cinematographer

/ˌsɪnəməˈtɑːɡrəfər//ˌsɪnəməˈtɒɡrəfə/

(در هنر فیلم برداری) مسئول دوربین چی ها و نورپردازان و غیره، فیلم پرداز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in a film crew, the main camera operator, who is responsible for lighting, camera angles, and the like.

جمله های نمونه

1. It was filmed in Australia by Oscar-winning cinematographer John Seale and director Steve Rogers.
[ترجمه گوگل]این فیلم در استرالیا توسط جان سیل فیلمبردار برنده اسکار و کارگردان استیو راجرز فیلمبرداری شد
[ترجمه ترگمان]این فیلم در استرالیا به کارگردانی جان مک Seale و مدیر استیو راجرز فیلمبرداری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Occasionally, American Cinematographer would have an effects article with pictures!
[ترجمه گوگل]گهگاه، فیلمبردار آمریکایی یک مقاله افکت با عکس می گذارد!
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات، Cinematographer آمریکایی یک مقاله تاثیرات با عکس خواهند داشت!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. American Cinematographer has played a key role in providing me with insight about cinematographers and their artistry.
[ترجمه گوگل]فیلمبردار آمریکایی نقش کلیدی در ارائه بینش من در مورد سینماگران و هنر آنها داشته است
[ترجمه ترگمان]Cinematographer آمریکایی نقشی کلیدی در ایجاد بینش در مورد فیلمبرداران مراسم their ایفا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He recently retired from his work as a cinematographer for a major Taiwanese television station.
[ترجمه گوگل]او اخیراً از کار خود به عنوان فیلمبردار یک ایستگاه تلویزیونی بزرگ تایوان بازنشسته شده است
[ترجمه ترگمان]او به تازگی از کار خود به عنوان a برای یک ایستگاه تلویزیونی اصلی تایوانی بازنشسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He and his cinematographer, Sven Nykvist, would sit in the hard pews from 11 in the morning till two in the afternoon, watching the light change.
[ترجمه گوگل]او و فیلمبردارش، سون نیکویست، از ساعت 11 صبح تا دو بعد از ظهر در تخته های سخت می نشستند و تغییر نور را تماشا می کردند
[ترجمه ترگمان]او و his سون Nykvist تا ساعت یازده صبح تا ساعت دو بعد از ظهر روی نیمکت های راحتی می نشستند و چراغ را تماشا می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yu is the regular cinematographer of leading director Jia Zhang-ke.
[ترجمه گوگل]یو فیلمبردار معمولی کارگردان برجسته جیا ژانگ-که است
[ترجمه ترگمان]یو cinematographer regular از کارگردان اصلی \"جیا ژانگ - ke\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In 1993 Australian Chris Doyle won the Best Cinematographer award at the Venice Film Festival for Ashes of Time, and has since become one of the most well-known cinematographers in Asia.
[ترجمه گوگل]در سال 1993 کریس دویل استرالیایی جایزه بهترین فیلمبردار جشنواره فیلم ونیز را برای خاکستر زمان به دست آورد و از آن زمان به یکی از مشهورترین سینماگران آسیا تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹۳، کریس دویل در جشنواره فیلم ونیز برنده جایزه بهترین Cinematographer برای خاکستر زمان شد و از آن زمان به یکی از well - آسیا تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Oscar-winning cinematographer John Seale ( The English Patient) lays on endless gorgeous views of the Venetian scenery, expensive hotel suites and Jolie's slaloming rear end.
[ترجمه گوگل]جان سیل، فیلمبردار برنده اسکار (بیمار انگلیسی) در مناظر بی‌پایان مناظر ونیزی، سوئیت‌های گران‌قیمت هتل و قسمت عقبی اسلالوم جولی دراز می‌کشد
[ترجمه ترگمان]جان - (بیمار انگلیسی)برنده جایزه اسکار (بیمار انگلیسی)با شکوه و شکوه بی پایان از مناظر ونیزی، مجموعه های هتل گران قیمت و \"جولی جولی\" (جولی)به پایان می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He had been the cinematographer on Almost Famous and while that movie had a free flowing documeturish feel, this one would be even more demanding.
[ترجمه گوگل]او فیلمبردار فیلم تقریباً مشهور بود و در حالی که آن فیلم یک حس مستندسازی آزاد داشت، این فیلم حتی از این هم خواستارتر بود
[ترجمه ترگمان]او تقریبا مشهور بود و در حالی که این فیلم یک حس documeturish آزاد داشت، این یکی دیگر demanding بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Indeed, Kurosawa followed the typical Japanese studio practice of employing the same cast and crew production after production, including cinematographer Asakazu Nakai and composer Fumio Haysaka .
[ترجمه گوگل]در واقع، کوروساوا از رویه معمول استودیوهای ژاپنی پیروی کرد که از همان بازیگران و گروه تولید پس از تولید استفاده می کرد، از جمله آساکازو ناکای فیلمبردار و فومیو هایساکا آهنگساز
[ترجمه ترگمان]در واقع بعد از تولید، از جمله cinematographer Asakazu Nakai و آهنگساز Fumio Haysaka، از روش معمول استودیوی ژاپنی استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The director sweated out a camera angle with the cinematographer.
[ترجمه گوگل]کارگردان از زاویه دوربین با فیلمبردار عرق ریخت
[ترجمه ترگمان]مدیر یک زاویه دوربین را با the عرق خیس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Once I heard that Weta Digital was involved and that the man who shot the Lord of the Rings trilogy, Andrew Lesnie, was the cinematographer, I got very interested.
[ترجمه گوگل]وقتی شنیدم که Weta Digital درگیر است و مردی که سه گانه ارباب حلقه ها را فیلمبرداری کرده، اندرو لزنی، فیلمبردار آن بوده است، بسیار علاقه مند شدم
[ترجمه ترگمان]یک بار شنیدم که Weta Digital در این ماجرا دخیل است و آن مردی که سه گانه of را تیرباران کرد، the بود که بسیار علاقمند به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Another noted that September 21 is also the birthday of Emily and Zooey’s father, Academy Award nominated cinematographer and director Caleb Deschanel.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر خاطرنشان کرد که 21 سپتامبر همچنین روز تولد پدر امیلی و زویی است، فیلمبردار و کارگردان نامزد اسکار، کالب دشانل
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از آن ها یادآور شد که ۲۱ سپتامبر مصادف با تولد امیلی و پدر Zooey، نامزد اسکار و کارگردان کالب Deschanel است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Another way the film failed is that the artistic drive of the director and cinematographer was something I understood but saw it as a hindrance of the movie.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از راه های شکست فیلم این است که انگیزه هنری کارگردان و فیلمبردار چیزی بود که من می فهمیدم اما آن را مانعی برای فیلم می دیدم
[ترجمه ترگمان]راه دیگری که فیلم شکست خورد این است که حرکت هنری کارگردان و cinematographer چیزی بود که من درک کردم اما آن را به عنوان مانع فیلم دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] فیلمبردار

