cingulum


(جانورشناسی) نواره، بخش، فام نوار، کمربند، خط رنگی ومارپیچ

جمله های نمونه

1. And meanwhile, the recycling use of the viscous cingulum saves cost of PVC adhesive tapes, and a large and medium enterprise can save hundreds of thousands RMB each year.
[ترجمه گوگل]و در همین حال، استفاده از بازیافت سینگولوم چسبناک باعث صرفه جویی در هزینه نوارهای چسب PVC می شود و یک شرکت بزرگ و متوسط ​​می تواند صدها هزار یوان را در سال صرفه جویی کند
[ترجمه ترگمان]و در همین حال، استفاده از the لزج، هزینه نوارهای چسب PVC را حفظ می کند و یک شرکت بزرگ و متوسط می تواند سالانه صدها هزار RMB را ذخیره کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tissue membrane is the retardation cingulum of dust transference in vivo.
[ترجمه گوگل]غشای بافتی سینگولوم تاخیری در انتقال غبار در داخل بدن است
[ترجمه ترگمان]غشا بافت، تاخیر ناشی از انتقال گرد و غبار در بدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The layout mode of "an axis, a cingulum, four gardens, four sections and more yards" is adopted in general plane.
[ترجمه گوگل]حالت چیدمان "یک محور، یک سینگولوم، چهار باغ، چهار بخش و حیاط بیشتر" در صفحه کلی اتخاذ شده است
[ترجمه ترگمان]حالت چیدمان \"محور، cingulum، چهار باغ، چهار قسمت و بیشتر\" در سطح عمومی پذیرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cusp-like structure projects from the cingulum area or cementoenamel junction on the palatal surfaces of the maxillary anterior teeth.
[ترجمه گوگل]ساختار کاسپ مانند از ناحیه سینگولوم یا محل اتصال سیمان مینا بر روی سطوح کامی دندان های قدامی فک بالا بیرون می زند
[ترجمه ترگمان]cusp - مانند پروژه های ساختار cusp از ناحیه cingulum یا نقطه اتصال cementoenamel بر روی سطوح palatal دندان های پیشین آرواره بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. By the method of the SDS-PAGE we analyzed the components of venom and ovarian proteins from Microcentrus cingulum.
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش SDS-PAGE ما اجزای زهر و پروتئین های تخمدان را از Microcentrus cingulum تجزیه و تحلیل کردیم
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش SDS - صفحه، اجزای زهر و پروتیین های پلی کیستیک تخمدانی را مورد بررسی قرار دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Agree with brother Jinxiang. This Dao has altiplano steel short Jian's ancestry, double handed cingulum, reversed blade, seems from north?
[ترجمه گوگل]با برادر جین شیانگ موافق باشید این دائو دارای اصل و نسب جیان کوتاه فولاد آلتیپلانو، سینگولوم دو دست، تیغه معکوس، به نظر از شمال است؟
[ترجمه ترگمان]با برادر Jinxiang موافقت کنند این Dao دارای اجداد short فولادی، cingulum double s، تیغه معکوس، از شمال به نظر می رسد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The area of target scatterance varies with target angle, and it gets its minimum. However, the hunt cingulum formed by the two acoustic homing torpedoes can always shroud the target scatterance.
[ترجمه گوگل]مساحت پراکندگی هدف با زاویه هدف متفاوت است و به حداقل می رسد با این حال، سینگولوم شکار که توسط دو اژدر صوتی آکوستیک تشکیل شده است، همیشه می تواند پراکندگی هدف را پوشش دهد
[ترجمه ترگمان]مساحت of هدف با زاویه هدف فرق می کند و حداقل به حداقل می رسد با این حال، شکار cingulum که توسط دو اژدر homing acoustic تشکیل شده است همیشه می تواند scatterance هدف را بپوشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Corn pollen can be the supplemental food for M. cingulum.
[ترجمه گوگل]گرده ذرت می تواند غذای مکمل برای M cingulum باشد
[ترجمه ترگمان]گرده گندم می تواند غذای مکمل برای M باشد cingulum
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It had no traces of humanity and I didn't believe those black signs made by the cingulum .
[ترجمه گوگل]هیچ اثری از انسانیت نداشت و من آن علائم سیاه که توسط سینگولوم ساخته شده بود را باور نکردم
[ترجمه ترگمان]هیچ ردی از انسانیت نداشت و من آن نشانه ها را باور نمی کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Regions included frontal lobe, temporal lobe, sub-occipital lobe, insula, and cingulum cortex.
[ترجمه گوگل]نواحی شامل لوب فرونتال، لوب تمپورال، لوب زیر پس سری، اینسولا و قشر سینگولوم بود
[ترجمه ترگمان]مناطق شامل لوب پیشانی، لوب گیجگاهی، بخش پس سر، insula و cingulum است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[دندانپزشکی] برجستگی بزرگ و کاملا گرد واقع شده در سطح لینگوال دندانهای شیری و دائمی قدامی. این برجستگی سطح لینگوال را به مزیال و دیستال متصل می کند.
[زمین شناسی] کمربند الف) هر کدام از نوارهای متصل کننده که اطراف دو کفه یک دیاتوم را تشکیل می دهند. یک شیار عرضی (دیرین شناسی). ب) یک ضمیمه یا گستردگی حلقوی کمابیش نیمگانی هاگ، که دیواره آن از دیواره بدنه اصلی هاگ، ضخیم تر است. مقایسه شود با: منطقه (گرده شناسی) زمختی. ج) پوشش یا آستربندی جانوری که از ضخیم شدگی ثانویه اسکلتی در بعضی از بریوزوآهای استرولامیتا حاصل می شود. جمع: cingula.

انگلیسی به انگلیسی

• group of nerve fibers (anatomy)

پیشنهاد کاربران

کوژک/ کمربند ( ا ) : دسته ای منحنی از رشته های عصبی در هر نیمکره مغزی، که تقریباً اتصال آن با جسم پینه ای را احاطه کرده و بخشی از مغز است که خشم و افسردگی را کنترل می کند.
دامپزشکی و علوم دامی
باریک شدن دایره ای جزئی در محل اتصال واژن و دهلیز
cingulum ( پزشکی - دندان پزشکی )
واژه مصوب: کوژک
تعریف: برجستگی طوقی سطح زبانی یا کامی دندان های قدامی

بپرس