churchyard

/ˈt͡ʃɜːrˌt͡ʃjɑːrd//ˈt͡ʃɜːt͡ʃjɑːd/

معنی: حیاط کلیسا، حصار کلیسا
معانی دیگر: زمین دور کلیسا (که معمولا مردگان را در آن خاک می کنند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the grounds surrounding a church, often used as a cemetery.

جمله های نمونه

1. a churchyard
محوطه ی کلیسا

2. He was buried in the churchyard of St Mary's.
[ترجمه گوگل]او در حیاط کلیسای مریم مقدس به خاک سپرده شد
[ترجمه ترگمان]او را در حیاط کلیسای سنت ماری دفن کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was laid to rest in the churchyard.
[ترجمه گوگل]او را در حیاط کلیسا آرام کردند
[ترجمه ترگمان]او قرار بود در حیاط کلیسا استراحت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The small churchyard was surrounded by a rusted wrought-iron fence.
[ترجمه گوگل]حياط كوچك كليسا با حصار آهني زنگ زده احاطه شده بود
[ترجمه ترگمان]حیاط کوچک کلیسا توسط یک طارمی آهنی زنگ زده احاطه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They buried the corpse in the churchyard.
[ترجمه گوگل]جسد را در حیاط کلیسا دفن کردند
[ترجمه ترگمان]جنازه را در حیاط کلیسا دفن کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His mortal remains are buried in the churchyard.
[ترجمه گوگل]بقایای فانی او در حیاط کلیسا به خاک سپرده شده است
[ترجمه ترگمان]بقایای انسانی او در حیاط کلیسا مدفون شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His grandfather lies in the churchyard.
[ترجمه گوگل]پدربزرگش در حیاط کلیسا دراز کشیده است
[ترجمه ترگمان]پدربزرگش در حیاط کلیسا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Her remains lie at rest in St Andrew's churchyard.
[ترجمه گوگل]بقایای او در حیاط کلیسای سنت اندرو آرام گرفته است
[ترجمه ترگمان]باقی مانده های او در حیاط کلیسای سنت اندرو قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The churchyard was thickly carpeted with snowdrops and primroses.
[ترجمه گوگل]حیاط کلیسا با گلهای برفی و پامچال فرش شده بود
[ترجمه ترگمان]حیاط کلیسا با snowdrops و primroses فرش شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He asked to be laid down in the churchyard.
[ترجمه گوگل]او خواست که او را در حیاط کلیسا بگذارند
[ترجمه ترگمان]از او خواست که در حیاط کلیسا قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The little porch marked the entrance to a churchyard.
[ترجمه گوگل]ایوان کوچک ورودی حیاط کلیسا را ​​مشخص می کرد
[ترجمه ترگمان]ایوان کوچک مدخل حیاط کلیسا را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She now lies at rest in the churchyard.
[ترجمه گوگل]او اکنون در حیاط کلیسا استراحت می کند
[ترجمه ترگمان]اکنون در حیاط کلیسا آرمیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The body of her grandmother reposes in the churchyard.
[ترجمه گوگل]جسد مادربزرگش در حیاط کلیسا آرام می گیرد
[ترجمه ترگمان]جسد مادر بزرگش در حیاط کلیسا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His last/final resting place was in the churchyard in the village where he was born.
[ترجمه گوگل]آخرین/آخرین استراحتگاه او در حیاط کلیسای روستای محل تولدش بود
[ترجمه ترگمان]آخرین محل استراحت او در حیاط کلیسا بود که در آن به دنیا آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In the little churchyard in Sasbach, by contrast, two inconspicuous marble tablets are set into a wall.
[ترجمه گوگل]برعکس، در حیاط کوچک کلیسای ساسباخ، دو لوح مرمری نامحسوس در دیوار نصب شده اند
[ترجمه ترگمان]در حیاط کوچک حیاط کلیسا، در مقابل، دو لوح مرمر دیده می شود که به دیوار نصب شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حیاط کلیسا (اسم)
churchyard

حصار کلیسا (اسم)
churchyard

انگلیسی به انگلیسی

• church's grounds, graveyard of a church
a churchyard is an area of land around a church where dead people are buried.

پیشنهاد کاربران

بپرس