ciliated


معنی: ریشه دار، مژه دار، مژگان دار
معانی دیگر: مودار

جمله های نمونه

1. A superficial layer of benign ciliated columnar epithelia focally overlies multiple layers of dysplastic cells underneath, an observation in support of a pre-existing inverted Schneiderian papilloma.
[ترجمه گوگل]یک لایه سطحی از اپیتلیوم ستونی خوش خیم مژگانی به طور کانونی لایه های متعددی از سلول های دیسپلاستیک را در زیر می پوشاند، مشاهده ای که از یک پاپیلوم معکوس اشنایدرین از قبل موجود حمایت می کند
[ترجمه ترگمان]یک لایه سطحی از ciliated columnar benign epithelia focally چند لایه از سلول های dysplastic زیر را نشان می دهد که یک مشاهده در حمایت از Schneiderian معکوس pre معکوس موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Result:Four kinds of cells concluding ciliated cell, no secretory granule and no ciliated cell, no ciliated cell with secretory granule and platycyte were found in fetal middle ear epithelium mucosa .
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: در مخاط اپیتلیوم گوش میانی جنین، چهار نوع سلول تکمیل کننده سلول مژک دار، بدون گرانول ترشحی و سلول مژک دار، هیچ سلول مژک دار با گرانول ترشحی و پلاتیسیت مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]نتیجه: چهار نوع سلول که سلول ciliated را تشکیل می دهند، هیچ سلول secretory و سلول ciliated وجود ندارد، سلول ciliated با secretory و platycyte در گوش میانی جنین یافت شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. According to the definition of the life-span of ciliated protozoan clone, the component of Ling-Zhi prolonged the life-span of the clonal cells of Stylonychia mytilus.
[ترجمه گوگل]با توجه به تعریف طول عمر کلون تک یاخته ای مژه دار، جزء Ling-Zhi طول عمر سلول های کلونال Stylonychia mytilus را طولانی کرد
[ترجمه ترگمان]با توجه به تعریف طول عمر of protozoan (clone)، جزیی از طول عمر طول عمر سلول های کلونی ها (Stylonychia mytilus)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The flat, free-swimming, ciliated larva of a coelenterate.
[ترجمه گوگل]لارو مسطح، شنای آزاد و مژک دار یک کولترات
[ترجمه ترگمان]باز، آزاد - شنا، لارو ciliated از یک coelenterate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Computer artwork of the end of a typical ciliated rod-shaped bacterium. Typical rod-shaped bacteria include E. coli and Salmonella.
[ترجمه گوگل]اثر هنری رایانه ای انتهای یک باکتری میله ای شکل معمولی مژه دار باکتری های میله ای شکل معمولی عبارتند از E coli و Salmonella
[ترجمه ترگمان]کار هنری در پایان یک باکتری به شکل میله ای شکل باکتری های میله ای شکل شامل E coli و Salmonella است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The ciliated larvae of these monogeneans moved about immediately after hatching and were susceptive to currents.
[ترجمه گوگل]لاروهای مژک دار این تک ژن ها بلافاصله پس از جوجه ریزی حرکت کردند و به جریان ها حساس بودند
[ترجمه ترگمان]لارو ciliated این monogeneans بلافاصله بعد از تخم گذاری به آنجا نقل مکان کردند و در جریان آب قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some investigations on the ciliated protozoan have provided the insights into the mechanism of ribozymes, self-splicing RNA, telomere structure and function, DNA sequence reorganization and so on.
[ترجمه گوگل]برخی از تحقیقات روی تک یاخته مژک دار بینش هایی را در مورد مکانیسم ریبوزیم ها، RNA خودپیچیده، ساختار و عملکرد تلومر، سازماندهی مجدد توالی DNA و غیره ارائه کرده است
[ترجمه ترگمان]برخی از تحقیقات در مورد the protozoan، بینش هایی را در مکانیزم ribozymes، RNA self، ساختار و عملکرد، سازماندهی مجدد توالی DNA و غیره ارایه داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pseudostratified ciliated columnar epithelium from the trachea.
[ترجمه گوگل]اپیتلیوم ستونی مژکدار کاذب از نای
[ترجمه ترگمان]Pseudostratified columnar ciliated از نای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Eggs that reach fresh water hatch into ciliated miracidia.
[ترجمه گوگل]تخم‌هایی که به آب شیرین می‌رسند به شکل میراسیدیای مژکدار خارج می‌شوند
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ که به دریچه آب تازه در ciliated miracidia می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The mucous epithelium consisted of ciliated cells, secretory cells, a few basal cells and peg cells.
[ترجمه گوگل]اپیتلیوم مخاطی شامل سلول های مژک دار، سلول های ترشحی، چند سلول پایه و سلول های پیگ بود
[ترجمه ترگمان]بافت پوششی mucous شامل سلول های ciliated، سلول های سرطانی، چند سلول اساسی و سلول های میخ می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. AQP4 expresses mainly on squamous epithelial, pseudostratified ciliated columnar epithelium, laryngeal lamina propria mucous glands and myocyte membrane.
[ترجمه گوگل]AQP4 عمدتاً بر روی اپیتلیوم سنگفرشی، اپیتلیوم ستونی مژکدار شبه چینه دار، غدد مخاطی لامینا پروپرا حنجره و غشای میوسیت بیان می شود
[ترجمه ترگمان]AQP۴ عمدتا در epithelial squamous، pseudostratified ciliated پوششی محافظ، laryngeal lamina propria، غدد mucous و غشا myocyte بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The epithelium of the oviduct is ciliated.
[ترجمه گوگل]اپیتلیوم مجرای تخمک مژه دار است
[ترجمه ترگمان]بافت پوششی of ciliated است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. EGF staining was observed on ciliated and basal bronchial epithelial cells and in the metaplastic epithelium.
[ترجمه گوگل]رنگ‌آمیزی EGF روی سلول‌های اپیتلیال برونش مژه‌دار و پایه و در اپیتلیوم متاپلاستیک مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]رنگ آمیزی EGF در سلول های اپی تلیال bronchial و سلول های اپی تلیال basal و در بافت پوششی metaplastic مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Epithelial tissue is the pseudostratified ciliated columnar epithelium, more Fabricius nodes are located in the natural layer.
[ترجمه گوگل]بافت اپیتلیال اپیتلیوم ستونی مژکدار شبه چینه شده است، گره های فابریسیوس بیشتری در لایه طبیعی قرار دارند
[ترجمه ترگمان]بافت epithelial عبارت است از بافت پوششی ciliated ciliated، گره های Fabricius بیشتری در لایه طبیعی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ریشه دار (صفت)
barbate, ciliate, stubby, ciliated, rooty, filose, fimbriate

مژه دار (صفت)
ciliate, ciliated

مژگان دار (صفت)
ciliate, ciliated

انگلیسی به انگلیسی

• having tiny hairlike parts

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Having hair - like structures for movement or filtering
🔍 مترادف: Hairy
✅ مثال: The ciliated cells in the respiratory tract help to move mucus.

بپرس