معنی: جنین، شکوفه، جوانه، شفیره حشراتمعانی دیگر: (جانورشناسی) نوچه، بادامه، کریسالیس، شفیره ی طلایی، زرگون (حشره ای که بین مرحله ی لیسه larva و مرحله بلوغ است و در درون پیله cocoon قرار دارد - pupa هم می گویند)، پیله، پوشینه، chrysalid : شفیره حشرات
• : تعریف: a hard shell or cocoon encasing a moth or butterfly in the pupal stage; pupa.
جمله های نمونه
1. a butterfly that has discarded its chrysalis
پروانه ای که شفیره ی خود را دور انداخته است
2. A larva metamorphoses into a chrysalis and then into a butterfly.
[ترجمه گوگل]یک لارو دگرگون میشود و به کریزالیس و سپس به پروانه تبدیل میشود [ترجمه ترگمان]یک لارو metamorphoses به a و بعد به پروانه تبدیل می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A larva metamorphose into a chrysalis and then into a butterfly.
[ترجمه گوگل]دگرگونی لارو به گل داودی و سپس به پروانه تبدیل می شود [ترجمه ترگمان]یک لارو metamorphose به a و بعد به پروانه تبدیل می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Butterflies: During winter, caterpillars form a chrysalis.
[ترجمه Zahra seyedi] پروانه ها : در طول زمستان، از طریق پیله کرم می شوند یا تبدیل به کرم میشوند
|
[ترجمه گوگل]پروانه ها: در طول زمستان، کرم ها یک گل داودی تشکیل می دهند [ترجمه ترگمان]پروانه ها: در طول زمستان، کرم حشره را تشکیل می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The chrysalis stays fixed to the resting place.
[ترجمه گوگل]گل داودی در محل استراحت ثابت می ماند [ترجمه ترگمان]The به جای استراحت می ماند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Chrysalid came from chrysalis, a protective covering, a sheltered state or stage of being or growth.
[ترجمه گوگل]Chrysalid از chrysalis، یک پوشش محافظ، یک حالت سرپناه یا مرحله وجود یا رشد آمده است [ترجمه ترگمان]Chrysalid از chrysalis، یک پوشش محافظ، یک ایالت پناه دهنده و یا رشد به وجود آمده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Over the years, however, the chrysalis has developed a few harmless transparencies.
[ترجمه گوگل]با این حال، در طول سالها، کریسالیس چند شفافیت بیضرر ایجاد کرده است [ترجمه ترگمان]با این حال، طی این سال ها، chrysalis چند transparencies بی ضرر ایجاد کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Within the chrysalis the insect undergoes complete metamorphosis.
[ترجمه گوگل]در داوودی حشره دچار دگردیسی کامل می شود [ترجمه ترگمان]حشره داخل the حشره دست خوش دگرگونی کامل می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The silkworm chrysalis skin is a kind of waste after removing pupa oil and protein.
[ترجمه گوگل]پوست داوودی کرم ابریشم نوعی ضایعات پس از حذف روغن و پروتئین شفیره است [ترجمه ترگمان]پوست کرم ابریشم کرم ابریشم پس از از بین بردن روغن و پروتیین، نوعی زباله محسوب می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But arrived 199 capacity yield chrysalis is only 95 tons, rank in Guangxi latter.
[ترجمه گوگل]اما وارد 199 ظرفیت chrysalis عملکرد تنها 95 تن، رتبه در Guangxi دومی است [ترجمه ترگمان]اما با ۱۹۹ ظرفیتی که به yield می رسد تنها ۹۵ تن در مقام in قرار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Its emergence from entombment as a chrysalis may have inspired ideas about human resurrection.
[ترجمه گوگل]ظهور آن از دفن به عنوان گل داودی ممکن است الهام بخش ایده هایی در مورد رستاخیز انسان باشد [ترجمه ترگمان]ظهور آن از entombment به عنوان a ممکن است موجب ایجاد ایده هایی درباره resurrection بشر شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Chrysalis silk big fight long - standing.
[ترجمه گوگل]ابریشم Chrysalis مبارزه بزرگ طولانی - ایستاده [ترجمه ترگمان]یه دعوای بزرگ و طولانی با یه مبارزه طولانی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. However, it is broken chrysalis merely.
[ترجمه گوگل]با این حال، آن را شکسته گل داودی صرفا [ترجمه ترگمان]با این همه فقط chrysalis broken [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A new extractive technology of the silkworm chrysalis protein was reported in this paper.
[ترجمه گوگل]یک فناوری جدید استخراج پروتئین کریزالیس کرم ابریشم در این مقاله گزارش شده است [ترجمه ترگمان]یک تکنولوژی استخراجی برای the کرم ابریشم کرم ابریشم در این مقاله گزارش شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Already formed from make kind, sericiculture, receive chrysalis, filature, knit silken, eye to install the series such as treatment to produce business ability.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر از ساخت نوع، سروکاری، دریافت گل داودی، فیله، ابریشم بافتنی، چشم برای نصب مجموعه ای مانند درمان برای تولید توانایی کسب و کار تشکیل شده است [ترجمه ترگمان]در حال حاضر از kind، sericiculture، receive، filature، silken شده، چشم به نصب مجموعه ای از قبیل درمان برای تولید توانایی کسب وکار استفاده می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• butterfly cocoon a chrysalis is a butterfly or moth in the stage between being a larva and an adult.
پیشنهاد کاربران
۱. ( حشره ) نوچه. شفیره ۲. پیله. پوسته مثال: My personality was entombed within a seemingly silent body, a vibrant mind hidden in plain sight within a chrysalis. شخصیت من درون یک بدن ظاهرا لال دفن شده بود. یک ذهن پرشور مخفی شده در یک قیافه ساده و معمولی درون یک پیله.