انگلیسی به انگلیسی

• one who films movies, movie maker or photographer

پیشنهاد کاربران

فیلم بردار
noun
[noncount] : the art, process, or job of filming movies : motion - picture photography
The film's cinematography is breathtaking.
Who did the cinematography for this film?
Art of motion picture photography
...
[مشاهده متن کامل]

Cinematographers use a lens to focus reflected light from objects into a real image that is transferred to some image sensor or light - sensitive material inside a movie camera. These exposures are created sequentially and preserved for later processing and viewing as a motion picture. Capturing images with an electronic image sensor produces an electrical charge for each pixel in the image, which is electronically processed and stored in a video file for subsequent processing or display. Images captured with photographic emulsion result in a series of invisible latent images on the film stock, which are chemically "developed" into a visible image. The images on the film stock are projected for viewing the motion picture.
Cinematography finds uses in many fields of science and business as well as for entertainment purposes and mass communication.
فیلم برداری مهم ترین مرحلهٔ تولید فیلم است. این مرحله به ویژه با مهم ترین ابزار و وسایل فیلم سازی، یعنی دوربین و متعلقات آن، انواع نورافکن ها و غیره سروکار دارد. در این مرحله افزون بر فیلم برداری، نورپردازی، کارگردانی، صدابرداری، بازیگری و برخی جلوه های ویژه، نیز هم زمان انجام می شوند. پیش از اینکه وارد این مرحله شویم، باید صحنه کاملاً آماده باشد و بازیگران نیز برای ایفای نقش حاضر باشند.

