1. Jet lag occurs because jet travel ignores the circadian timekeeper.
[ترجمه گوگل]تاخیر جت به این دلیل اتفاق میافتد که سفر با جت، زمانسنج شبانهروزی را نادیده میگیرد
[ترجمه ترگمان]تاخیر جت به این دلیل رخ می دهد که سفر جت حضور و غیاب را نادیده می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. When you remain awake all night, your circadian rhythm does not cease.
[ترجمه گوگل]وقتی تمام شب بیدار بمانید، ریتم شبانه روزی شما متوقف نمی شود
[ترجمه ترگمان]وقتی تمام شب بیدار بمانید، ریتم circadian متوقف نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In complete darkness, the circadian clock still continues to tick vigorously.
[ترجمه گوگل]در تاریکی کامل، ساعت شبانه روزی همچنان به شدت به تیک تاک ادامه می دهد
[ترجمه ترگمان]در تاریکی کامل، ساعت شبانه روزی همچنان به شدت به تیک زدن ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The timeslip had upset my circadian rhythms.
[ترجمه گوگل]جدول زمانی ریتم شبانه روزی ام را به هم ریخته بود
[ترجمه ترگمان]زمان لغزه با ریتم circadian مرا ناراحت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The circadian rhythm you feel as wakefulness and sleepiness is the result of internal body changes.
[ترجمه گوگل]ریتم شبانه روزی که به عنوان بیداری و خواب آلودگی احساس می کنید، نتیجه تغییرات درونی بدن است
[ترجمه ترگمان]ریتم شبانه روزی که شما احساس می کنید، بیداری و خواب آلودگی حاصل تغییرات بدن داخلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The circadian rhythm persisted after pinealectomy, but disappeared after constant light exposure. The response of SCN neurons to MEL was mainly inhibitory.
[ترجمه گوگل]ریتم شبانه روزی پس از پینالکتومی ادامه داشت، اما پس از قرار گرفتن در معرض نور ثابت ناپدید شد پاسخ نورون های SCN به MEL عمدتاً مهاری بود
[ترجمه ترگمان]ریتم شبانه روزی بعد از pinealectomy ادامه داشت، اما بعد از نوردهی مداوم نور از بین رفت پاسخ نورون های SCN به MEL عمدتا بازدارنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Conclusion Ventricular repolaization time had circadian rhythm ( long at night, short in day ).
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری زمان رپولایزاسیون بطنی دارای ریتم شبانهروزی (طولانی در شب، کوتاه در روز) بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه آن زمان ریتم شبانه روزی بود (در طول شب، کوتاه در روز)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Circadian cancer biology: Does the time of day we treat matter?
[ترجمه گوگل]بیولوژی سرطان شبانه روزی: آیا زمانی از روز که درمان می کنیم مهم است؟
[ترجمه ترگمان]زیست شناسی سرطان پستان: آیا زمان آن روز با اهمیت برخورد می کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. That can change throughout one's life based on age and other factors affecting the internal clock or "circadian rhythms. "
[ترجمه گوگل]این می تواند در طول زندگی فرد بر اساس سن و سایر عوامل موثر بر ساعت داخلی یا "ریتم شبانه روزی" تغییر کند
[ترجمه ترگمان]این می تواند در طول زندگی فرد براساس سن و سایر عوامل موثر بر ساعت داخلی یا \"ریتم شبانه روزی\" تغییر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Conclusions The circadian rhythm of blood pressure has good stability.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ریتم شبانه روزی فشار خون ثبات خوبی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری - ریتم شبانه روزی فشار خون، ثبات خوبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The circadian - based therapy holds promising future and the research emphasis is on prognosis and prevention.
[ترجمه گوگل]درمان مبتنی بر شبانه روز آینده امیدوار کننده ای دارد و تاکید پژوهش بر پیش آگهی و پیشگیری است
[ترجمه ترگمان]این درمان شبانه روزی آینده امیدبخش را برگزار می کند و تاکید تحقیقاتی بر پیش بینی و پیش گیری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Little drops of water finally can wear stone, not because it is strong, but due to circadian won't drop pendant.
[ترجمه گوگل]قطرات کوچک آب در نهایت می تواند سنگ را بپوشاند، نه به دلیل قوی بودن، بلکه به دلیل عدم رها شدن آویز شبانه روزی
[ترجمه ترگمان]قطرات کمی از آب در نهایت می تواند سنگ را بپوشد، نه به این خاطر که قوی است، اما به خاطر عقربه های ساعت طول نخواهد کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. By early morning, per and timeless levels are once again very low, and the circadian cycle begins a new day.
[ترجمه گوگل]در اوایل صبح، سطح هر و بی زمان بار دیگر بسیار پایین است و چرخه شبانه روزی روز جدیدی را آغاز می کند
[ترجمه ترگمان]تا صبح زود، به ازای هر سطح، بار دیگر بسیار پایین است، و چرخه روال شبانه روزی روز جدیدی را آغاز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Exercise will raise your body temperature, allowing you to adjust to your new circadian rhythm.
[ترجمه گوگل]ورزش دمای بدن شما را افزایش می دهد و به شما این امکان را می دهد که با ریتم شبانه روزی جدید خود سازگار شوید
[ترجمه ترگمان]ورزش کردن دمای بدن شما را بالا می برد و به شما این امکان را می دهد که با ریتم شبانه روزی خود سازگار شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید