cinema

/ˈsɪnəmə//ˈsɪnəmə/

معنی: سینما
معانی دیگر: (بیشتر در انگلستان) سینما، سالن یا ساختمان سینما، (با the) هنر فیلم پردازی، هنر سینمایی، (با the) فیلم های سینما (به طور کلی)، فیلم سینمایی (در امریکا the movies هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: cinematic (adj.), cinematically (adv.)
(1) تعریف: motion pictures generally.
مترادف: film, motion pictures, movies, pictures
مشابه: feature, show

(2) تعریف: the art or industry of producing motion pictures.
مترادف: cinematography, film, movies
مشابه: Hollywood

(3) تعریف: a motion picture theater.
مترادف: movie, theater
مشابه: nickelodeon

جمله های نمونه

1. films made for the cinema and for t. v.
فیلم هایی که برای سینما و تلویزیون درست شده است

2. the seats in the cinema collapse automatically
صندلی های سینما خود به خود تا می شوند.

3. to go to the cinema
سینما رفتن

4. one of the greatest works of hollywood cinema
یکی از بهترین آثار سینمای هالیود

5. A best-seller is often the source of cinema stories.
[ترجمه گوگل]یک پرفروش اغلب منبع داستان های سینمایی است
[ترجمه ترگمان]بهترین فروشنده، منبع داستان های سینما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She never goes to the cinema.
[ترجمه گوگل]او هرگز به سینما نمی رود
[ترجمه ترگمان]او هرگز به سینما نمی رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A gang of youths were loitering outside the cinema.
[ترجمه گوگل]گروهی از جوانان بیرون سینما پرسه می زدند
[ترجمه ترگمان]گروهی از جوانان در بیرون سینما پرسه می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They queued to get into the cinema.
[ترجمه گوگل]برای ورود به سینما صف کشیدند
[ترجمه ترگمان]آن ها در صف بودند تا وارد سینما شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. People stampeded from the burning cinema.
[ترجمه گوگل]مردم از سینمای در حال سوختن مهر زدند
[ترجمه ترگمان]مردم از سینما فراری فراری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She's asked Steve out to the cinema this evening.
[ترجمه گوگل]او از استیو خواسته که امروز عصر به سینما برود
[ترجمه ترگمان]امشب او از استیو خواسته است که به سینما برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's on at the local cinema.
[ترجمه گوگل]در سینمای محلی پخش می شود
[ترجمه ترگمان]در سینمای محلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Smoking in the cinema is strictly prohibited.
[ترجمه گوگل]سیگار کشیدن در سینما اکیدا ممنوع است
[ترجمه ترگمان]سیگار کشیدن در سینما به شدت ممنوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The cinema was farther down the road than I thought.
[ترجمه گوگل]سینما دورتر از آن چیزی بود که فکر می کردم
[ترجمه ترگمان]سینما بیش از آن چیزی بود که فکر می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A halfway house between the theatre and cinema is possible. Olivier created one in his imaginative "Henry V" in 194
[ترجمه گوگل]یک خانه نیمه راه بین تئاتر و سینما امکان پذیر است اولیویه در «هنری پنجم» تخیلی خود در سال 194 یکی را خلق کرد
[ترجمه ترگمان]یک خانه نیمه راه بین تئاتر و سینما امکان پذیر است اولیویه در خیال خود \"هنری پنجم\" را در ۱۹۴ به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. What is on at the cinema?
[ترجمه گوگل]در سینما چه خبر است؟
[ترجمه ترگمان]در سینما چه خبر است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The cinema was packed every night for "Shrek".
[ترجمه گوگل]سینما برای «شرک» هر شب شلوغ بود
[ترجمه ترگمان]سینما هر شب برای فیلم \"شرک\" بسته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Shall we go out to the cinema or stay at home?
[ترجمه گوگل]بریم بیرون سینما یا در خانه بمانیم؟
[ترجمه ترگمان]به سینما برویم یا در خانه بمانیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Her overt sexuality shocked cinema audiences.
[ترجمه گوگل]تمایلات جنسی آشکار او تماشاگران سینما را شوکه کرد
[ترجمه ترگمان]تمایلات جنسی آشکار او مخاطبان سینما را شوکه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The aforementioned Mr Parkes then entered the cinema.
[ترجمه گوگل]آقای پارکز فوق الذکر سپس وارد سینما شد
[ترجمه ترگمان]سپس آقای Parkes به سینما وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سینما (اسم)
flick, picture, cinema, film, movie, motion picture, cinematograph, moving picture, silver screen

انگلیسی به انگلیسی

• movie; movie theater (especially british)
a cinema is a place where people go to watch films.
cinema is the business and art of making films that are shown in cinemas.

پیشنهاد کاربران

سینِ ( cin� ) [فرانسوی] استفاده شده در کلمات "سینما به فرانسوی: cin�ma" و "سینِه موبیل به فرانسوی: Cin�mobile" که معنی اصطلاحی آن، فیلم می شود. در ضمن،
mobile، که تلفظ فرانسوی آن، مُبیل است همان مُبایل یا موبایل با تلفظ انگلیسی آن است که معنی متحرک و سیار می دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

cin�ma، سینما، نمایش تصاویر متحرک رنگی یا سیاه وسفید بر پرده.
Cin�mobile، سینِه موبیل، فیلم خودرو، یک ماشین بزرگ شبیه کامیونت است که از بیرون جای نفوذی برای باد و باران و آفتاب ندارد و داخل آن با سبک و شیوه خاصی قفسه بندی شده تا گروه فیلم برداری وسایل و تجهیزات خود را داخل آن بگذارند و خارج از استودیو فیلم برداری کنند این ماشین ها دارای اتاق تعویض لباس و گریم نیز هستند.
اصلاحیه: با توجه به اینکه حرف فرانسوی e که دقیقا در بالای آن علامتی چون فتحه قرار دارد برای دیکشنری آبادیس نامفهوم است لذا به جای آن علامت سوال نقش بسته است لذا خوانندگان به این مسئله دقت کنند و در این مطلب هرکجا علامت سوال دیدند آن را با چنین حرفی جایگزین کنند.

سینما
۱. تصویر متحرک
۲. سالن فیلم
۳. صنعت ساخت فیلم ها

بپرس