چرخیدن، دور زدن، حلقه زدن - فعل
the plane is circling the airport
حلقه، دایره - اسم
birds flying in a circling
حلقه، دایره - اسم
حلقه زدن
دامپزشکی و علوم دامی
چرخش دام به دور خود ( مثلا در اثر لیستریا یا ویسنا یا . . . )
چرخش دام به دور خود ( مثلا در اثر لیستریا یا ویسنا یا . . . )
دور زدن
دایره