circuit board

/ˈsɜːrkətˈbɔːrd//ˈsɜːkɪtbɔːd/

(الکترونیک ـ ورقه ی پلاستیکی یا سرامیکی که عناصر یک مدار برقی روی آن قرار گرفته) صفحه ی مدار، تخته مدار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a backing, panel, or card, often insulated, on which electronic circuits and other components are set or imprinted.

جمله های نمونه

1. The brain is not a printed circuit board.
[ترجمه گوگل]مغز یک برد مدار چاپی نیست
[ترجمه ترگمان]مغز یک تخته مدار چاپی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Place the circuit board and batteries inside the case and clip the l. e. d. into its holder.
[ترجمه گوگل]برد مدار و باتری ها را داخل کیس قرار دهید و l را ببندید ه د به نگهدارنده آن
[ترجمه ترگمان]صفحه مدار و باتری رو تو پرونده نصب کن و گیره رو هم بزن E D به دارنده آن وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The purpose of the circuit board fault diagnostic aid is to assist the diagnosis performed using automatic test equipment.
[ترجمه گوگل]هدف از کمک تشخیص عیب برد مدار کمک به تشخیص انجام شده با استفاده از تجهیزات تست خودکار است
[ترجمه ترگمان]هدف از این کمک تشخیص خطا، کمک به تشخیص انجام شده با استفاده از تجهیزات تست اتوماتیک می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Fig Printed circuit board component layout and full size copper foil master pattern for the Tie Pulser.
[ترجمه گوگل]Fig چیدمان اجزای برد مدار چاپی و الگوی اصلی فویل مسی اندازه کامل برای Tie Pulser
[ترجمه ترگمان]شکل زیر - چیدمان اجزای تخته مدار چاپی و یک الگوی اصلی فویل با اندازه کامل برای the Tie
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Just another chip on the dense circuit board of Santa Clara County.
[ترجمه گوگل]فقط یک تراشه دیگر روی برد مدار متراکم شهرستان سانتا کلارا
[ترجمه ترگمان]فقط یک چیپ دیگر در قسمت dense شهرستان سانتا کلارا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They regarded its motherboard, the main circuit board, as a beautiful work of art.
[ترجمه گوگل]آنها مادربرد آن، برد مدار اصلی، را یک اثر هنری زیبا می دانستند
[ترجمه ترگمان]آن ها motherboard را، تخته مدار اصلی، به عنوان یک اثر زیبا از هنر در نظر گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The final stage of circuit board construction is to insert the integrated circuit IC1 with the identification notch next to the mercury switch.
[ترجمه گوگل]مرحله نهایی ساخت برد مدار، قرار دادن مدار مجتمع IC1 با شکاف شناسایی در کنار سوئیچ جیوه است
[ترجمه ترگمان]مرحله نهایی ساخت تخته مدار، قرار دادن مدار مجتمع متصل شده با خط شناسایی مجاور سوئیچ جیوه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The colloidal material is utilized to envelop the circuit board unit and the part of the conducting wire holder.
[ترجمه گوگل]از مواد کلوئیدی برای پوشاندن واحد برد مدار و بخشی از نگهدارنده سیم رسانا استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]از مواد کلوییدی برای envelop واحد تخته مدار و قسمتی از نگهدارنده سیم استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A printed - circuit board which interfaces disk storage hardware to the CPU of a computer.
[ترجمه گوگل]یک برد مدار چاپی که سخت افزار ذخیره سازی دیسک را به CPU کامپیوتر متصل می کند
[ترجمه ترگمان]یک صفحه مدار چاپی که سخت افزار ذخیره دیسک را به CPU یک کامپیوتر متصل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The amplifier can be detached from a printed circuit board by means of the integrated plug strip.
[ترجمه گوگل]تقویت کننده را می توان با استفاده از نوار فیش یکپارچه از برد مدار چاپی جدا کرد
[ترجمه ترگمان]این تقویت کننده را می توان از یک تخته مدار چاپی با استفاده از نوار اتصال یکپارچه جدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The conjunction between circuit board and lock core applies vacuum technology.
[ترجمه گوگل]پیوند بین برد مدار و هسته قفل از فناوری خلاء استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]ارتباط بین بورد مدار و هسته قفل اعمال فن آوری خلا را اعمال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A printed circuit board having light emitting diodes and a diode rectifier bridge mounted thereon is retained in a recess formed in the base portion of the light reflector.
[ترجمه گوگل]یک برد مدار چاپی دارای دیودهای ساطع کننده نور و یک پل یکسو کننده دیود که بر روی آن نصب شده است در یک شکافی که در قسمت پایه بازتابنده نور تشکیل شده است حفظ می شود
[ترجمه ترگمان]یک تخته مدار چاپی که دیودهای ساطع کننده نور و یک پل یکسو کننده دیود را که بر روی آن قرار دارد در یک فرورفتگی ایجاد شده در قسمت پایه رفلکتور نور حفظ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As printed circuit board, we'll call it the rigid printed circuit board.
[ترجمه گوگل]به عنوان برد مدار چاپی، ما آن را برد مدار چاپی صلب می نامیم
[ترجمه ترگمان]همان طور که صفحه مدار چاپی را چاپ می کنند، ما آن را تخته مدار چاپی می نامیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Printed circuit board comprising a holding device for retaining wired electronic components, method for the production of such a printed circuit board, and use thereof in a soldering furnace.
[ترجمه گوگل]برد مدار چاپی شامل یک دستگاه نگهدارنده برای نگهداری قطعات الکترونیکی سیمی، روش تولید چنین برد مدار چاپی و استفاده از آن در کوره لحیم کاری
[ترجمه ترگمان]تخته مدار چاپی شامل یک دستگاه نگهداری برای حفظ اجزای الکتریکی سیمی، روش تولید چنین تخته مدار چاپی و استفاده از آن در یک کوره لحیم کاری افتضاح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] قطع کننده مدار .
[برق و الکترونیک] تخته مدار تخته ای از جنس پلاستیک، سرامیک یا فلز عایق شده که روی آن قطعات مدار نصب می شوند . - مدار شکن وسیله ای حفاظتی که در شرایط عبور جریان اضافه بار overtoad current به صورت خودکار اتصالهای الکتریک آن باز می شود .

انگلیسی به انگلیسی

• electrical circuit, plastic board on which electrical conductors are soldered

پیشنهاد کاربران

بورد الکترونیکی
circuit board ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: تخته‏مدار
تعریف: صفحه‏ای از جنس پلاستیک یا فایبرگلاس غیرهادی که برای قرار دادن و متصل ساختن مجموعه‏ای از تراشه‏ها و دستگاه های دیگر، در رایانه به کار رود|||متـ . تخته 1

بپرس