سینماتاگرافر ( به انگلیسی: cinematographer ) یا مدیر فیلمبرداری ( به انگلیسی: director of photography ) شخصی است که مسئولیت دپارتمان و عوامل فیلمبرداری و نورپردازی را به عهده دارد. او با دانش، هنر و تصمیمات فنی که اتخاذ می کند، سناریو را به شکلی خلاقانه به زبان تصویر ترجمه می نماید. هدف مدیر فیلمبرداری، تبدیل خلاقانه چشم انداز کارگردان به زبان تصویر است.
...
[مشاهده متن کامل]

مسئولیت
فیلمبرداری اصلی ترین بخش تولید یک فیلم است و مدیر فیلمبرداری شخصی کلیدی در تولید یک فیلم است.
مدیر فیلمبرداری در حالت کلی وظیفهٔ هماهنگی دوربین، تعیین زوایای فیلمبرداری و شیوهٔ نورپردازی لازم را برعهده دارد. در اغلب فیلم ها از چند دوربین فیلمبرداری برای ثبت تصاویر استفاده می شود و هماهنگی بین دوربین های مختلف برای استفادهٔ درست از صحنه ها، از دیگر وظایف مدیر فیلمبرداری است.
کار هریک از عوامل گروه فیلمبرداری به صورت جمعی، خلاقانه و طبق مدیریت و برنامه ریزی مدیر فیلمبرداری صورت می گیرد و هنگام ضبط صحنه ها، مدیر فیلمبرداری علاوه بر این که خود فیلمبرداری با یک دوربین را برعهده دارد، گروه فیلمبرداری را نیز سرپرستی می کند.
گروه فیلمبرداری
این گروه شامل فیلمبردار دوم ( و در صورت نیاز فیلمبرداران دیگر ) است که همیشه زیر نظر مدیر فیلمبرداری از صحنه های مختلف فیلمبرداری می کند. چند دستیار فیلمبرداری که وظیفه آنها حرکت دادن دوربین ها و جابه جایی آن ها است و چند نفر که نورپردازی صحنه را بر عهده دارند نیز از اعضای گروه فیلمبرداری هستند.
تخصص
یک مدیر فیلمبرداری خوب از تخصص های مورد نیاز فیلمبرداری به درستی بهره می گیرد. وی شناخت کاملی از سینما، شیوه های فیلمبرداری، دوربین و نورپردازی دارد و فیلمبرداران مناسبی را برای قرارگیری پشت دوربین ها انتخاب می کند.
وی هم چنین باید از دیدی درست نسبت به خواسته های کارگردان برخوردار باشد تا بتواند به درستی ذهنیات او را عینیت بخشد. به این ترتیب بخش قابل توجهی از خلق یک فضای تأثیرگذار، جذاب و قابل قبول در یک فیلم برعهدهٔ مدیر فیلمبرداری است.
مدیر فیلم برداری
او کسی است که مسئول طراحی و به تصویر کشیدن فضای فیلم بر اساس خواسته های کارگردان و ویژگی های فیلم نامه است. او گروهی را به عنوان گروه فیلم برداری تشکیل می دهد که شامل فیلم بردار، و چند دستیار و . . . است. او به همراه کارگردان دربارهٔ نوع نماها و نوع نورپردازی تصمیم می گیرد و دستورهای لازم را به فیلم بردار و نورپرداز می دهد و بر کار آنها نظارت دقیق دارد. حتی در برخی موارد، مدیران فیلم برداری بزرگ جهان، به دلیل شناخت کامل از مدیوم تصویر و ویژ گی های آن، بر ساخته شدن دکورها یا انتخاب محل های فیلم برداری نظارت می کنند و در طراحی صحنه و لباس نیز دخالت می کنند و همچنین در طراحی میزانسن و دکوپاژ با کارگردان همکاری می کنند.

بپرس