1. Even more ciliary muscle contraction will be required for near vision and this may be uncomfortable.
[ترجمه گوگل]حتی انقباض عضله مژگانی بیشتر برای دید نزدیک مورد نیاز است و این ممکن است ناراحت کننده باشد
[ترجمه ترگمان]حتی انقباض ماهیچه ciliary نیز برای دیدگاه نزدیک مورد نیاز است و این ممکن است ناخوشایند باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The ciliary body is an anterior dilation of the choroid at the level of the lens.
[ترجمه گوگل]جسم مژگانی اتساع قدامی مشیمیه در سطح عدسی است
[ترجمه ترگمان]بدنه ciliary (ciliary)یک اتساع عروق داخلی در سطح لنز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. ConclusionThe iridal and ciliary vasodilation and increased permeability of the vessels may be the pathobiological basis of primary ocular blast injury.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: اتساع عروقی اریدال و مژگانی و افزایش نفوذپذیری عروق ممکن است مبنای پاتوبیولوژیکی آسیب بلاست اولیه چشمی باشد
[ترجمه ترگمان]ConclusionThe iridal و ciliary vasodilation و افزایش نفوذپذیری کشتی ممکن است اساس آسیب ناشی از انفجار چشمی اولیه باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. OBJECTIVE To investigate the indication of the ciliary body flat fistulation and curative effect to tenacious and complex glaucoma.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی نشانه فیستولاسیون صاف بدن مژگانی و اثر درمانی بر گلوکوم سرسخت و پیچیده
[ترجمه ترگمان] (To)برای بررسی نقش the of و body effect to و پیچیده complex glaucoma tenacious and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They transfer solute from the stroma of the ciliary processes into the posterior chamber.
[ترجمه گوگل]آنها املاح را از استرومای فرآیندهای مژگانی به اتاق خلفی منتقل می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها حل شونده را از the فرآیندهای ciliary به داخل اتاق عقبی انتقال می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The ciliary epithelium rests upon the folds of the ciliary processes.
[ترجمه گوگل]اپیتلیوم مژگانی بر روی چین های فرآیندهای مژگانی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]بافت پوششی ciliary بر روی چین های فرآیندهای ciliary قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Conclusion: Condensation to partial ciliary body and the whole retina plus second-stage trabeculectomy is one of so effective methods in the treatment of neoformative vascular glaucoma.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری: تراکم به جسم مژگانی جزئی و کل شبکیه به همراه ترابکولکتومی مرحله دوم یکی از روشهای بسیار مؤثر در درمان گلوکوم عروقی نئوفرماتیو است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Condensation به بدنه ciliary جزیی و کل شبکیه چشم علاوه بر مرحله دوم، یکی از روش های موثر در درمان بیماری های عروقی glaucoma هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Ciliary beat frequency of different cilia is equal on the same cell, it is also equal from uncinate process and inferior turbinate.
[ترجمه گوگل]فرکانس ضربان مژگانی مژک های مختلف در یک سلول برابر است، همچنین از فرآیند غیرسینات و شاخک تحتانی برابر است
[ترجمه ترگمان]ciliary با تکرار فرکانس of مختلف برابر با همان سلول است، همچنین از فرآیند uncinate و turbinate پایین تر نیز برابر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Objective:To study the effect of ciliary neurotrophic factor (CNTF) on peripheral facial nerve regeneration after end-to-side neurorrhaphy.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر فاکتور نوروتروفیک مژگانی (CNTF) بر بازسازی عصب محیطی صورت پس از نورورافی انتها به پهلو
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثر عامل neurotrophic ciliary (CNTF)در بازسازی عصب چهره بعد از خاتمه جانبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Objective To investigate the role of ciliary neurotrophic factor ( CNTF ) in injury of central neuron.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی نقش فاکتور نوروتروفیک مژگانی (CNTF) در آسیب نورون مرکزی
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد نقش عامل neurotrophic (CNTF)در آسیب نورون مرکزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Methods Suture the detached ciliary bodies, under microscopy to make anterior or to the scleral.
[ترجمه گوگل]روشها برای بخیه زدن اجسام مژگانی جدا شده، زیر میکروسکوپ، قسمت قدامی یا صلبیه را بخیه بزنید
[ترجمه ترگمان]روش هایی که از بدن جدا شونده جدا شده استفاده می کنند، تحت میکروسکوپ برای ساختن بخش جلویی و یا به the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. METHODS:Small incision cataract extraction and ciliary sulcus suture of PC IOL was performed in 20 cases(21 eyes)after couching cataract surgery.
[ترجمه گوگل]روش کار: استخراج آب مروارید با برش کوچک و بخیه شیار مژگانی PC IOL در 20 مورد (21 چشم) پس از جراحی آب مروارید کاناپه انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: شکاف کوچک عمل آب مروارید و ciliary sulcus suture از PC IOL در ۲۰ مورد (۲۱ چشم)بعد از جراحی آب مروارید انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Objective to diagnose the iris ciliary body cyst using ultrasound biomicroscopy ( UBM ).
[ترجمه گوگل]هدف تشخیص کیست بدن مژگانی عنبیه با استفاده از بیومیکروسکوپی اولتراسوند (UBM)
[ترجمه ترگمان]هدف شناسایی عنبیه بدن با استفاده از biomicroscopy فراصوت (UBM)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This enabled visualization of any change in the ciliary body, when the pupil was constricted by carbachol, or when the scleral overlying the ciliary body was indented.
[ترجمه گوگل]این امکان تجسم هرگونه تغییر در جسم مژگانی را فراهم کرد، زمانی که مردمک چشم توسط کارباکول منقبض میشود، یا زمانی که صلبیه پوشاننده جسم مژگانی فرورفته بود
[ترجمه ترگمان]این، تجسم هر گونه تغییر در بدن ciliary را به کار انداخت، هنگامی که مردمک به واسطه carbachol درهم فشرده شد، و یا هنگامی که the در حاشیه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The ciliary body produces aqueous humor.
[ترجمه گوگل]جسم مژگانی زلالیه تولید می کند
[ترجمه ترگمان]بدن ciliary humor آبی تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید