🔸 معادل فارسی:
به آرامی ادامه دادن / پیش رفتن با ثبات / حرکت کردن با ریتم کند ولی پیوسته
در زبان محاوره ای:
یواش یواش داره پیش می ره، آروم ولی پیوسته جلو می ره، بی سروصدا ادامه می ده
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( استعاری – اقتصادی ) :**
توصیف روندی که با وجود موانع یا فشارها، همچنان به صورت پایدار و آهسته ادامه دارد
مثال: The US consumer is keeping the economy chugging along.
مصرف کننده ی آمریکایی داره اقتصاد رو یواش یواش جلو می بره.
2. ** ( حرکتی – توصیفی ) :**
حرکت کردن با ریتم کند ولی منظم، مثل قطاری که با صدای �چاگ چاگ� پیش می ره
مثال: The old car chugged along the road.
ماشین قدیمی یواش یواش توی جاده حرکت می کرد.
3. ** ( ادبی – نماد پایداری ) :**
در متون توصیفی یا رسانه ای، برای نشان دادن پایداری بی سروصدا ولی مؤثر
مثال: Despite challenges, the project kept chugging along.
با وجود چالش ها، پروژه همچنان آروم پیش می رفت.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
move steadily – keep going – progress slowly – continue – plod along
به آرامی ادامه دادن / پیش رفتن با ثبات / حرکت کردن با ریتم کند ولی پیوسته
در زبان محاوره ای:
یواش یواش داره پیش می ره، آروم ولی پیوسته جلو می ره، بی سروصدا ادامه می ده
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( استعاری – اقتصادی ) :**
توصیف روندی که با وجود موانع یا فشارها، همچنان به صورت پایدار و آهسته ادامه دارد
مثال: The US consumer is keeping the economy chugging along.
مصرف کننده ی آمریکایی داره اقتصاد رو یواش یواش جلو می بره.
2. ** ( حرکتی – توصیفی ) :**
حرکت کردن با ریتم کند ولی منظم، مثل قطاری که با صدای �چاگ چاگ� پیش می ره
مثال: The old car chugged along the road.
ماشین قدیمی یواش یواش توی جاده حرکت می کرد.
3. ** ( ادبی – نماد پایداری ) :**
در متون توصیفی یا رسانه ای، برای نشان دادن پایداری بی سروصدا ولی مؤثر
مثال: Despite challenges, the project kept chugging along.
با وجود چالش ها، پروژه همچنان آروم پیش می رفت.
________________________________________
🔸 مترادف ها: