chuang - tzu به کار برد چون مشخصه منطقی هستی شناسی با \"circularity\" متناقض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The second problem is circularity.
[ترجمه گوگل]مشکل دوم دایره ای بودن است
[ترجمه ترگمان]مشکل دوم circularity است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مشکل دوم circularity است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The system includes the dual-tone multifrequency signal detection module, the musical sound processing module, the harmonical analysis module of circularity and many other demonstration modules.
[ترجمه گوگل]این سیستم شامل ماژول تشخیص سیگنال چند فرکانس دوگانه، ماژول پردازش صدای موسیقی، ماژول تحلیل هارمونیک دایره ای و بسیاری از ماژول های نمایشی دیگر است
[ترجمه ترگمان]این سیستم شامل ماژول تشخیص سیگنال دوگانه tone، ماژول پردازش صدای موسیقی، ماژول تجزیه و تحلیل harmonical و بسیاری از modules های نمایشی دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این سیستم شامل ماژول تشخیص سیگنال دوگانه tone، ماژول پردازش صدای موسیقی، ماژول تجزیه و تحلیل harmonical و بسیاری از modules های نمایشی دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. With the increasing of casting temperature, the dendrites grew fast, which could spheroidize and fine partial austenite with worse circularity and bigger size.
[ترجمه گوگل]با افزایش دمای ریختهگری، دندریتها به سرعت رشد کردند که میتوانستند کروی شوند و آستنیت جزئی را با دایرهای بدتر و اندازه بزرگتر تبدیل کنند
[ترجمه ترگمان]با افزایش دمای ریخته گری، دندریت خیلی سریع رشد کردند، که می توانست spheroidize و fine جزئی را با circularity بدتر و بزرگ تر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با افزایش دمای ریخته گری، دندریت خیلی سریع رشد کردند، که می توانست spheroidize و fine جزئی را با circularity بدتر و بزرگ تر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The identity between nature and culture, the polarity between Yin and Yang, and the circularity of cyclic movements, all are the basic features of this synchronic mode.
[ترجمه گوگل]هویت بین طبیعت و فرهنگ، قطبیت بین یین و یانگ، و دایره ای بودن حرکات چرخه ای، همه از ویژگی های اساسی این حالت همزمان هستند
[ترجمه ترگمان]هویت بین طبیعت و فرهنگ، قطبیت بین یین و یانگ و the جنبش های حلقوی، همگی ویژگی های اساسی این حالت synchronic هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هویت بین طبیعت و فرهنگ، قطبیت بین یین و یانگ و the جنبش های حلقوی، همگی ویژگی های اساسی این حالت synchronic هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید