chymotrypsin


(تنکرد شناسی) کیموتریپسین (آنزیمی که در لوزالمعده تولید شده و در گوارش پروتئین در روده ها نقش مهمی دارد)

جمله های نمونه

1. ConclusionIt was found that the existence of a chymotrypsin in Jue-ming-zi, which had resistance to reducing agents and tendency to denaturation u. . .
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری مشخص شد که یک کیموتریپسین در جو مینگ زی وجود دارد که در برابر عوامل کاهنده مقاومت و تمایل به دناتوره شدن u دارد
[ترجمه ترگمان]ConclusionIt یافت شد که وجود of در Jue - ming، که مقاومت به کاهش عوامل و تمایل به denaturation کردن u را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The activity of trypsin and chymotrypsin in BIF depended on the kinds of cattle and feeds before slaughter.
[ترجمه گوگل]فعالیت تریپسین و کیموتریپسین در BIF به انواع گاو و خوراک قبل از کشتار بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]فعالیت تریپسین و chymotrypsin در BIF به انواع گاوها و غذا قبل از کشتار وابسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Antibiotics may be necessary join and chymotrypsin to control infection and promote Reiner.
[ترجمه گوگل]ممکن است برای کنترل عفونت و تقویت رینر، آنتی بیوتیک ها و کیموتریپسین لازم باشد
[ترجمه ترگمان]آنتی بیوتیک ها ممکن است برای کنترل عفونت و ترویج Reiner ضروری و chymotrypsin باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion: Greatly increased the use of chymotrypsin hematoma absorption rate, shortening the time residual hematoma in the brain, reducing hospital costs and hospital stay.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: میزان جذب هماتوم کیموتریپسین، کاهش زمان هماتوم باقی‌مانده در مغز، کاهش هزینه‌های بیمارستانی و بستری در بیمارستان بسیار افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: به احتمال زیاد استفاده از نرخ جذب chymotrypsin hematoma را افزایش داده، زمان باقی مانده در مغز را کوتاه کرده، هزینه های بیمارستان و اقامت بیمارستان را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Chymotrypsin inhibitors(CIs) in insect haemolymph play a major function of proteinase controlling which is essential to life, and they are also important factors in innate immune system.
[ترجمه گوگل]مهارکننده‌های کیموتریپسین (CIs) در همولنف حشرات، نقش اصلی کنترل پروتئیناز را ایفا می‌کنند که برای زندگی ضروری است، و همچنین عوامل مهمی در سیستم ایمنی ذاتی هستند
[ترجمه ترگمان]مهار کننده های Chymotrypsin (CIs)در حشره haemolymph، نقش مهمی در کنترل proteinase ایفا می کنند که برای زندگی ضروری است و همچنین فاکتورهای مهم در سیستم ایمنی ذاتی نیز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The results were compared with those of bovine chymotrypsin.
[ترجمه گوگل]نتایج با نتایج کیموتریپسین گاوی مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]نتایج در مقایسه با نتایج of گاوی نوترکیب شده مقایسه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mainly from the prostate Chymotrypsin of liquefied semen plays an important role.
[ترجمه گوگل]به طور عمده از پروستات کیموتریپسین مایع منی نقش مهمی ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]به طور عمده از the پروستات در semen مایع نقش مهمی ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To observe the treatment effect of injecting chymotrypsin in chest for tuberculous pleurisy patients.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثر درمانی تزریق کیموتریپسین در قفسه سینه در بیماران مبتلا به جنب سلی
[ترجمه ترگمان]هدف مشاهده اثر درمان of در سینه برای بیماران pleurisy سل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Antibiotics may be necessary to join and chymotrypsin to control infection and promote Reiner.
[ترجمه گوگل]ممکن است آنتی بیوتیک ها برای پیوستن و کیموتریپسین برای کنترل عفونت و ارتقای رینر لازم باشد
[ترجمه ترگمان]آنتی بیوتیک ها ممکن است برای ملحق شدن و chymotrypsin برای کنترل عفونت و ترویج Reiner ضروری باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Yak chymotrypsin was crystallized by the method different from that of bovine chymotrypsin and it was shown to be homogeneous by polyacrylamide gel electrophoresis.
[ترجمه گوگل]کیموتریپسین Yak با روشی متفاوت از کیموتریپسین گاوی متبلور شد و با الکتروفورز ژل پلی آکریل آمید نشان داده شد که همگن است
[ترجمه ترگمان]chymotrypsin یک chymotrypsin با روش متفاوت از روش گاوی و گاوی که با الکتروفورز ژل polyacrylamide همگن بود، متبلور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective:To evaluate the therapeutic effect of a - Chymotrypsin on intracranial hematoma.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر درمانی کیموتریپسین بر هماتوم داخل جمجمه ای
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی اثر درمانی Chymotrypsin بر روی intracranial hematoma
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Irreversibly inhibits trypsin but not chymotrypsin by alkylating the histidine residue in the active site of the enzyme.
[ترجمه گوگل]با آلکیله کردن باقیمانده هیستیدین در محل فعال آنزیم، تریپسین را به طور برگشت ناپذیر مهار می کند اما کیموتریپسین را مهار نمی کند
[ترجمه ترگمان]اما by مانع از آن می شود که باقی مانده histidine در محل فعال آنزیم باقی بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods: The effect of conjugated bile acids on the rate of protein hydrolysis by trypsin and chymotrypsin was examined in vitro.
[ترجمه گوگل]روش کار: اثر اسیدهای صفراوی مزدوج بر سرعت هیدرولیز پروتئین توسط تریپسین و کیموتریپسین در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش ها: تاثیر اسیده ای صفرا در میزان هیدرولیز پروتئین توسط تریپسین و chymotrypsin در آزمایشگاه بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Methods: 23 patients of lacrimal duct obstruction underwent ECI and washing with MMC and Chymotrypsin.
[ترجمه گوگل]روش کار: 23 بیمار مبتلا به انسداد مجرای اشکی تحت ECI و شستشو با MMC و کیموتریپسین قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۲۳ بیمار انسداد مجاری اشکی در ECI و شستن با MMC و Chymotrypsin انجام شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To construct a stable-transfected cell line of the chymotrypsin gene from deltamethrin resistant Culex pipiens pallens.
[ترجمه گوگل]هدف: ساخت یک رده سلولی ترانسفکت شده پایدار از ژن کیموتریپسین از Culex pipiens pallens مقاوم به دلتامترین
[ترجمه ترگمان]هدف ساخت یک خط سلولی ثابت از ژن chymotrypsin از Culex مقاوم در برابر deltamethrin pipiens pallens
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] کایموتریپسین ؛ آنزیم پانکراسی که پروتئینهای موجود در روده باریک را تجزیه می کند .

انگلیسی به انگلیسی

• enzyme which aids in the hydrolysis of proteins

پیشنهاد کاربران

کیموتریپسین: ( اسم ) آنزیمی که پروتئین را هضم می کند.

بپرس