chronograph

/ˈkrɒnəɡræf//ˈkrɒnəɡrɑːf/

معنی: الت سنجش فواصل زمانی، گاه سنج
معانی دیگر: (انواع ابزاری که برای اندازه گیری و ثبت زمان های بسیار کوتاه به کار می روند) گاه نگار، ثانیه شمار، گاه شمار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: chronographic (adj.), chronographically (adv.)
• : تعریف: any of various instruments, such as a stopwatch, that precisely record the durations of short periods of time.

جمله های نمونه

1. The chronograph is the timepiece of choice for today's active man-on-the-go.
[ترجمه گوگل]کرنوگراف ساعت انتخابی برای انسان فعال امروزی است
[ترجمه ترگمان]The یک وسیله انتخاب برای مرد فعال امروزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A precision water-resistant chronograph for only %295!
[ترجمه گوگل]یک کرونوگراف دقیق مقاوم در برابر آب فقط 295%!
[ترجمه ترگمان]A مقاوم در برابر آب تنها برای % ۲۹۵!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Patek Philippe Platinum And Diamond-Set Perpetual Calendar Chronograph Wristwatch With Register, Moon-Phases And Leap Year Indication, c. 20 Ref 5971P.
[ترجمه گوگل]ساعت مچی کرنوگراف تقویم دائمی Patek Philippe Platinum and Diamond-Set دارای رجیستر، فازهای ماه و سال کبیسه، c 20 Ref 5971P
[ترجمه ترگمان]پاتک Philippe Platinum و Diamond - Chronograph با ثبت، مون - فازه ای Leap و سال کبیسه [ ۲۰ ] Ref P [ ۲ ]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The match chronograph readings must be verified each day in the following manner.
[ترجمه گوگل]قرائت های کرونوگراف مسابقه باید هر روز به روش زیر تأیید شود
[ترجمه ترگمان]تطابق chronograph باید هر روز در روش زیر تایید شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Swiss - made chronograph offers second timing a stopwatch that measures performance accurately tenth of a second.
[ترجمه گوگل]کرنوگراف ساخت سوئیس، کرونومتری زمان‌بندی دوم را ارائه می‌کند که عملکرد را با دقت دهم دهم ثانیه اندازه‌گیری می‌کند
[ترجمه ترگمان]The با استفاده از سوئیس برای بار دوم به ساعت stopwatch که عملکرد را به دقت دهم ثانیه اندازه گیری می کند، پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Patek Philippe Platinum And Diamond-Set Perpetual Calendar Chronograph Wristwatch With Register, Moon-Phases And Leap Year Indication, c. 199 Ref. 3990P.
[ترجمه گوگل]ساعت مچی کرنوگراف تقویم دائمی Patek Philippe Platinum and Diamond-Set دارای رجیستر، فازهای ماه و سال کبیسه، c 199 مرجع 3990P
[ترجمه ترگمان]پاتک Philippe Platinum و Diamond Perpetual Chronograph با ثبت، مون - فازه ای Leap و سال کبیسه با مراجعه به ۱۹۹ مرجع ۳۹۹۰ پی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Porsche even throws in a Porsche Design Chronograph watch plus a travel bag set.
[ترجمه گوگل]پورشه حتی یک ساعت پورشه دیزاین کرونوگراف به همراه یک مجموعه کیف مسافرتی را به داخل می‌اندازد
[ترجمه ترگمان]پورشه حتی در یک برنامه پورشه طراحی پورشه، به اضافه یک مجموعه کیف مسافرتی، پرتاب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Crown with protector ( right ) round chronograph buttons.
[ترجمه گوگل]تاج با محافظ (سمت راست) دکمه های کرنوگراف گرد
[ترجمه ترگمان]کراون با حامی (راست)در دور دکمه های chronograph
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A chronograph is a clock device for recording information according to the time of its occurrence.
[ترجمه گوگل]کرنوگراف یک ساعت برای ثبت اطلاعات با توجه به زمان وقوع آن است
[ترجمه ترگمان]A یک وسیله کلاک برای ثبت اطلاعات براساس زمان وقوع آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Patek Philippe platinum and diamond-set perpetual calendar chronograph wristwatch with moon-phases and leap-year indication, circa 200 REF 5971P.
[ترجمه گوگل]ساعت مچی کرنوگراف تقویم دائمی پلاتینیوم و الماسی Patek Philippe با نشانگر فاز ماه و سال کبیسه، حدود 200 REF 5971P
[ترجمه ترگمان]پاتک، پلاتین و الماس - یک ساعت مچی chronograph تقویم پیوسته با فازه ای ماه و نشانگر سال کبیسه است که حدود ۲۰۰ REF ۵۹۷۱ P است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For chronograph functions, the 6 o'clock counter displays hours, the 30-minute counter at 3 o'clock displays minutes and seconds sweep by on the central hand.
[ترجمه گوگل]برای عملکردهای کرنوگراف، شمارنده ساعت 6 ساعت را نشان می دهد، شمارنده 30 دقیقه ای در ساعت 3، دقیقه و ثانیه را روی عقربه مرکزی نمایش می دهد
[ترجمه ترگمان]برای توابع chronograph، شمارنده clock ساعت ۶، شمارنده ۳۰ دقیقه ای در ساعت ۳، ۱۰ دقیقه و ثانیه به دست مرکزی می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The record produced by a chronograph.
[ترجمه گوگل]رکورد تولید شده توسط یک کرونوگراف
[ترجمه ترگمان]سابقه تولید شده توسط یک chronograph
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. One speciality was the measurement of high-speed events, such as explosions and gunshots, using his tram chronograph, invented in 188
[ترجمه گوگل]یکی از تخصص ها اندازه گیری رویدادهای پرسرعت، مانند انفجار و شلیک گلوله، با استفاده از کرنوگراف تراموا بود که در سال 188 اختراع شد
[ترجمه ترگمان]یکی از این ویژگی ها اندازه گیری رویداده ای با سرعت بالا مانند انفجارها و شلیک گلوله و استفاده از chronograph tram بود که در سال ۱۸۸ اختراع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

الت سنجش فواصل زمانی (اسم)
chronograph

گاه سنج (اسم)
chronograph

تخصصی

[زمین شناسی] زمان نگار

انگلیسی به انگلیسی

• instrument for measuring minute intervals of time

پیشنهاد کاربران

بپرس