1. church bells pealed the news all over the town
دنگ دنگ ناقوس های کلیسا آن خبر را در تمام شهر پراکنده کرد.
2. church grounds
محوطه ی کلیسا
3. church paper
نشریه ی کلیسا
4. church teachings
تعالیم کلیسا(یی)
5. a church supper
جلسه و شام در کلیسا
6. mother church
کلیسای مادر (کلیسای اصلی)
7. the church bell started clanging
ناقوس کلیسا شروع کرد به دنگ دنگ کردن.
8. the church bell strikes every hour
ناقوس کلیسا هر ساعت به صدا درمی آید.
9. the church bells were dinging and the birds were singing
ناقوس های کلیسا به صدا درآمده بودند و پرندگان نغمه سرایی می کردند.
10. the church clock struck six
ساعت کلیسا ساعت شش را اعلام کرد.
11. the church frowns on worldly displays
کلیسا مظاهر دنیوی را مذمت می کند.
12. the church needed a highly trained ministry
کلیسا نیازمند کشیشان تحصیل کرده بود.
13. the church rejected his opinions as utter heresy
کلیسا اندیشه های او را کفر محض و مردود شناخت.
14. the church stands on hallowed ground
کلیسا در زمین مقدس قرار دارد.
15. the church where he ministered for several years
کلیسایی که در آن سال ها خدمت می کرد.
16. their church has always sheltered the poor
کلیسای آنان همیشه به مسکینان پناه داده است.
17. parish church
کلیسای محل
18. a parochial church
کلیسای محل
19. all the church plate was stolen
تمام ظروف فلزی کلیسا را دزدیدند.
20. they deprecated church music and songs
آنان موسیقی و آواز کلیسایی را نهی می کردند.
21. this old church has been renovated recently
این کلیسای قدیمی اخیرا نوسازی شده است.
22. he left the church but many years later he rejoined the fold
او کلیسا را ترک کرد ولی سال ها بعد دوباره به هم دینان خود پیوست.
23. his appearance in church
حضور او در کلیسا
24. i heard the church bell ding-donging from afar
از دور صدای دینگ دانگ کردن زنگ کلیسا را شنیدم.
25. in the catholic church celibacy is one of the conditions for becoming a priest
در کلیسای کاتولیک تجرد یکی از شروط کشیش شدن است.
26. she goes to church on sundays
او یکشنبه ها به کلیسا می رود.
27. the aim of church paintings was to edify the mind of the worshippers
هدف نقاشی های کلیسا تعالی بخشیدن به اندیشه های نیایش گران بود.
28. the council of church officials . . .
شورای مقامات کلیسایی . . .
29. the separation of church and state
جداسازی مذهب از دولت
30. the separation of church and state
جدا سازی کلیسا از دولت
31. they entered the church by the south entry
آنان از در جنوبی وارد کلیسا شدند.
32. to them the church was the only medium of god's revelation
برای آنها کلیسا یگانه رسانگر تجلی خدا بود.
33. a responsive reading in church
قرائت پاسخ دار در کلیسا
34. just north of the church
درست در شمال کلیسا
35. on ceremonious occasions the church is lavishly decorated
در مراسم سنتی کلیسا را کاملا آذین بندی می کنند.
36. she was received into church
به عضویت کلیسا پذیرفته شد.
37. skyscrapers dwarf the old church
آسمان خراش ها باعث می شوند کلیسای قدیمی کوتاه به نظر برسد.
38. the house against the church
خانه ی کنار کلیسا
39. the minister of our church
کشیش کلیسای ما
40. the violation of a church
بی حرمتی نسبت به یک کلیسا
41. a reform movement within that church
جنبش اصلاح طلبی درون آن فرقه (یا کلیسا)
42. a view of a local church
تصویری از یک کلیسای محلی
43. during his ministry in that church
طی دوران کشیشی خود در آن کلیسا
44. in the proximity of the church
در جوار کلیسا
45. the choir loft in a church
لژ ویژه ی همسرایان در کلیسا
46. the domed roof of the church
طاق گنبددار کلیسا
47. the occupiers plucked down the church
اشغالگران کلیسا را خراب کردند.
48. the organ resounded through the church
ارگ در کلیسا طنین انداز شد.
49. the people of the new church
پیروان کلیسای جدید
50. they wanted to turn the church into the fountainhead of political power in the country
آنان می خواستند کلیسا را سرچشمه ی قدرت سیاسی در کشور بکنند.
51. i too would pattered away in church like all the rest
مانند دیگران من هم در کلیسا با بی توجهی پچ پچ می کردم.
52. luther nailed the proclamation to the church door
لوتر اعلامیه را به در کلیسا میخکوب کرد.
53. she gifted her lands to the church
او زمین های خود را به کلیسا بخشید.
54. the choir hymns softly in the church
دسته ی خوانندگان به آرامی در کلیسا سرود می خواند.
55. the dogmatic writings of the early church fathers
نوشتارهای اصولی اولیای آغازین کلیسا
56. we could hear the strains of church organ
آهنگ ارگ کلیسا را می شنیدیم.
57. he paid for the embellishment of the church
او هزینه ی زیباسازی کلیسا را پرداخت.
58. he was confirmed in a small catholic church
او در یک کلیسای کوچک کاتولیک به عضویت درآمد.
59. mina tripped lightly with him into the church
مینا با گام های تند و سبک همراه او وارد کلیسا شد.
60. russian soldiers were temporarily quartered in a church
سربازان روسی را موقتا در یک کلیسا سکنی داده بودند.
61. the civilians found harbor in an old church
غیر نظامیان یک کلیسای قدیمی را پناهگاه خود کردند.
62. the doctrines of the fathers of the church
تعالیم اولیای کلیسا
63. the government was a creature of the church
دولت آلت دست کلیسا بود.
64. the ornate decorations of an 18th century church
تزیینات پر زرق و برق یک کلیسای قرن هیجدهم
65. those elected by god shall save the church
آنان که برگزیده ی خداوند هستند کلیسا را نجات خواهند داد.
66. the separation which he brought about in the church has not healed yet
تفرقه ای که او در کلیسا ایجاد کرد هنوز التیام نیافته است.
67. their actions received the public censure of the church
اعمال آنها مورد توبیخ کلیسا قرار گرفت.
68. they laid her bones to rest in a church
جسدش را در کلیسایی به خاک سپردند.
69. they reprobated the playing of music in the church
آنان با نواختن موسیقی در کلیسا سخت مخالف بودند.
70. he was brought back into the lap of the church again
دوباره او را به آغوش کلیسا باز گرداندند.