cilantro

/səˈlæntroʊ//səˈlæntrəʊ/

(کالبدشناسی - جانورشناسی) مژه، مژک، مژگان، (موهای مژه مانند برخی یاخته های مجراهای درونی برخی جانوران) مویک، مویچه، تاژک، (گیاه شناسی) گشنیز (بیشتر می گویند: coriander)

جمله های نمونه

1. Garnish with the cilantro just before serving.
[ترجمه Majid] تزئین کنید با گشنیز دقیقا قبل از سرو کردن.
|
[ترجمه مژگان] قبل از سرو با گشنیز تزیین کنید.
|
[ترجمه گوگل]درست قبل از سرو با گشنیز تزئین کنید
[ترجمه ترگمان]garnish را درست قبل از خدمت در گشنیز دیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Strangely, as lovingly as cilantro is embraced by many cooks, its unusual smell and flavor are extremely unpleasant to some.
[ترجمه محمدفرد] بطرزعجیبی هرچنداستفاده ازگیشنیزتوسط آشپزهای بسیاری استقبال میشود، طعم وبوی غیرمعمول آن برای بعضی ها خوشایندنیست.
|
[ترجمه گوگل]عجیب است، همانطور که گشنیز توسط بسیاری از آشپزها پذیرفته می شود، بو و طعم غیرمعمول آن برای برخی بسیار ناخوشایند است
[ترجمه ترگمان]به طرز عجیبی همانند بسیاری از آشپز، بوی غیر معمول آن و طعم آن بسیار ناخوشایند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Just before serving, stir in the cilantro.
[ترجمه دینا احمدی] درست قبل از سرو کردن، گشنیز را اضافه و مخلوط کنید
|
[ترجمه گوگل]درست قبل از سرو، گشنیز را هم بزنید
[ترجمه ترگمان]درست قبل از خدمت در the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Garnish with cucumber strips and cilantro. to 6 servings.
[ترجمه دینا احمدی] با نوارهای خیار و گشنیز تزئین کنید. برای ۶ نفر
|
[ترجمه گوگل]با نوارهای خیار و گشنیز تزئین کنید به 6 وعده
[ترجمه ترگمان]garnish با تکه های خیار و گشنیز دیده می شود تا ۶ servings
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Slightly spicy and redolent with cilantro, the velvety soup also contained chopped tomatoes, corn, carrots, celery and onion.
[ترجمه گوگل]سوپ مخملی کمی تند و تند با گشنیز، حاوی گوجه فرنگی خرد شده، ذرت، هویج، کرفس و پیاز نیز بود
[ترجمه ترگمان]سوپ کلم، ذرت، هویج، کرفس و پیاز خرد شده، کمی تند و redolent بود سوپ کلم نیز شامل گوجه فرنگی، هویج، کرفس و پیاز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Garnish dish with cilantro and green onions.
[ترجمه گوگل]ظرف را با گشنیز و پیاز سبز تزئین کنید
[ترجمه ترگمان]بشقاب garnish را با گشنیز و پیاز سبز تزئین کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To serve, garnish with onion or fresh cilantro.
[ترجمه گوگل]برای سرو، با پیاز یا گشنیز تازه تزئین کنید
[ترجمه ترگمان]برای خدمت کردن، چاشنی با پیاز و یا گشنیز تازه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Serve garnished with cilantro, diced lime, and green onions.
[ترجمه گوگل]با تزئین گشنیز، آهک خرد شده و پیاز سبز سرو کنید
[ترجمه ترگمان]garnished را با گشنیز، آهک خردشده و پیاز سبز سرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Add cilantro and additional stock, if desired.
[ترجمه شعبانی] در صورت تمایل گشنیز و ساقه مازاد رو اضافه کن
|
[ترجمه گوگل]در صورت تمایل گشنیز و آب اضافی را اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]cilantro و سهام اضافی را در صورت تمایل اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Remove from heat and stir in cilantro.
[ترجمه دینا احمدی] از روی حرارت بردارید و گشنیز را به آن اضافه کنید
|
[ترجمه گوگل]از روی حرارت بردارید و گشنیز را هم بزنید
[ترجمه ترگمان]آن را از حرارت بردارید و in را تکان دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Add reserved chorizo, thyme, sage, and cilantro.
[ترجمه گوگل]چوریزو رزرو شده، آویشن، مریم گلی و گشنیز را اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]chorizo reserved، آویشن، حکیم و گشنیز را اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Add the remaining bell peppers and onions, the cilantro and the jalapeno peppers.
[ترجمه گوگل]باقیمانده فلفل دلمه ای و پیاز، گشنیز و فلفل هالاپینو را اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]فلفل دلمه ای باقیمانده، گشنیز و فلفل کبابی را اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Fresh cilantro is readily available in most supermarkets.
[ترجمه گوگل]گشنیز تازه در اکثر سوپرمارکت ها به راحتی در دسترس است
[ترجمه ترگمان]cilantro تازه در اکثر سوپرمارکت ها در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Garnish each portion with parsley and / or cilantro, and pass lemon wedges at the table.
[ترجمه گوگل]هر قسمت را با جعفری و/یا گشنیز تزیین کنید و تکه های لیمو را روی میز بریزید
[ترجمه ترگمان]هر قسمت را با جعفری و یا گشنیز تمیز کنید و wedges لیمو را روی میز بگذارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Garnish with cilantro and green onions.
[ترجمه گوگل]با گشنیز و پیاز سبز تزئین کنید
[ترجمه ترگمان]garnish با گشنیز و پیاز سبز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• leafy part of the coriander plant (used as seasoning in various kinds of cooking, esp. latin american)

پیشنهاد کاربران

cilantro = گشنیز
مترادف: coriander
cilantro
Coriander ��� British English
Cilantro ��� American English
هر دو هم معنی گشنیز رو میده.
سبزی گشنیز

بپرس